۷ ناگهان فرشتهٔ یَهُوَه* آنجا ظاهر شد + و نوری درخشان سلولی را که پِطرُس در آن بود روشن کرد! بعد به پهلوی پِطرُس زد و او را بیدار کرد و گفت: «بلند شو! عجله کن!» همان لحظه زنجیرها از دستهایش باز شد و به زمین افتاد.+
۲۶ ناگهان زلزلهٔ شدیدی اتفاق افتاد! شدّت زلزله آنقدر زیاد بود که زندان را از پایه به لرزه درآورد. همان لحظه همهٔ درهای زندان باز شد و زنجیرها از دست و پای زندانیان به زمین افتاد!+
۷ همچنین خدا دربارهٔ فرشتهها میگوید: «او کاری کرده که فرشتههایش موجودات روحی پرقدرتی باشند، و از آنها که خدمتگزارانش* هستند + مثل شعلههای آتش استفاده میکند.»+
۱۴ آیا تمام فرشتهها موجودات روحی نیستند که برای انجام خدمت مقدّس* تعیین شدهاند؟+ آیا خدا آنها را نمیفرستد تا به کسانی خدمت کنند که نجات را به میراث خواهند برد؟