کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • ۱سموئیل ۹
  • کتاب مقدّس—‏ترجمهٔ دنیای جدید

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

فهرست محتوای کتاب اول سموئیل

      • سموئیل به دیدن شائول می‌رود ‏(‏۱-‏۲۷‏)‏

۱سموئیل ۹:‏۱

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۴:‏۵۱؛‏ ۱تو ۸:‏۳۳؛‏ اع‍ ۱۳:‏۲۱
  • +دا ۲۱:‏۱۷

۱سموئیل ۹:‏۲

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۱:‏۱۵؛‏ ۱۳:‏۱۳؛‏ ۱۵:‏۲۶؛‏ ۲۸:‏۷؛‏ ۳۱:‏۴؛‏ ۲سم‍ ۱:‏۲۳

۱سموئیل ۹:‏۳

پاورقی‌ها

  • *

    تحت‌اللفظی:‏ «الاغ‌های ماده.‏»‏

۱سموئیل ۹:‏۵

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۰:‏۲

۱سموئیل ۹:‏۶

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۳:‏۱۹

۱سموئیل ۹:‏۸

پاورقی‌ها

  • *

    تحت‌اللفظی:‏ «یک‌چهارمِ شِکِل.‏» ضمیمهٔ ب۱۴‏.‏

۱سموئیل ۹:‏۹

پاورقی‌ها

  • *

    منظور کسی است که بصیرت و بینش دارد.‏ واژه‌نامه:‏ ‏«بصیر.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۹:‏۱۹؛‏ ۲سم‍ ۱۵:‏۲۷؛‏ ۱تو ۹:‏۲۲؛‏ ۲۹:‏۲۹

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۴/‏۲۰۰۵،‏ ص ۱۸

۱سموئیل ۹:‏۱۱

پاورقی‌ها

  • *

    واژه‌نامه:‏ ‏«بصیر.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۹:‏۱۹

۱سموئیل ۹:‏۱۲

پاورقی‌ها

  • *

    واژه‌نامه:‏ «مکان‌های بلند.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +۱پا ۳:‏۲؛‏ ۱تو ۱۶:‏۳۹؛‏ ۲تو ۱:‏۳
  • +۱سم‍ ۷:‏۹؛‏ ۱۶:‏۵

۱سموئیل ۹:‏۱۶

آیات ارجاعی

  • +یوش‍ ۱۸:‏۱۱
  • +۱سم‍ ۱۰:‏۱؛‏ ۱۵:‏۱
  • +مز ۱۰۶:‏۴۳،‏ ۴۴؛‏ ۱۰۷:‏۱۹

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱۵/‏۴/‏۲۰۱۵،‏ ص ۶

۱سموئیل ۹:‏۱۷

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۰:‏۲۴؛‏ ۱۵:‏۱۷؛‏ اع‍ ۱۳:‏۲۱

۱سموئیل ۹:‏۱۸

پاورقی‌ها

  • *

    واژه‌نامه:‏ ‏«بصیر.‏»‏

۱سموئیل ۹:‏۱۹

پاورقی‌ها

  • *

    واژه‌نامه:‏ ‏«بصیر.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۹:‏۱۳،‏ ۲۴

۱سموئیل ۹:‏۲۰

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۹:‏۳
  • +۱سم‍ ۸:‏۵،‏ ۱۹؛‏ ۱۲:‏۱۳

۱سموئیل ۹:‏۲۱

آیات ارجاعی

  • +دا ۲۰:‏۴۶،‏ ۴۷

۱سموئیل ۹:‏۲۲

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «مرد.‏»‏

۱سموئیل ۹:‏۲۵

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۹:‏۱۳،‏ ۱۹

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱۵/‏۴/‏۲۰۱۵،‏ ص ۶

۱سموئیل ۹:‏۲۷

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۹:‏۳،‏ ۱۰

ترجمه‌های مشابه

با کلیک روی شمارهٔ آیه، آن آیه در ترجمه‌های دیگر ظاهر می‌شود.

دیگر

۱سمو ۹:‏۱۱سم‍ ۱۴:‏۵۱؛‏ ۱تو ۸:‏۳۳؛‏ اع‍ ۱۳:‏۲۱
۱سمو ۹:‏۱دا ۲۱:‏۱۷
۱سمو ۹:‏۲۱سم‍ ۱۱:‏۱۵؛‏ ۱۳:‏۱۳؛‏ ۱۵:‏۲۶؛‏ ۲۸:‏۷؛‏ ۳۱:‏۴؛‏ ۲سم‍ ۱:‏۲۳
۱سمو ۹:‏۵۱سم‍ ۱۰:‏۲
۱سمو ۹:‏۶۱سم‍ ۳:‏۱۹
۱سمو ۹:‏۹۱سم‍ ۹:‏۱۹؛‏ ۲سم‍ ۱۵:‏۲۷؛‏ ۱تو ۹:‏۲۲؛‏ ۲۹:‏۲۹
۱سمو ۹:‏۱۱۱سم‍ ۹:‏۱۹
۱سمو ۹:‏۱۲۱پا ۳:‏۲؛‏ ۱تو ۱۶:‏۳۹؛‏ ۲تو ۱:‏۳
۱سمو ۹:‏۱۲۱سم‍ ۷:‏۹؛‏ ۱۶:‏۵
۱سمو ۹:‏۱۶یوش‍ ۱۸:‏۱۱
۱سمو ۹:‏۱۶۱سم‍ ۱۰:‏۱؛‏ ۱۵:‏۱
۱سمو ۹:‏۱۶مز ۱۰۶:‏۴۳،‏ ۴۴؛‏ ۱۰۷:‏۱۹
۱سمو ۹:‏۱۷۱سم‍ ۱۰:‏۲۴؛‏ ۱۵:‏۱۷؛‏ اع‍ ۱۳:‏۲۱
۱سمو ۹:‏۱۹۱سم‍ ۹:‏۱۳،‏ ۲۴
۱سمو ۹:‏۲۰۱سم‍ ۹:‏۳
۱سمو ۹:‏۲۰۱سم‍ ۸:‏۵،‏ ۱۹؛‏ ۱۲:‏۱۳
۱سمو ۹:‏۲۱دا ۲۰:‏۴۶،‏ ۴۷
۱سمو ۹:‏۲۵۱سم‍ ۹:‏۱۳،‏ ۱۹
۱سمو ۹:‏۲۷۱سم‍ ۹:‏۳،‏ ۱۰
  • کتاب مقدّس—‏ترجمهٔ دنیای جدید
  • در ترجمهٔ هزارهٔ نو باز شود
  • ۱
  • ۲
  • ۳
  • ۴
  • ۵
  • ۶
  • ۷
  • ۸
  • ۹
  • ۱۰
  • ۱۱
  • ۱۲
  • ۱۳
  • ۱۴
  • ۱۵
  • ۱۶
  • ۱۷
  • ۱۸
  • ۱۹
  • ۲۰
  • ۲۱
  • ۲۲
  • ۲۳
  • ۲۴
  • ۲۵
  • ۲۶
  • ۲۷
کتاب مقدّس—‏ترجمهٔ دنیای جدید
۱سموئیل ۹:‏۱-‏۲۷

اول سموئیل

۹ در طایفهٔ بنیامین مردی بسیار ثروتمند به نام قِیس بود.‏+ او پسر اَبی‌ئیل،‏ پسر صِرور،‏ پسر بِکورَت،‏ پسر اَفیَحِ بنیامینی بود.‏+ ۲ او پسری به نام شائول داشت.‏+ شائول،‏ جوان و خوش‌قیافه بود،‏ طوری که کسی مثل او بین اسرائیلیان وجود نداشت.‏ او یک سر و گردن از همهٔ مردم بلندتر بود.‏

۳ وقتی الاغ‌های* قِیس گم شدند،‏ او به پسرش شائول گفت:‏ «لطفاً یکی از خدمتکاران را با خودت ببر و دنبال الاغ‌ها بگرد.‏» ۴ آن‌ها از منطقهٔ کوهستانی اِفرایِم و سرزمین شَلیشه گذشتند،‏ ولی نتوانستند الاغ‌ها را پیدا کنند.‏ بعد،‏ سرزمین شَعَلیم را گشتند،‏ ولی الاغ‌ها آنجا هم نبودند.‏ از تمام سرزمین بنیامین هم گذشتند،‏ ولی آن‌ها را پیدا نکردند.‏

۵ وقتی به سرزمین صوف رسیدند،‏ شائول به خدمتکار خود گفت:‏ «بیا برگردیم،‏ وگرنه پدرم برای ما بیشتر از الاغ‌ها نگران می‌شود.‏»‏+ ۶ اما خدمتکار گفت:‏ «در این شهر یک نفر هست که مرد خداست و مردم برای او احترام قائلند.‏ هر چیزی که می‌گوید،‏ حقیقت پیدا می‌کند.‏+ بیا به این شهر برویم.‏ شاید او بتواند به ما بگوید کجا می‌توانیم الاغ‌ها را پیدا کنیم.‏» ۷ شائول به خدمتکارش گفت:‏ «اگر پیش آن مرد برویم،‏ چه چیزی می‌توانیم برایش ببریم؟‏ نانی در کیسه‌هایمان نمانده و هدیه‌ای نداریم که به مرد خدای حقیقی بدهیم.‏ پس چه چیزی داریم؟‏» ۸ خدمتکار در جواب شائول گفت:‏ «من یک تکهٔ کوچک* نقره دارم.‏ آن را به مرد خدای حقیقی می‌دهم تا به ما بگوید از چه راهی برویم.‏» ۹ ‏(‏در قدیم در اسرائیل وقتی کسی می‌خواست از خدا سؤال کند،‏ می‌گفت:‏ «بیا پیش بصیر* برویم.‏»‏+ چون در قدیم به پیامبران،‏ بصیر می‌گفتند.‏)‏ ۱۰ شائول به خدمتکارش گفت:‏ «پیشنهاد خوبی کردی،‏ پس برویم.‏» آن‌ها به طرف شهری که مرد خدای حقیقی در آنجا بود،‏ راه افتادند.‏

۱۱ وقتی در سربالایی به طرف شهر می‌رفتند،‏ دخترانی را دیدند که از شهر بیرون می‌آمدند تا از چاه آب بکشند.‏ از آن‌ها پرسیدند:‏ «آیا بصیر* اینجاست؟‏»‏+ ۱۲ آن‌ها گفتند:‏ «بله.‏ ببینید،‏ جلوتر از شماست.‏ عجله کنید،‏ او امروز به شهر آمده،‏ چون امروز مردم در مکان بلند*‏+ قربانی تقدیم می‌کنند.‏+ ۱۳ وقتی وارد شهر بشوید او را می‌بینید.‏ پس زود بروید تا قبل از این که برای خوردن غذا به مکان بلند برود،‏ به او برسید.‏ مردم صبر می‌کنند تا او بیاید و قربانی را برکت بدهد،‏ بعد کسانی که دعوت شده‌اند غذا می‌خورند.‏ اگر همین حالا بروید،‏ او را پیدا می‌کنید.‏» ۱۴ پس آن‌ها به شهر رفتند.‏ وقتی به سمت مرکز شهر می‌رفتند،‏ سموئیل را دیدند که به طرفشان می‌آید.‏ او به سمت مکان بلند می‌رفت.‏

۱۵ یک روز قبل از آمدن شائول،‏ یَهُوَه به سموئیل گفته بود:‏ ۱۶ ‏«فردا همین موقع،‏ مردی از سرزمین بنیامین را پیش تو می‌فرستم.‏+ او را برای رهبری قوم من مسح کن.‏+ او قومم را از دست فِلیسطی‌ها نجات می‌دهد،‏ چون درد و رنج قومم را دیده‌ام و فریادشان را شنیده‌ام.‏»‏+ ۱۷ وقتی سموئیل شائول را دید،‏ یَهُوَه به او گفت:‏ «این همان مردی است که به تو گفتم بر قوم من حکومت خواهد کرد.‏»‏+

۱۸ شائول کنار دروازهٔ شهر پیش سموئیل رفت و به او گفت:‏ «می‌توانی لطفاً بگویی که خانهٔ بصیر* کجاست؟‏» ۱۹ سموئیل جواب داد:‏ «من بصیر* هستم.‏ تو جلوتر از من به مکان بلند برو تا امروز با هم غذا بخوریم.‏+ فردا صبح تمام چیزهایی را که می‌خواهی بدانی به تو می‌گویم و بعد تو را راهی می‌کنم.‏ ۲۰ نگران الاغ‌هایی هم که سه روز پیش گم شدند نباش،‏+ چون پیدا شده‌اند.‏ به علاوه،‏ همهٔ چیزهای باارزشی که در اسرائیل هست به تو و خاندان پدرت تعلّق دارد.‏»‏+ ۲۱ شائول وقتی این را شنید،‏ گفت:‏ «من که فقط یک بنیامینی و از کوچک‌ترین طایفهٔ اسرائیل هستم + و خانواده‌ام در بین خانواده‌های طایفهٔ بنیامین به چشم نمی‌آید.‏ پس چرا این‌ها را به من می‌گویی؟‏»‏

۲۲ سموئیل شائول و خدمتکارش را به اتاقی که در آن غذا می‌خوردند،‏ برد.‏ حدود ۳۰ نفر* دعوت شده بودند و سموئیل شائول و خدمتکارش را در بهترین جا نشاند.‏ ۲۳ سموئیل به آشپز گفت:‏ «آن قسمت از گوشت را که به تو دادم و گفتم ‹این را کنار بگذار› بیاور.‏» ۲۴ آن وقت آشپز،‏ ران را با هر چه با آن بود برداشت و جلوی شائول گذاشت.‏ سموئیل گفت:‏ «این قسمت برای تو کنار گذاشته شده.‏ من به آن‌ها گفته بودم که مهمانانی دعوت کرده‌ام.‏ این قسمت را برای تو و برای این مناسبت نگه داشته‌اند،‏ بفرما بخور.‏» پس شائول در آن روز با سموئیل غذا خورد.‏ ۲۵ بعد آن‌ها از مکان بلند پایین آمدند و به شهر رفتند + و سموئیل روی پشت‌بام خانه‌اش به صحبت‌هایش با شائول ادامه داد.‏ ۲۶ روز بعد،‏ صبح زود بلند شدند.‏ موقع سپیده‌دم،‏ سموئیل شائول را که روی پشت بام بود صدا کرد و گفت:‏ «آماده شو،‏ باید برویم.‏» پس شائول آماده شد و هر دو بیرون رفتند.‏ ۲۷ وقتی از شهر بیرون می‌رفتند و از تپه پایین می‌آمدند،‏ سموئیل به شائول گفت:‏ «به خدمتکارت بگو که جلوتر از ما برود.‏»‏+ پس خدمتکار همین کار را کرد.‏ بعد سموئیل به شائول گفت:‏ «اما تو بمان تا پیام خدا را به تو بگویم.‏»‏

نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
خروج
ورود
  • فارسی
  • هم‌رسانی
  • تنظیم سایت
  • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
  • شرایط استفاده
  • حفظ اطلاعات شخصی
  • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
  • JW.ORG
  • ورود
هم‌رسانی