مزمور
برای رهبر خوانندگان و نوازندگان؛ با سبک «نابود نکن.» غزلی* از داوود.
۵۸ ای شما که ساکت میمانید، چطور میتوانید از عدالت حرف بزنید؟+
ای انسانها، چطور میتوانید با عدل و انصاف قضاوت کنید؟
۵ مار کبرا به صدای افسونگر گوش نمیدهد،
هر چقدر هم که او با مهارت افسون کند.
۶ ای خدا، به دهان شریران مشت بزن تا دندانهایشان خرد شود و بریزد!
ای یَهُوَه، فک این شیران* را بشکن!
۷ کاش آنها مثل آبهایی که فروکش میکند، نیست و نابود شوند،
کاش خدا کمانش را آماده کند و آنها را با تیرهایش از بین ببرد.
۸ کاش آنها مثل حلزون، در حین حرکت بهتدریج از بین بروند،
و مثل بچهای که مرده به دنیا میآید، هیچ وقت نور خورشید را نبینند.
۹ قبل از این که دیگهایتان آتش خارها را حس کنند،
۱۰ درستکاران وقتی میبینند خدا از شریران انتقام گرفته، خوشحال میشوند،+
و پاهایشان به خون آنها آغشته میشود.+
۱۱ آن وقت مردم میگویند: «مطمئناً درستکاران پاداش میگیرند،+
چون خدایی وجود دارد که داور تمام دنیاست.»+