کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • دآ درس ۱۰۰ ص ۲۳۲-‏ص ۲۳۳ بند ۲
  • پولُس و تیموتائوس

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • پولُس و تیموتائوس
  • درس‌های آموزنده از کتاب مقدّس
  • مطالب مشابه
  • ‏«فرزند عزیز من و در خدمت به مسیح وفادار»‏
    برج دیده‌بانی (‏عمومی)‏ ۲۰۱۶
  • تیموتاؤس—‏یاور جدید پولس
    کتاب من از داستان‌های کتاب مقدّس
  • جوانان،‏ در پی اهداف روحانی باشید
    برج دیده‌بانی ۲۰۰۷
  • ‏«ایمان اعضای جماعت‌ها تقویت می‌شد»‏
    دربارهٔ پادشاهی خدا شهادتی کامل دهید
لینک‌های بیشتر
درس‌های آموزنده از کتاب مقدّس
دآ درس ۱۰۰ ص ۲۳۲-‏ص ۲۳۳ بند ۲
پولُس،‏ سیلاس و تیموتائوس

درس ۱۰۰

پولُس و تیموتائوس

اِفنیکی،‏ لوئیس و تیموتائوس (‏وقتی بچه بود)‏

تیموتائوس یک برادر جوان در جماعت لِستِره بود.‏ پدر او یونانی و مادرش یهودی بود.‏ وقتی تیموتائوس خیلی کوچک بود،‏ مادرش اِفنیکی و مادربزرگش لوئیس دربارهٔ یَهُوَه به او تعلیم می‌دادند.‏

پولُس در دومین سفر میسیونری‌اش به شهر لِستِره رفت.‏ او در آنجا متوجه شد که تیموتائوس واقعاً هم‌ایمانانش را دوست دارد و مشتاق است که به آن‌ها کمک کند.‏ پولُس از تیموتائوس دعوت کرد که همراه او سفر کند.‏ با گذشت زمان،‏ پولُس به تیموتائوس یاد داد که یک معلم خوب باشد و بتواند خبر خوش پادشاهی خدا را با مهارت موعظه کند.‏

روح‌القدس،‏ هر جایی که پولُس و تیموتائوس می‌رفتند،‏ آن‌ها را راهنمایی می‌کرد.‏ یک شب،‏ پولُس در خواب مردی را دید که به او گفت به مقدونیه برود و به مردم آنجا کمک کند.‏ پس پولُس،‏ تیموتائوس،‏ سیلاس و لوقا به مقدونیه رفتند تا به مردم موعظه کنند و جماعت‌هایی را تشکیل دهند.‏

در مقدونیه،‏ در شهر تِسالونیکی مردان و زنان زیادی مسیحی شدند.‏ ولی بعضی از یهودیان به پولُس و همراهانش حسودی کردند.‏ آن‌ها یک گروه اوباش را جمع کردند و برادران را کشان‌کشان پیش حاکمان شهر بردند و فریاد زدند:‏ ‹این مردان دشمنان دولت روم هستند!‏› جان پولُس و تیموتائوس در خطر بود.‏ پس وقتی شب شد،‏ آن‌ها فرار کردند و به شهر بیریه رفتند.‏

مردم بیریه مشتاق بودند که خبر خوش پادشاهی خدا را بشنوند.‏ در آن شهر،‏ هم یونانیان ایمان آوردند،‏ هم یهودیان.‏ اما وقتی بعضی از یهودیان از تِسالونیکی آمدند و مشکلاتی به وجود آوردند،‏ پولُس به سمت آتن حرکت کرد.‏ تیموتائوس و سیلاس در بیریه ماندند تا هم‌ایمانانشان را تقویت کنند.‏ بعد از مدتی،‏ پولُس تیموتائوس را به تِسالونیکی فرستاد تا به برادران کمک کند که با وجود آزار و اذیت‌های شدید وفادار بمانند.‏ کمی بعد،‏ پولُس تیموتائوس را فرستاد تا به دیدن جماعت‌های دیگر برود و آن‌ها را تشویق کند.‏

پولُس رسول نامه‌اش را در حبس خانگی دیکته می‌کند

پولُس به تیموتائوس گفت:‏ ‹کسانی که می‌خواهند به یَهُوَه خدمت کنند،‏ با آزار و اذیت روبرو می‌شوند.‏› تیموتائوس به خاطر ایمانش اذیت شد و به زندان افتاد.‏ او خوشحال بود که این فرصت برایش پیش آمد تا وفاداری‌اش را به یَهُوَه ثابت کند.‏

پولُس به جماعت فیلیپیان گفت:‏ ‹من تیموتائوس را پیش شما می‌فرستم.‏ او به شما یاد می‌دهد که چطور در راه حقیقت قدم بردارید و چطور موعظه کنید.‏› پولُس می‌دانست که می‌تواند به تیموتائوس اعتماد کند.‏ آن‌ها با هم دوست و همکار بودند و سال‌ها به خدا و دیگران خدمت کردند.‏

‏«کس دیگری را با خصوصیات او ندارم که صادقانه به فکر نیازهای شما باشد.‏ دیگران فقط به فکر خودشان هستند،‏ نه به فکر چیزی که عیسی مسیح می‌خواهد.‏»—‏فیلیپیان ۲:‏۲۰،‏ ۲۱

سؤال:‏ تیموتائوس چه کسی بود؟‏ چرا پولُس و تیموتائوس دوستان خوبی بودند؟‏

اعمال ۱۶:‏۱-‏۱۲؛‏ ۱۷:‏۱-‏۱۵؛‏ فیلیپیان ۲:‏۱۹-‏۲۲؛‏ ۲تیموتائوس ۱:‏۱-‏۵؛‏ ۳:‏۱۲،‏ ۱۴،‏ ۱۵؛‏ عبرانیان ۱۳:‏۲۳

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی