کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • پیدایش ۳۷
  • کتاب مقدّس—‏ترجمهٔ دنیای جدید

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

فهرست محتوای کتاب پیدایش

      • خواب‌های یوسِف ‏(‏۱-‏۱۱‏)‏

      • یوسِف و برادران حسودش ‏(‏۱۲-‏۲۴‏)‏

      • یوسِف به بردگی فروخته می‌شود ‏(‏۲۵-‏۳۶‏)‏

پیدایش ۳۷:‏۱

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۲۳:‏۳،‏ ۴؛‏ ۲۸:‏۱،‏ ۴؛‏ عب‍ ۱۱:‏۸،‏ ۹

پیدایش ۳۷:‏۲

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۳۰:‏۲۵؛‏ ۴۶:‏۱۹
  • +پی‍ ۳۵:‏۲۵
  • +پی‍ ۳۵:‏۲۶
  • +پی‍ ۴۷:‏۳

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۹/‏۲۰۱۴،‏ ص ۱۱

پیدایش ۳۷:‏۳

آیات ارجاعی

  • +۱تو ۲:‏۱،‏ ۲

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۹/‏۲۰۱۴،‏ ص ۱۲

پیدایش ۳۷:‏۴

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «دوستانه؛‏ در آرامش.‏»‏

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۹/‏۲۰۱۴،‏ ص ۱۲-‏۱۳

پیدایش ۳۷:‏۵

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۳۷:‏۱۹

پیدایش ۳۷:‏۶

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۹/‏۲۰۱۴،‏ ص ۱۳

پیدایش ۳۷:‏۷

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۲:‏۶،‏ ۹

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۹/‏۲۰۱۴،‏ ص ۱۳

پیدایش ۳۷:‏۸

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۵:‏۸؛‏ ۴۹:‏۲۶

پیدایش ۳۷:‏۹

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۴:‏۱۴؛‏ ۴۵:‏۹

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۹/‏۲۰۱۴،‏ ص ۱۳

پیدایش ۳۷:‏۱۰

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «سجده.‏»‏

پیدایش ۳۷:‏۱۱

آیات ارجاعی

  • +اع‍ ۷:‏۹

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۹/‏۲۰۱۴،‏ ص ۱۳

پیدایش ۳۷:‏۱۲

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۳۳:‏۱۸

پیدایش ۳۷:‏۱۳

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۹/‏۲۰۱۴،‏ ص ۱۳

پیدایش ۳۷:‏۱۴

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «دشت.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۲۳:‏۱۹؛‏ ۳۵:‏۲۷

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۹/‏۲۰۱۴،‏ ص ۱۳

پیدایش ۳۷:‏۱۹

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۳۷:‏۵

پیدایش ۳۷:‏۲۰

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «آب‌انبار.‏»‏

پیدایش ۳۷:‏۲۱

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «جانش را نگیریم.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۹:‏۳
  • +پی‍ ۹:‏۵؛‏ خرو ۲۰:‏۱۳

پیدایش ۳۷:‏۲۲

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «آب‌انبار.‏»‏

  • *

    یا:‏ «بر او دست دراز نکنید.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴:‏۸،‏ ۱۰؛‏ ۴۲:‏۲۲
  • +پی‍ ۴۲:‏۲۱

پیدایش ۳۷:‏۲۳

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۳۷:‏۳

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۹/‏۲۰۱۴،‏ ص ۱۳-‏۱۴

پیدایش ۳۷:‏۲۴

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «آب‌انباری.‏»‏

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۹/‏۲۰۱۴،‏ ص ۱۳-‏۱۴

پیدایش ۳۷:‏۲۵

پاورقی‌ها

  • *

    تحت‌اللفظی:‏ «صمغ لادَن.‏»‏

  • *

    نوعی صمغ که در داروسازی از آن استفاده می‌شد.‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۲۵:‏۱۲
  • +پی‍ ۴۳:‏۱۱

پیدایش ۳۷:‏۲۶

پاورقی‌ها

  • *

    تحت‌اللفظی:‏ «خون او را بپوشانیم.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴:‏۸،‏ ۱۰

پیدایش ۳۷:‏۲۷

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «بر او دست دراز نکنیم.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +اع‍ ۷:‏۹

پیدایش ۳۷:‏۲۸

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «مِدیانی.‏»‏

  • *

    یا:‏ «آب‌انبار.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۲۵:‏۱،‏ ۲
  • +پی‍ ۴۰:‏۱۵؛‏ ۴۵:‏۴؛‏ مز ۱۰۵:‏۱۷

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۹/‏۲۰۱۴،‏ ص ۱۳-‏۱۴

پیدایش ۳۷:‏۲۹

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «آب‌انبار.‏»‏

پیدایش ۳۷:‏۳۲

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۳۷:‏۳

پیدایش ۳۷:‏۳۳

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱۵/‏۸/‏۲۰۱۰،‏ ص ۱۵

پیدایش ۳۷:‏۳۴

پاورقی‌ها

  • *

    واژه‌نامه:‏ ‏«پَلاس.‏»‏

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱۵/‏۸/‏۲۰۱۰،‏ ص ۱۵

    ۱/‏۶/‏۱۹۹۵،‏ ص ۲۲-‏۲۳

پیدایش ۳۷:‏۳۵

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «شیول.‏» واژه‌نامه:‏ ‏«شیول.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۲:‏۳۸؛‏ ۴۴:‏۲۹؛‏ مز ۸۹:‏۴۸؛‏ جا ۹:‏۱۰؛‏ هو ۱۳:‏۱۴؛‏ اع‍ ۲:‏۲۷؛‏ مک‍ ۲۰:‏۱۳

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۶/‏۱۹۹۵،‏ ص ۲۲-‏۲۳

پیدایش ۳۷:‏۳۶

پاورقی‌ها

  • *

    تحت‌اللفظی:‏ «مِدیانیان.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۳۹:‏۱
  • +پی‍ ۴۰:‏۲،‏ ۳

ترجمه‌های مشابه

با کلیک روی شمارهٔ آیه، آن آیه در ترجمه‌های دیگر ظاهر می‌شود.

دیگر

پیدا ۳۷:‏۱پی‍ ۲۳:‏۳،‏ ۴؛‏ ۲۸:‏۱،‏ ۴؛‏ عب‍ ۱۱:‏۸،‏ ۹
پیدا ۳۷:‏۲پی‍ ۳۰:‏۲۵؛‏ ۴۶:‏۱۹
پیدا ۳۷:‏۲پی‍ ۳۵:‏۲۵
پیدا ۳۷:‏۲پی‍ ۳۵:‏۲۶
پیدا ۳۷:‏۲پی‍ ۴۷:‏۳
پیدا ۳۷:‏۳۱تو ۲:‏۱،‏ ۲
پیدا ۳۷:‏۵پی‍ ۳۷:‏۱۹
پیدا ۳۷:‏۷پی‍ ۴۲:‏۶،‏ ۹
پیدا ۳۷:‏۸پی‍ ۴۵:‏۸؛‏ ۴۹:‏۲۶
پیدا ۳۷:‏۹پی‍ ۴۴:‏۱۴؛‏ ۴۵:‏۹
پیدا ۳۷:‏۱۱اع‍ ۷:‏۹
پیدا ۳۷:‏۱۲پی‍ ۳۳:‏۱۸
پیدا ۳۷:‏۱۴پی‍ ۲۳:‏۱۹؛‏ ۳۵:‏۲۷
پیدا ۳۷:‏۱۹پی‍ ۳۷:‏۵
پیدا ۳۷:‏۲۱پی‍ ۴۹:‏۳
پیدا ۳۷:‏۲۱پی‍ ۹:‏۵؛‏ خرو ۲۰:‏۱۳
پیدا ۳۷:‏۲۲پی‍ ۴:‏۸،‏ ۱۰؛‏ ۴۲:‏۲۲
پیدا ۳۷:‏۲۲پی‍ ۴۲:‏۲۱
پیدا ۳۷:‏۲۳پی‍ ۳۷:‏۳
پیدا ۳۷:‏۲۵پی‍ ۲۵:‏۱۲
پیدا ۳۷:‏۲۵پی‍ ۴۳:‏۱۱
پیدا ۳۷:‏۲۶پی‍ ۴:‏۸،‏ ۱۰
پیدا ۳۷:‏۲۷اع‍ ۷:‏۹
پیدا ۳۷:‏۲۸پی‍ ۲۵:‏۱،‏ ۲
پیدا ۳۷:‏۲۸پی‍ ۴۰:‏۱۵؛‏ ۴۵:‏۴؛‏ مز ۱۰۵:‏۱۷
پیدا ۳۷:‏۳۲پی‍ ۳۷:‏۳
پیدا ۳۷:‏۳۵پی‍ ۴۲:‏۳۸؛‏ ۴۴:‏۲۹؛‏ مز ۸۹:‏۴۸؛‏ جا ۹:‏۱۰؛‏ هو ۱۳:‏۱۴؛‏ اع‍ ۲:‏۲۷؛‏ مک‍ ۲۰:‏۱۳
پیدا ۳۷:‏۳۶پی‍ ۳۹:‏۱
پیدا ۳۷:‏۳۶پی‍ ۴۰:‏۲،‏ ۳
  • کتاب مقدّس—‏ترجمهٔ دنیای جدید
  • در ترجمهٔ هزارهٔ نو باز شود
  • ۱
  • ۲
  • ۳
  • ۴
  • ۵
  • ۶
  • ۷
  • ۸
  • ۹
  • ۱۰
  • ۱۱
  • ۱۲
  • ۱۳
  • ۱۴
  • ۱۵
  • ۱۶
  • ۱۷
  • ۱۸
  • ۱۹
  • ۲۰
  • ۲۱
  • ۲۲
  • ۲۳
  • ۲۴
  • ۲۵
  • ۲۶
  • ۲۷
  • ۲۸
  • ۲۹
  • ۳۰
  • ۳۱
  • ۳۲
  • ۳۳
  • ۳۴
  • ۳۵
  • ۳۶
کتاب مقدّس—‏ترجمهٔ دنیای جدید
پیدایش ۳۷:‏۱-‏۳۶

پیدایش

۳۷ یعقوب در سرزمین کنعان ماند و در آنجا زندگی کرد،‏ یعنی جایی که پدرش مثل غریبه‌ها در آن زندگی کرده بود.‏+

۲ این سرگذشت زندگی یعقوب است:‏

وقتی یوسِف + جوانی ۱۷ ساله بود،‏ همراه برادرانش یعنی پسران بِلهه + و زِلفه + که زنان پدرش بودند،‏ گله را چوپانی می‌کرد.‏+ روزی او پدرش را از کارهای بد برادرانش باخبر کرد.‏ ۳ اسرائیل یوسِف را بیشتر از بقیهٔ پسرانش دوست داشت،‏+ چون وقتی پیر بود،‏ یوسِف به دنیا آمده بود.‏ او لباس بلند و زیبایی برای یوسِف تهیه کرده بود.‏ ۴ وقتی برادرانش متوجه شدند که پدرشان او را بیشتر از آن‌ها دوست دارد،‏ از یوسِف متنفر شدند و نمی‌توانستند با مهربانی* با او صحبت کنند.‏

۵ کمی بعد یوسِف خوابی دید و آن را برای برادرانش تعریف کرد.‏+ این موضوع باعث شد که آن‌ها بیشتر از او متنفر شوند.‏ ۶ او به آن‌ها گفت:‏ «لطفاً گوش کنید تا خوابم را برایتان تعریف کنم.‏ ۷ ما در وسط مزرعه،‏ دسته‌های گندم را می‌بستیم که ناگهان دستهٔ گندم من بلند شد و ایستاد و دسته‌های گندم شما دور دستهٔ گندم من جمع شدند و به آن تعظیم کردند.‏»‏+ ۸ برادرانش گفتند:‏ «آیا منظورت این است که می‌خواهی پادشاه ما شوی و بر ما سلطنت کنی؟‏»‏+ آن‌ها به خاطر خوابی که یوسِف دیده بود و حرف‌هایی که او زد،‏ از او بیشتر متنفر شدند.‏

۹ بعد یوسِف خواب دیگری دید و آن را برای برادرانش تعریف کرد و گفت:‏ «من خواب دیگری دیدم.‏ این بار خورشید و ماه و ۱۱ ستاره به من تعظیم می‌کردند.‏»‏+ ۱۰ او آن خواب را غیر از برادرانش،‏ برای پدرش هم تعریف کرد،‏ ولی پدرش او را سرزنش کرد و گفت:‏ «این چه خوابی است که دیده‌ای؟‏ آیا فکر می‌کنی من و مادرت و برادرانت واقعاً می‌آییم و جلوی تو تعظیم* می‌کنیم؟‏» ۱۱ برادران یوسِف به او حسادت کردند،‏+ اما پدرش گفته‌های او را به خاطر سپرد.‏

۱۲ یک بار برادران او به نزدیکی شِکیم رفته بودند + تا گلهٔ پدرشان را بچرانند.‏ ۱۳ کمی بعد اسرائیل به یوسِف گفت:‏ «همان طور که می‌دانی برادرانت نزدیک شِکیم مشغول چراندن گله‌ها هستند.‏ بیا تا تو را پیش آن‌ها بفرستم.‏» او گفت:‏ «چشم پدر،‏ من حاضرم بروم!‏» ۱۴ پدرش گفت:‏ «لطفاً برو و ببین که آیا برادرانت و گله در سلامت هستند یا نه.‏ بعد برگرد و به من خبر بده.‏» بعد پدرش او را از درّهٔ* حِبرون روانه کرد + و یوسِف به سمت شِکیم رفت.‏ ۱۵ در آنجا مردی یوسِف را دید که سرگردان در دشت می‌گردد.‏ آن مرد از او پرسید:‏ «دنبال چه می‌گردی؟‏» ۱۶ یوسِف جواب داد:‏ «دنبال برادرانم می‌گردم.‏ آیا می‌دانی آن‌ها گله‌ها را کجا چوپانی می‌کنند؟‏» ۱۷ آن مرد گفت:‏ «آن‌ها از اینجا رفتند،‏ چون شنیدم که به هم می‌گفتند،‏ ‹به دوتان برویم.‏›» پس یوسِف به دنبال برادرانش رفت و آن‌ها را در دوتان پیدا کرد.‏

۱۸ برادرانش از دور یوسِف را دیدند،‏ اما قبل از این که او به آن‌ها برسد،‏ نقشه کشیدند که او را بکشند.‏ ۱۹ آن‌ها به همدیگر گفتند:‏ «نگاه کنید!‏ خواب‌بینندهٔ بزرگ می‌آید!‏+ ۲۰ بیایید او را بکشیم و در یکی از چاه‌ها* بیندازیم و بگوییم یک حیوان وحشی او را خورد.‏ بعد ببینیم خواب‌هایش چطور تعبیر می‌شود!‏» ۲۱ اما وقتی رِئوبین + این را شنید،‏ سعی کرد یوسِف را از دست آن‌ها نجات دهد و گفت:‏ «او را نکشیم.‏»‏*‏+ ۲۲ رِئوبین به آن‌ها گفت:‏ «خون او را نریزید.‏+ او را در این چاه* که در بیابان است بیندازید،‏ اما آسیبی به او نرسانید.‏»‏*‏+ هدف رِئوبین این بود که یوسِف را از دست آن‌ها نجات دهد و پیش پدرش برگرداند.‏

۲۳ به محض این که یوسِف به برادرانش رسید،‏ آن‌ها لباس بلند و زیبایی را که او می‌پوشید،‏+ از تنش درآوردند ۲۴ و او را در چاهی* انداختند که خالی بود و آب نداشت.‏

۲۵ بعد نشستند و مشغول غذا خوردن شدند.‏ ناگهان چشمشان به کاروان اسماعیلیان افتاد + که از جِلعاد می‌آمد و به مصر می‌رفت.‏ بار شترهایشان،‏ کتیرا،‏* روغن بَلَسان* و پوستهٔ درخت صمغ‌دار بود.‏+ ۲۶ یهودا به برادرانش گفت:‏ «اگر برادرمان را بکشیم و این موضوع را مخفی کنیم،‏*‏+ چه نفعی برای ما دارد؟‏ ۲۷ بیایید یوسِف را به اسماعیلیان بفروشیم + و به او آسیبی نرسانیم.‏* به هر حال،‏ او برادر ما و از گوشت و خون ماست.‏» پس آن‌ها به برادرشان یهودا گوش کردند.‏ ۲۸ وقتی تاجران اسماعیلی*‏+ از آنجا می‌گذشتند،‏ برادران یوسِف او را از چاه* بیرون کشیدند و به قیمت ۲۰ تکه نقره به آن‌ها فروختند.‏+ تاجران اسماعیلی یوسِف را با خودشان به مصر بردند.‏

۲۹ کمی بعد وقتی رِئوبین به سر چاه* برگشت و دید که یوسِف در آن نیست،‏ از شدّت ناراحتی لباسش را چاک زد.‏ ۳۰ او پیش برادرانش برگشت و با تعجب گفت:‏ «برادر کوچکمان آنجا نیست!‏ حالا من چه کار کنم؟‏»‏

۳۱ پس آن‌ها بز نری را کشتند و لباس زیبای یوسِف را به خون آن بز آغشته کردند.‏ ۳۲ بعد آن لباس را برای پدرشان فرستادند و گفتند:‏ «ما این لباس را پیدا کردیم.‏ لطفاً ببین که آیا لباس پسرت است یا نه!‏»‏+ ۳۳ یعقوب به آن لباس نگاه کرد و فریاد زد:‏ «چرا!‏ این لباس پسرم است!‏ حتماً یک حیوان وحشی یوسِف را خورده!‏ حتماً او را تکه‌تکه کرده!‏» ۳۴ بعد یعقوب لباسش را چاک زد و پَلاس* به کمر بست و روزهای زیادی برای پسرش عزاداری کرد.‏ ۳۵ همهٔ پسران و دخترانش سعی می‌کردند به او تسلّی دهند،‏ اما یعقوب نمی‌خواست تسلّی پیدا کند و می‌گفت:‏ «من در عزای پسرم به گور* می‌روم!‏»‏+ پدر یوسِف به گریه و زاری برایش ادامه داد.‏

۳۶ تاجران اسماعیلی* یوسِف را در مصر به فوتیفار که یکی از درباریان فرعون + و رئیس محافظان دربار + بود،‏ فروختند.‏

نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
خروج
ورود
  • فارسی
  • هم‌رسانی
  • تنظیم سایت
  • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
  • شرایط استفاده
  • حفظ اطلاعات شخصی
  • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
  • JW.ORG
  • ورود
هم‌رسانی