کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • مأخذ۲۲ سپتامبر ص ۱-‏۱۰
  • مأخذ جزوهٔ کار و آموزش

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
  • مأخذ جزوهٔ کار و آموزش (‏۲۰۲۲)‏
  • عنوان‌های فرعی
  • ۵-‏۱۱ سپتامبر
  • ۱۲-‏۱۸ سپتامبر
  • ۱۹-‏۲۵ سپتامبر
  • ۲۶ سپتامبر–‏۲ اکتبر
  • ۳-‏۹ اکتبر
  • ۱۰-‏۱۶ اکتبر
  • ۱۷-‏۲۳ اکتبر
  • ۲۴-‏۳۰ اکتبر
  • ۳۱ اکتبر–‏۶ نوامبر
مأخذ جزوهٔ کار و آموزش (‏۲۰۲۲)‏
مأخذ۲۲ سپتامبر ص ۱-‏۱۰

مأخذ جزوهٔ کار و آموزش

۵-‏۱۱ سپتامبر

گنج‌هایی در کلام خدا | ۱پادشاهان ۹-‏۱۰

‏«یَهُوَه را به خاطر حکمتش ستایش کنید»‏

ب۹۹‏-‏E‏ ۱/‏۷ ص ۳۰ ¶۶

دیداری پربرکت

وقتی که ملکه پیش سلیمان آمد،‏ با «سؤال‌هایی پیچیده» او را امتحان کرد.‏ (‏۱پادشاهان ۱۰:‏۱‏)‏ کلمهٔ عبری‌ای که سؤال ترجمه شده به معنای «معما» هم است.‏ اما ملکه برای سرگرمی از سلیمان سؤال نپرسید.‏ از این لغت عبری در مزمور ۴۹:‏۴ برای سؤال‌های جدّی دربارهٔ گناه،‏ مرگ و نجات استفاده شده است.‏ پس احتمالاً ملکهٔ سَبا موضوعات عمیقی مطرح کرد تا بفهمد سلیمان چقدر حکمت دارد.‏ کتاب مقدّس می‌گوید که ملکهٔ سَبا «هر چه را که می‌خواست بداند،‏ از او پرسید.‏» سلیمان همچنین «به تمام سؤال‌های او جواب داد.‏ هیچ چیز برای پادشاه آنقدر سخت نبود که نتواند برایش توضیح دهد.‏»—‏۱پادشاهان ۱۰:‏۲،‏ ۳‏.‏

ب۹۹‏-‏E‏ ۱/‏۱۱ ص ۲۰ ¶۶

سخاوت فراوان

ملکهٔ سَبا از چیزهایی که دید و شنید شگفت‌زده شد و گفت:‏ «خوشا به حال خدمتگزارانت که دائماً در حضور تو ایستاده‌اند و به حکمت تو گوش می‌دهند!‏» (‏۱پادشاهان ۱۰:‏۴-‏۸‏)‏ خادمان سلیمان در رفاه زندگی می‌کردند،‏ اما دلیلی که ملکهٔ سَبا گفت:‏ ‹خوشا به حالشان› این بود که آن‌ها می‌توانستند هر روز از حکمتی که خدا به سلیمان داده بود استفاده کنند.‏ ملکهٔ سَبا برای خادمان خدا نمونهٔ خوبی به جا گذاشت.‏ آن‌ها امروزه می‌توانند از حکمت یَهُوَه و پسرش عیسی مسیح فایده ببرند.‏

ب۹۹‏-‏E‏ ۱/‏۷ ص ۳۰-‏۳۱

دیداری پربرکت

ملکهٔ سَبا از حکمت و ثروت سلیمان پادشاه «بسیار شگفت‌زده شد.‏» (‏۱پادشاهان ۱۰:‏۴،‏ ۵‏)‏ به گفتهٔ بعضی‌ها «نفسش بند آمد.‏» یک محقق می‌گوید که او از هوش رفت!‏ در هر صورت ملکه از چیزهایی که دید و شنید شگفت‌زده شد.‏ او گفت که خوشا به حال خادمان سلیمان که از حکمت او فایده می‌برند و یَهُوَه را به خاطر انتخاب چنین پادشاهی ستایش کرد.‏ سپس هدایای گرانقیمت به پادشاه داد.‏ ارزش طلایی که او هدیه داد حدود چهل میلیون دلار است.‏ سلیمان هم ‹هر چه را که او آرزو داشت و درخواست کرد به او داد.‏›—‏۱پادشاهان ۱۰:‏۶-‏۱۳‏.‏

گوهرهای روحانی

ب۰۸‏-‏E‏ ۱/‏۱۱ ص ۲۲ ¶۴-‏۶

آیا می‌دانستید که .‏ .‏ .‏

سلیمان پادشاه چه مقدار طلا داشت؟‏

در کتاب مقدّس آمده است که حیرام،‏ پادشاه صور و ملکهٔ سَبا هر کدام حدود ۴ تُن طلا برای سلیمان فرستادند و کشتی‌های سلیمان بیشتر از ۱۴ تُن طلا از اوفیر آوردند.‏ «سلیمان هر سال ۲۳ تُن طلا دریافت می‌کرد» یا ۶۶۶ قِنطار.‏ (‏۱پادشاهان ۹:‏۱۴،‏ ۲۸؛‏ ۱۰:‏۱۰،‏ ۱۴‏)‏ آیا این گزارش حقیقت دارد؟‏ آیا در زمان باستان این مقدار طلا در خزانه‌های دربار وجود داشت؟‏

در یک حکاکی معتبر باستانی آمده که توتموس سوم،‏ فرعون مصر (‏هزارهٔ دوم ق.‏م)‏ ۱۲ تُن طلا به معبد آمونرا در کرنک تقدیم کرد.‏ در قرن هشتم قبل از میلاد پادشاه آشور،‏ تِغلَت‌فِلاسِر سوم ۴ تُن طلا از صور هدیه گرفت.‏ همچنین سَرگُن دوم همان مقدار طلا را به خدایان بابِل تقدیم کرد.‏ مطابق با گزارشات،‏ فیلیپ دوم پادشاه مقدونی (‏۳۵۹-‏۳۳۶ ق.‏م)‏ هر سال از معدن‌هایی در تراکیا بیشتر از ۲۵ تُن طلا استخراج می‌کرد.‏

گفته می‌شود که وقتی اسکندر مقدونی پسر فیلیپ (‏۳۳۶-‏۳۲۳ ق.‏م)‏ شهر شوش در سرزمین پارس را تصرّف کرد،‏ حدود ۱۰۷۰ تُن طلا از آن شهر و حدود ۶۰۰۰ تُن از جاهای دیگر آن سرزمین برد.‏ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که گزارش کتاب مقدّس در مورد مقدار طلای سلیمان حقیقت دارد.‏

۱۲-‏۱۸ سپتامبر

گنج‌هایی در کلام خدا | ۱پادشاهان ۱۱-‏۱۲

‏«در انتخاب همسر دقت کنید!‏»‏

ب۱۸/‏۷ ص ۱۸ ¶۷

چه کسی طرف یَهُوَه است؟‏

۷ از نمونهٔ سلیمان پادشاه نیز می‌توانیم درس‌های زیادی بیاموزیم.‏ او در سنین جوانی برای دریافت راهنمایی به یَهُوَه چشم می‌دوخت.‏ یَهُوَه نیز به او حکمتی عظیم بخشید.‏ همچنین به او اعتماد کرد و مسئولیت ساخت معبد پرشکوه اورشلیم را بر عهدهٔ او گذاشت.‏ اما سلیمان دوستی خود را با یَهُوَه حفظ نکرد.‏ (‏۱پاد ۳:‏۱۲؛‏ ۱۱:‏۱،‏ ۲‏)‏ قانون خدا مشخصاً می‌گفت که پادشاه «نباید زنان بسیار برای خود بگیرد،‏ مبادا دلش منحرف شود.‏» (‏تث ۱۷:‏۱۷‏)‏ سلیمان از این قانون سرپیچی کرد و سرانجام ۷۰۰ زن و ۳۰۰ زن صیغه‌ای برای خود گرفت.‏ (‏۱پاد ۱۱:‏۳‏)‏ بسیاری از زنان او اسرائیلی نبودند و خدایان کاذب را می‌پرستیدند.‏ بنابراین سلیمان از قانون دیگری نیز سرپیچی کرد که می‌گفت با زنان قوم‌های دیگر ازدواج نکنید.‏—‏تث ۷:‏۳،‏ ۴‏.‏

ب۱۹/‏۱ ص ۱۵ ¶۶

چگونه دل خود را محفوظ نگاه داریم؟‏

۶ شیطان همواره تلاش می‌کند که ما نیز همچون او با خودخواهی،‏ معیارهای یَهُوَه را زیر پا بگذاریم.‏ او نمی‌تواند ما را مجبور کند که افکار و اعمالمان را با طرز فکر او هماهنگ سازیم.‏ از این رو،‏ برای دستیابی به هدفش از راه‌های دیگری استفاده می‌کند.‏ برای مثال،‏ ما را با انسان‌هایی که همچون او فکر می‌کنند،‏ احاطه می‌کند.‏ (‏۱یو ۵:‏۱۹‏)‏ ما می‌دانیم که معاشرت با چنین افرادی طرز فکرمان را «فاسد» می‌سازد،‏ اما شیطان می‌خواهد که ما با آنان وقت صرف کنیم.‏ (‏۱قر ۱۵:‏۳۳‏)‏ او با این ترفند،‏ سلیمان پادشاه را نیز گمراه کرد.‏ سلیمان با زنان بت‌پرست زیادی ازدواج کرد و آنان به‌تدریج دل او را از پرستش یَهُوَه برگرداندند.‏—‏۱پاد ۱۱:‏۳‏.‏

ب۱۸/‏۷ ص ۱۹ ¶۹

چه کسی طرف یَهُوَه است؟‏

۹ یَهُوَه هرگز گناهان را نادیده نمی‌گیرد.‏ کتاب مقدّس در این باره می‌گوید:‏ «خشم خداوند بر سلیمان افروخته شد،‏ چراکه دلش از یَهُوَه خدای اسرائیل منحرف گشته بود،‏ از او که دو بار بر وی ظاهر شده و در همین خصوص به او فرمان داده بود که از خدایانِ غیر پیروی نکند؛‏ اما سلیمان آنچه را که خداوند فرمان داده بود،‏ نگاه نداشت.‏» در نتیجه سلیمان لطف و حمایت یَهُوَه را از دست داد.‏ بعدها نیز نوادگان او دیگر نتوانستند بر تمام قوم اسرائیل پادشاهی کنند و تا سال‌ها با مشکلات زیادی روبرو بودند.‏—‏۱پاد ۱۱:‏۹-‏۱۳‏.‏

گوهرهای روحانی

ب۱۸/‏۶ ص ۱۴ ¶۱-‏۴

او می‌توانست یَهُوَه را خشنود سازد

رِحُبعام در پاسخ به شورش مردم،‏ ارتش خود را فراخواند.‏ اما یَهُوَه از طریق شِمَعیای نبی چنین گفت:‏ «مروید و با برادران خود،‏ بنی‌اسرائیل،‏ جنگ مکنید.‏ هر یک از شما به خانهٔ خود بازگردد زیرا که این امر از جانب من شده است.‏»—‏۱پاد ۱۲:‏۲۱-‏۲۴‏.‏

آیا برای رِحُبعام آسان بود که به فرمان یَهُوَه گوش دهد؟‏ اگر او به فرمان یَهُوَه گوش می‌داد مردم دربارهٔ او چه فکر می‌کردند؟‏ رِحُبعام به مردم گفته بود که ‹با عقرب‌ها تنبیه‌شان خواهد کرد.‏› حال اگر به فرمان یَهُوَه گوش می‌داد و شورش مردم را نادیده می‌گرفت مردم دربارهٔ او چه فکر می‌کردند؟‏ (‏با ۲تواریخ ۱۳:‏۷ مقایسه شود.‏)‏ به هر صورت،‏ اگر هم مردم چنین تصوّری داشتند،‏ رِحُبعام و ارتش او «به کلام خداوند گوش سپردند،‏ و مطابق فرمان او بازگشتند.‏»‏

ما از این موضوع می‌آموزیم که عاقلانه است همیشه از یَهُوَه اطاعت کنیم،‏ حتی اگر این کار باعث شود دیگران ما را مسخره کنند.‏ اطاعت از یَهُوَه همواره برکات به همراه دارد.‏—‏تث ۲۸:‏۲‏.‏

تصمیم رِحُبعام چه نتیجه‌ای داشت؟‏ او با اطاعت از یَهُوَه از جنگ با پادشاهی شمالی که تازه تأسیس شده بود خودداری کرد.‏ سپس در منطقه‌ای که خودش بر آن حکمرانی می‌کرد،‏ یعنی منطقهٔ یهودا و بنیامین شهرهایی جدید ساخت.‏ او همچنین برخی شهرها را «بسیار مستحکم گردانید.‏» (‏۲توا ۱۱:‏۵-‏۱۲‏)‏ از همه مهم‌تر،‏ او برای مدتی طبق اصول و معیارهای یَهُوَه عمل کرد.‏ در آن زمان،‏ ده طایفهٔ اسرائیل که تحت حکمرانی یِرُبعام بودند به پرستش کاذب و بت‌پرستی روی آوردند.‏ با این حال،‏ بسیاری از آنان نیز ‹از رِحُبعام حمایت کردند› و برای ماندن در پرستش پاک به اورشلیم رفتند.‏ (‏۲توا ۱۱:‏۱۶،‏ ۱۷‏)‏ به این شکل،‏ اطاعت رِحُبعام از یَهُوَه پادشاهی او را قوّت بخشید.‏

۱۹-‏۲۵ سپتامبر

گنج‌هایی در کلام خدا | ۱پادشاهان ۱۳-‏۱۴

‏«چرا باید قانع و متواضع باشیم؟‏»‏

ب۰۸ ۱/‏۸ ص ۱۵ ¶۴

با تمام دل به یَهُوَه وفادار بمانیم

۴ بعد از آن یَرُبْعام به مرد خدا می‌گوید:‏ «همراه من به خانه بیا و استراحت نما و تو را اُجرت خواهم داد.‏» (‏۱پاد ۱۳:‏۷‏)‏ حال نبی خدا چه تصمیمی خواهد گرفت؟‏ آیا دعوت پادشاه را بعد از اعلام حکم یَهُوَه می‌پذیرد؟‏ (‏مز ۱۱۹:‏۱۱۳‏)‏ یا با این که ظاهراً پادشاه اظهار ندامت کرده است دعوت او را رد می‌کند؟‏ مطمئناً یَرُبْعام می‌توانست هدایای نفیسی به او بدهد.‏ اگر نبی خدا در دل خود تمایل به مادیات را پرورانده بود قطعاً پیشنهاد پادشاه برایش بسیار وسوسه‌انگیز بود.‏ یَهُوَه به او دستور داده بود که در آنجا نه نان بخورد و نه آب بنوشد و از راهی دیگر به سرزمین خود بازگردد.‏ نبی هم قاطعانه به پادشاه گفت که «اگر نصف خانهٔ خود را به من بدهی،‏ همراه تو نمی‌آیم،‏ و در اینجا نه نان می‌خورم و نه آب می‌نوشم.‏» و همان طور که یَهُوَه گفته بود از راهی دیگر بیت‌ئیل را ترک کرد.‏ (‏۱پاد ۱۳:‏۸-‏۱۰‏)‏ تصمیم نبی خدا چه درسی از وفاداری به ما می‌دهد؟‏—‏روم ۱۵:‏۴‏.‏

ب۰۸ ۱/‏۸ ص ۱۸ ¶۱۵

با تمام دل به یَهُوَه وفادار بمانیم

۱۵ چه درس دیگری از خطای نبی خدا می‌آموزیم؟‏ در امثال ۳:‏۵ آمده است:‏ ‹به تمامی دل خود بر یَهُوَه توکّل نما و بر عقل خود تکیه مکن.‏› نبی خدا به جای آن که مانند گذشته به یَهُوَه توکّل کند به عقل خود اعتماد کرد.‏ خطای او برای او گران تمام شد چرا که هم جان خود را از دست داد و هم نام نیکش را پیش یَهُوَه.‏ حقیقتاً شرح حال وی تأکیدی است بر این که باید یَهُوَه را متواضعانه و وفادارانه خدمت کرد.‏

ب۰۸ ۱/‏۸ ص ۱۶ ¶۱۰

با تمام دل به یَهُوَه وفادار بمانیم

۱۰ نبی خدا می‌بایست به فریب مرد سالخورده پی می‌برد.‏ می‌توانست از خود بپرسد:‏ ‹چرا یَهُوَه برای دستورات جدید فرشته‌ای را پیش شخص دیگری فرستاد؟‏› نبی می‌توانست از یَهُوَه تقاضای راهنمایی کند،‏ ولی چیزی در این مورد در کتاب مقدّس ذکر نشده است.‏ او ‹همراه نبی سالخورده برگشت و در خانهٔ او غذا خورد و آب نوشید.‏› یَهُوَه از این عمل راضی نبود.‏ وقتی نبی فریب‌خورده به یهودا برگشت در راه شیری او را کشت.‏ چه پایان دردناکی!‏—‏۱پاد ۱۳:‏۱۹-‏۲۵‏.‏

گوهرهای روحانی

ب۱۰‏-‏E‏ ۱/‏۷ ص ۲۹ ¶۵

یَهُوَه در جستجوی خوبی است

اول پادشاهان ۱۴:‏۱۳ یک خصوصیت خوب از یَهُوَه به ما یاد می‌دهد.‏ او نکات مثبت انسان‌ها را می‌بیند،‏ همان طور که ‹چیز خوبی› در اَبیّا دید.‏ یَهُوَه دل او را جستجو کرد و نکتهٔ مثبتی در آن پیدا کرد.‏ به گفتهٔ یک محقق اَبیّا در بین خانواده‌اش «مثل یک مروارید بین سنگ‌ریزه‌ها بود.‏» یَهُوَه برای چیز خوبی که در اَبیّا دید ارزش قائل شد و از بین تمام خاندان شریر یِرُبعام فقط به او رحم کرد.‏

۲۶ سپتامبر–‏۲ اکتبر

گنج‌هایی در کلام خدا | ۱پادشاهان ۱۵-‏۱۶

‏«آیا مثل آسا شجاع هستید؟‏»‏

ب۱۲ ۱۵/‏۸ ص ۸ ¶۴

‏«اُجرت اَعمال خود را خواهید یافت»‏

آسا در سال ۹۷۷ قبل از میلاد پادشاه شد.‏ در آن دوران مدت ۲۰ سال بود که پادشاهی یهودا و پادشاهی اسرائیل از هم جدا شده بودند و سرزمین یهودا از بت‌پرستی پر شده بود.‏ حتی خاندان آسای پادشاه نیز به پرستش الٰهه‌های باروری کنعانیان روی آورده بود.‏ ولی آسا «آنچه را که در نظر یَهُوَه خدایش نیکو و راست بود به جا می‌آورد،‏ و مذبح‌های غریب و مکان‌های بلند را برداشت و بت‌ها را بشکست و اَشُوریم را قطع نمود.‏» (‏۲توا ۱۴:‏۳،‏۲‏)‏ آسا همچنین «الواط» یعنی مردان لواط‌گر را که در معابدِ بت‌پرستان همجنس‌بازی می‌کردند،‏ از سرزمین بیرون کرد.‏ آسا نه تنها یهودا را پاکسازی کرد بلکه مردم را نیز ترغیب نمود تا «یَهُوَه خدای پدران خود را بطلبند و شریعت و اوامر او را نگاه دارند.‏»—‏۱پاد ۱۵:‏۱۲،‏ ۱۳؛‏ ۲توا ۱۴:‏۴‏.‏

ب۱۷/‏۳ ص ۱۹ ¶۷

یَهُوَه را با دلی کامل خدمت کنید

۷ ما می‌خواهیم که دلمان با یَهُوَه خدا کامل و به تمامی وقف او باشد،‏ از این رو لازم است دل خود را محک زنیم.‏ بجاست از خود بپرسیم:‏ ‹آیا مصمم هستم که یَهُوَه را خشنود سازم،‏ از پرستش حقیقی دفاع کنم و در پاک نگاه داشتن جماعتِ او سهم خود را ایفا کنم؟‏› به شهامت آسا در مقابل مَعَکاه بیندیشید که نقش ملکهٔ مادر را در آن سرزمین داشت.‏ به احتمال قوی شما کسی را نمی‌شناسید که اعمالی همچون او مرتکب شده باشد،‏ اما باز هم شرایطی در زندگی پیش می‌آید که می‌توانید همچون آسا جانب پرستش پاک را بگیرید.‏ برای مثال،‏ اگر یکی از اعضای خانواده یا دوستان نزدیکتان گناهی مرتکب شود و توبه نکند و اخراج شود،‏ چه می‌کنید؟‏ آیا مصمم هستید که با او معاشرت نکنید؟‏ دلتان شما را به چه کاری برمی‌انگیزد؟‏

it‏-‏۱-‏E‏ ص ۱۸۴-‏۱۸۵

آسا

همهٔ تصمیمات آسا حکیمانه و روحانی نبود،‏ اما او خصوصیات خوبی داشت و از بت‌پرستی دوری می‌کرد.‏ به خاطر همین،‏ در دید یَهُوَه یکی از پادشاهان وفادار یهودا بود.‏ (‏۲تو ۱۵:‏۱۷‏)‏ طی ۴۱ سالی که آسا پادشاه یهودا بود،‏ ۸ پادشاه مختلف بر اسرائیل حکمرانی می‌کردند:‏ یِرُبعام،‏ ناداب،‏ بَعَشا،‏ ایله،‏ زِمری،‏ عُمری،‏ تِبنی (‏تِبنی در مخالفت با عُمری در بخشی از اسرائیل حکمرانی می‌کرد)‏ و اَخاب.‏ (‏۱پا ۱۵:‏۹،‏ ۲۵،‏ ۳۳؛‏ ۱۶:‏۸،‏ ۱۵،‏ ۱۶،‏ ۲۱،‏ ۲۳،‏ ۲۹‏)‏ بعد از مرگ آسای پادشاه پسرش یِهوشافاط جانشین او شد.‏—‏۱پا ۱۵:‏۲۴‏.‏

گوهرهای روحانی

ب۹۸ ۱/‏۱۰ ص ۳۰-‏۳۱

آیا خدا برای ما وجود واقعی دارد؟‏

برای مثال پیشگویی را بخوان که در مورد کفارهٔ کسی صحبت می‌کند که اقدام به بازسازی اَریحا می‌کند،‏ بعداً به تحقق آن نظر افکن.‏ یوشع ۶:‏۲۶ می‌گوید:‏ «در آنوقت یوشع ایشان را قسم داده گفت:‏ ‹ملعون باد بحضور خداوند کسیکه برخاسته این شهر اریحا را بنا کند.‏ به نخست‌زادهٔ خود بنیادش خواهد نهاد و به پسر کوچک خود دروازهایشرا برپا خواهد نمود.‏›» تحقق این پیشگویی ۵۰۰ سال بعد صورت گرفت،‏ همانطور که در ۱پادشاهان ۱۶:‏۳۴ می‌خوانیم:‏ «و در ایام او [اَخاب پادشاه] حیئیلِ بیت‌ایلی اَریحا را بنا کرد و بنیادشرا به نخست‌زادهٔ خود اَبیرام نهاد و دروازهایشرا بپسر کوچک خود سُجُوب بر پا کرد،‏ موافق کلام خداوند که بواسطهٔ یوشع بن نون گفته بود.‏» تنها خدایی حقیقی می‌توانست چنین پیشگویی را الهام کند و اطمینان حاصل کند که به تحقق برسد.‏

۳-‏۹ اکتبر

گنج‌هایی در کلام خدا | ۱پادشاهان ۱۷-‏۱۸

‏«تا کی بین دو راه این پا و آن پا می‌کنید؟‏»‏

ب۱۷/‏۳ ص ۱۴ ¶۶

با ایمان تصمیماتی حکیمانه بگیرید

۶ زمانی که اسرائیلیان در سرزمین موعود مستقر شدند با تصمیمی اساسی و حیاتی روبرو بودند؛‏ پرستش یَهُوَه یا پرستش خدایی دیگر.‏ ‏(‏یوشَع ۲۴:‏۱۵ خوانده شود.‏)‏ این به نظر انتخابی ساده است،‏ اما تصمیمی بسیار مهم بود که مرگ و زندگی‌شان به آن بستگی داشت.‏ در زمان داوران اسرائیلیان به کرّات تصمیماتی نادرست و غیرمعقول گرفتند.‏ آنان از یَهُوَه روی‌گرداندند و به پرستش خدایان کاذب روی آوردند.‏ (‏داو ۲:‏۳،‏ ۱۱-‏۲۳‏)‏ مثال دیگری که قوم خدا باید تصمیمی اتخاذ می‌کرد،‏ زمانی بود که ایلیّای پیامبر این دو انتخاب را پیش روی آنان گذاشت،‏ پرستش یَهُوَه یا پرستش بَعَل.‏ (‏۱پاد ۱۸:‏۲۱‏)‏ ایلیّا قوم را به خاطر تردید و دودلی‌شان توبیخ کرد.‏ شاید با خود بگویید این تصمیمی ساده بود،‏ چرا که خدمت به یَهُوَه خدا بهترین و حکیمانه‌ترین تصمیم است.‏ در واقع هیچ انسان معقولی نمی‌بایست جذب بَعَل یا پرستش او می‌شد.‏ با این همه آن اسرائیلیان هنوز ‹میان دو فرقه می‌لنگیدند.‏› ایلیّا بجا عمل کرد که آنان را با این تصمیم روبرو نمود و به پرستشی والا،‏ یعنی پرستش یَهُوَه خدا ترغیب کرد.‏

ایم ص ۱۰۲ ¶۱۵

او از پرستش پاک دفاع کرد

۱۵ کاهنان بَعْل برآشفته و پریشان شدند و «به آواز بلند می‌خواندند و موافق عادت خود خویشتن را به تیغ‌ها و نیزه‌ها مجروح می‌ساختند به حدّی که خون بر ایشان جاری می‌شد.‏» اما تلاش‌هایشان بی‌فایده بود!‏ «لیکن نه آوازی بود و نه کسی که جواب دهد یا توجه نماید.‏» (‏۱پاد ۱۸:‏۲۸،‏ ۲۹‏)‏ به راستی که خدایی به نام بَعْل وجود نداشت.‏ او خدایی بود که شیطان ابداع کرده بود تا مردم را با فریب از یَهُوَه دور سازد.‏ به راستی که انتخاب اربابی به جز یَهُوَه سبب یأس و ناامیدی و حتی سرافکندگی و شرمساری می‌شود.‏—‏مزمور ۲۵:‏۳؛‏ ۱۱۵:‏۴-‏۸ خوانده شود.‏

ایم ص ۱۰۴ ¶۱۸

او از پرستش پاک دفاع کرد

۱۸ پیش از دعای ایلیّا،‏ شاید برخی از اسرائیلیان فکر کردند که سخنان یَهُوَه نیز همانند بَعْل توخالی و بی‌فایده است.‏ اما پس از دعای ایلیّا دیگر جای هیچ شکی باقی نماند.‏ در کتاب مقدّس می‌خوانیم:‏ «آنگاه آتشِ یَهُوَه افتاده،‏ قربانی سوختنی و هیزم و سنگ‌ها و خاک را بلعید و آب را که در خندق بود،‏ لیسید.‏» (‏۱پاد ۱۸:‏۳۸‏)‏ چه کار خارق‌العاده و چشمگیری!‏ حال این عمل خدا چه تأثیری بر قوم اسرائیل گذاشت؟‏

گوهرهای روحانی

ب۰۹ ۱/‏۱ ص ۱۱‏،‏ کادر

هوشیار و منتظر ماند

چه مدت خشکسالی روزگار ایلیّا طول کشید؟‏

ایلیّا،‏ پیامبر یَهُوَه به اَخاب،‏ پادشاه اسرائیل اعلام کرد که خشکسالی به زودی خاتمه خواهد یافت.‏ این خبر «در سال سوّم،‏» احتمالاً از زمانی که ایلیّا اوّلین بار خشکسالی را اعلام کرد به او داده شد.‏ (‏۱پادشاهان ۱۸:‏۱‏)‏ یَهُوَه بلافاصله بعد از اعلام ایلیّا به اَخاب باران فرستاد.‏ برخی شاید فکر کنند خشکسالی در طی سال سوّم تمام شد برای همین،‏ مدت آن می‌بایست کمتر از سه سال بوده باشد.‏ اما عیسی و یعقوب هر دو می‌گویند که خشکسالی «مدت سه سال و شش ماه» طول کشید.‏ (‏لوقا ۴:‏۲۵؛‏ یعقوب ۵:‏۱۷‏)‏ آیا این گزارشات با هم مغایرت دارند؟‏

به هیچ وجه.‏ معمولاً در روزگار اسرائیلِ باستان شش ماه از سال باران نمی‌بارید.‏ مطمئناً ایلیّا زمانی نزد اَخاب رفت که بیش از شش ماه باران نباریده و وضعیت حاد شده بود.‏ در واقع خشکسالی شش ماه قبل از آن شروع شده بود.‏ پس هنگامی که ایلیّا «در سال سوّم» خبر اتمام خشکسالی را رساند،‏ سه سال و نیم از مدت آن می‌گذشت.‏ زمانی که قوم بر کوه کَرْمَل جمع شدند تا شاهد معجزه‌ای بزرگ باشند «سه سال و شش ماه» از خشکسالی گذشته بود.‏

حال،‏ به ایّامی توجه کنیم که ایلیّا برای اوّلین بار به دیدن اَخاب رفت.‏ مردم اعتقاد داشتند بَعْل خدایی است که «بر ابرها سوار است،‏» یعنی خدایی که باران می‌فرستد تا مردم را از قحطی نجات دهد.‏ اگر به طور غیر معمول بیشتر از شش ماه باران نمی‌بارید مردم از خود می‌پرسیدند:‏ ‹بَعْل کجاست؟‏ چه وقت باران می‌فرستد؟‏› ایلیّا اعلام کرد نه باران خواهد بارید نه شبنم بر زمین خواهد نشست،‏ مگر او بگوید.‏ مطمئناً این سخن او باعث پریشانی پرستندگان بَعْل شده بود.‏—‏۱پادشاهان ۱۷:‏۱‏.‏

۱۰-‏۱۶ اکتبر

گنج‌هایی در کلام خدا | ۱پادشاهان ۱۹-‏۲۰

‏«برای دلگرمی به یَهُوَه پناه ببرید»‏

ب۱۹/‏۶ ص ۱۵ ¶۵

هنگام اضطراب و نگرانی به یَهُوَه تکیه کنید

۵ ۱پادشاهان ۱۹:‏۱-‏۴ خوانده شود‏.‏ ایلیّا بسیار ترسیده بود،‏ زیرا ایزابل قصد جان او را کرده بود.‏ از این رو،‏ به طرف بِئِرشِبَع فرار کرد.‏ او چنان دلسرد شده بود که آرزوی مرگ می‌کرد.‏ چرا ایلیّا چنین احساسی داشت؟‏ او انسانی ناکامل بود و «احساساتی همچون ما» داشت.‏ (‏یعقو ۵:‏۱۷‏)‏ شاید اضطراب و خستگی شدید،‏ او را از پا درآورده بود.‏ ایلیّا ظاهراً احساس می‌کرد که تمام سعی و تلاشش برای تغییر اسرائیلیان و ترویج پرستش پاک بی‌فایده بوده است و هیچ کس بجز خودش یَهُوَه را نمی‌پرستد.‏ (‏۱پاد ۱۸:‏۳،‏ ۴،‏ ۱۳؛‏ ۱۹:‏۱۰،‏ ۱۴‏)‏ شاید از این که ایلیّا چنین احساساتی داشت متعجب شویم.‏ اما یَهُوَه احساسات او را به‌خوبی درک می‌کرد.‏

ایم ص ۱۱۸ ¶۱۳

از خدای خود تسلّی و دلگرمی یافت

۱۳ یَهُوَه از آسمان نبی عزیزش را می‌دید که وسط آن بیابان خشک،‏ زیر یک درخت نشسته و آرزوی مرگ می‌کند.‏ تصوّر کنید که یَهُوَه چه احساسی داشت.‏ نیازی به حدس و گمان نیست.‏ یَهُوَه،‏ پس از این که ایلیّا به خوابی سنگین فرو رفت،‏ فرشته‌ای را نزد او فرستاد.‏ فرشته به آرامی او را از خواب بیدار کرد و به او نانی گرم و تازه و مقداری آب داد و گفت:‏ «برخیز و بخور.‏» بر طبق گزارش کتاب مقدّس ایلیّا بیدار شد،‏ خورد و نوشید و بی‌آنکه چیزی بگوید و تشکری کند،‏ باز به خواب رفت.‏ آیا این عکس‌العملش به دلیل اندوه و دلمردگی‌اش بود؟‏ به هر حال،‏ فرشته برای بار دوم،‏ احتمالاً هنگام سحر،‏ او را از خواب بیدار کرد و باز به او گفت:‏ «برخیز و بخور.‏» سپس این سخنان درخور توجه را افزود:‏ «زیرا که راه برای تو زیاده است.‏»—‏۱پاد ۱۹:‏۵-‏۷‏.‏

ایم ص ۱۲۰ ¶۲۱

از خدای خود تسلّی و دلگرمی یافت

۲۱ کتاب مقدّس اشاره می‌کند که یَهُوَه در هیچ یک از این نشانه‌های قدرتِ طبیعت نبود.‏ ایلیّا،‏ یَهُوَه را یکی از خدایان اسطوره‌ای همچون بَعْل نمی‌دانست؛‏ خدایانی که مظهر عوامل طبیعی بودند.‏ پرستندگان فریب‌خوردهٔ بَعْل،‏ خدایشان را خدایی «سوار بر ابرها» یا آورندهٔ باران تصوّر می‌کردند.‏ یَهُوَه سرچشمهٔ واقعی تمام نیروهای عظیم طبیعت است.‏ او پرقدرت‌تر از تمام آفریده‌هایش است و حتی تمام آسمان‌ها گنجایش او را ندارد!‏ (‏۱پاد ۸:‏۲۷‏)‏ یَهُوَه با نشان دادن نیروهای طبیعی به ایلیّا،‏ به او چه کمکی کرد؟‏ به او کمک کرد که در مورد عامل ترس خود فکر کند.‏ آری،‏ ایلیّا یَهُوَه را در کنارش داشت؛‏ خدایی که چنین نیروهای عظیمی را تحت کنترل خود دارد.‏ آیا واقعاً دلیلی داشت که ایلیّا از اَخاب و ایزابل بترسد؟‏—‏مزمور ۱۱۸:‏۶ خوانده شود.‏

ایم ص ۱۲۲ ¶۲۲

از خدای خود تسلّی و دلگرمی یافت

۲۲ پس از گذشتن آتش،‏ آرامش برقرار شد.‏ سپس صدایی «ملایم و آهسته» به گوش ایلیّا رسید و او را دعوت کرد که بار دیگر در مورد نگرانی خود صحبت کند.‏ ایلیّا نیز غم دلش را برای یَهُوَه بازگو کرد.‏ این کار یقیناً تسکینی بر دل رنج‌دیدهٔ او بود.‏ اما آنچه که پس از این،‏ با صدایی «ملایم و آهسته» به گوش او رسید،‏ بدون شک روح خستهٔ او را بیشتر تسکین داد.‏ یَهُوَه به ایلیّا اطمینان داد که ارزش فراوانی برای او قائل است.‏ چگونه؟‏ یَهُوَه مقصود درازمدت خود را در خصوص نابودی پرستش بَعْل بر او آشکار کرد.‏ واضح است که کارهای ایلیّا به هیچ وجه بی‌ارزش نبود.‏ مقصود یَهُوَه در حال انجام شدن بود و هیچ چیز نمی‌توانست مانع آن شود.‏ به علاوه،‏ ایلیّا در مقصود خدا جایگاهی خاص داشت؛‏ زیرا یَهُوَه به او دستوراتی مشخص داد که باید انجام می‌داد.‏—‏۱پاد ۱۹:‏۱۲-‏۱۷‏.‏

گوهرهای روحانی

ب۹۷‏-‏E‏ ۱/‏۱۱ ص ۳۱ ¶۲

نمونه‌ای از ازخودگذشتگی و وفاداری

خیلی از خادمان خدا امروزه هم روحیهٔ ازخودگذشتگی دارند.‏ بعضی‌ها «مزرعه‌ها» یعنی کارشان را کنار گذاشته‌اند تا در منطقه‌های دورافتاده موعظه کنند یا در بیت‌ئیل خدمت کنند.‏ بعضی‌ها هم برای شرکت در پروژه‌های ساختمان‌سازی به کشورهای دیگر رفته‌اند.‏ خیلی‌ها مسئولیت‌هایی را پذیرفته‌اند که در دید دنیا پیش‌پا افتاده است.‏ اما هیچ کاری در خدمت به یَهُوَه پیش‌پا افتاده نیست.‏ یَهُوَه برای کسانی که با ازخودگذشتگی و جان و دل به او خدمت می‌کنند ارزش قائل است و به آن‌ها برکت می‌دهد.‏—‏مَرقُس ۱۰:‏۲۹،‏ ۳۰‏.‏

۱۷-‏۲۳ اکتبر

گنج‌هایی در کلام خدا | ۱پادشاهان ۲۱-‏۲۲

‏«هنگام استفاده از اختیاراتتان از یَهُوَه سرمشق بگیرید»‏

it‏-‏۲-‏E‏ ص ۲۱

یَهُوَه خدای لشکرها

وقتی یوشَع نزدیک اَریحا بود یک فرشته را دید و از او پرسید که آیا طرف اسرائیل است یا دشمن؟‏ فرشته در جواب گفت:‏ «هیچ کدام!‏ من فرماندۀ لشکر یَهُوَه هستم.‏» (‏یوش‍ ۵:‏۱۳-‏۱۵‏)‏ میکایای نبی به اَخاب و یِهوشافاط پادشاه گفت:‏ «من یَهُوَه را دیدم که بر تخت خود نشسته است و تمام لشکر آسمان‌ها در کنار او،‏ در سمت راست و چپش ایستاده‌اند.‏» منظور از «لشکر آسمان‌ها» فرشتگان یَهُوَه است.‏ (‏۱پا ۲۲:‏۱۹-‏۲۱‏)‏ چرا در عبارت «یَهُوَه خدای لشکرها» واژهٔ «لشکرها» به صورت جمع آمده است؟‏ چون «لشکرها» شامل کَرّوبیان،‏ سَرافین و فرشتگان دیگر است.‏ (‏اش‍ ۶:‏۲،‏ ۳؛‏ پی‍ ۳:‏۲۴؛‏ مک‍ ۵:‏۱۱‏)‏ علاوه بر این،‏ آن‌ها به گروه‌های سازمان‌یافته تقسیم شده‌اند.‏ وقتی عیسی گفت:‏ ‹پدرم می‌تواند بیش از ۱۲ لشکر از فرشتگان را به کمکم بفرستد،‏› این موضوع را تأیید کرد.‏ (‏مت‍ ۲۶:‏۵۳‏)‏ حِزِقیا در دعا از یَهُوَه کمک خواست و گفت:‏ «خداوند لشکرها،‏ خدای اسرائیل،‏ که در میان کروبیان نشسته‌ای.‏» حِزِقیا ظاهراً به صندوق عهد و کَرّوبیانی که روی آن قرار داشتند اشاره کرد که مظهر تخت آسمانی یَهُوَه بود.‏ (‏اش‍ ۳۷:‏۱۶‏،‏ ه‌ن؛‏ با ۱سم‍ ۴:‏۴؛‏ ۲سم‍ ۶:‏۲ مقایسه شود.‏)‏ خادم اِلیشَع ترسیده بود،‏ چون شهر محاصره شده بود.‏ یَهُوَه برای اطمینان دادن به او در رؤیایی بخشی از لشکر فرشتگانش را به او نشان داد.‏ او دید که کوه‌های اطراف شهر «پر از اسب‌ها و ارابه‌های آتشین است.‏»—‏۲پا ۶:‏۱۵-‏۱۷‏.‏

ب۲۱/‏۲ ص ۴ ¶۹

‏«سر هر مرد مسیح است»‏

۹ فروتنی.‏ یَهُوَه حکیم‌ترین شخص در تمام عالم هستی است.‏ با این حال،‏ به خادمانش گوش می‌دهد و برای نظر آنان ارزش قائل است.‏ (‏پیدا ۱۸:‏۲۳،‏ ۲۴،‏ ۳۲‏)‏ او به آنانی که تحت سرپرستی‌اش هستند اجازه داده است که نظراتشان را بیان کنند.‏ (‏۱پاد ۲۲:‏۱۹-‏۲۲‏)‏ با این که یَهُوَه خدایی کامل است،‏ اما اکنون از ما انتظار کاملیت ندارد؛‏ بلکه همواره آمادهٔ کمک به خادمان ناکاملش است.‏ (‏مز ۱۱۳:‏۶،‏ ۷‏)‏ او در کتاب مقدّس «یاور» خوانده شده است.‏ (‏مز ۲۷:‏۹؛‏ عبر ۱۳:‏۶‏)‏ داوود پادشاه نیز اذعان کرد که تنها به دلیل فروتنی و کمک‌های یَهُوَه بود که توانست از عهدهٔ مسئولیت بزرگی که به او واگذار شده بود برآید.‏—‏۲سمو ۲۲:‏۳۶‏.‏

it‏-‏۲-‏E‏ ص ۲۴۵

دروغ

کسانی هستند که حقیقت را نمی‌پذیرند.‏ «خدا می‌گذارد که عاملی فریبنده آنان را به گمراهی بکشد» تا به جای خبر خوش در مورد مسیح «دروغ را باور کنند.‏» (‏۲تس‍ ۲:‏۹-‏۱۲‏)‏ درستی این آیات را در گزارش اَخاب،‏ پادشاه اسرائیل می‌توان دید.‏ پیامبران دروغین،‏ به اَخاب اطمینان دادند که در جنگ با راموت‌جِلعاد پیروز می‌شود.‏ اما پیامبر یَهُوَه میکایا پیشگویی کرد که اگر اَخاب به جنگ برود مصیبت بر سرش می‌آید.‏ میکایا در رؤیایی دید که یَهُوَه اجازه داد «مخلوقی روحی» کاری کند که همهٔ انبیای اَخاب «دروغ بگویند» و پیامی بدهند که هم خودشان دوست داشتند بگویند و هم اَخاب دوست داشت بشنود.‏ با وجود هشدار میکایا اَخاب ترجیح داد که دروغ را باور کند و این به قیمت جانش تمام شد.‏—‏۱پا ۲۲:‏۱-‏۳۸؛‏ ۲تو ۱۸‏.‏

گوهرهای روحانی

ب۲۱/‏۱۰ ص ۳ ¶۴-‏۶

مفهوم توبهٔ واقعی چیست؟‏

۴ سرانجام صبر یَهُوَه به سر رسید و از طریق ایلیّای نبی به اَخاب و ایزابل گفت که آن‌ها را مجازات خواهد کرد.‏ ایلیّا به آن‌ها گفت که یَهُوَه می‌خواهد تمام خانواده‌شان را از بین ببرد.‏ حرف‌های ایلیّا طوری بر اَخاب تأثیر گذاشت که او ‹فروتن شد.‏›—‏۱پاد ۲۱:‏۱۹-‏۲۹‏.‏

۵ با این که اَخاب بعد از شنیدن حرف‌های ایلیّا فروتن شد،‏ اما اعمالش نشانهٔ توبهٔ واقعی نبود.‏ او جلوی پرستش بَعَل را نگرفت و پرستش یَهُوَه را ترویج نداد.‏ همچنین به شکل‌های دیگری هم نشان داد که واقعاً توبه نکرده است.‏

۶ بعدها اَخاب برای جنگ با اَرامیان از یَهوشافاط پادشاه کمک خواست.‏ اما او گفت که بهتر است در این باره با نبی یَهُوَه مشورت کنیم.‏ اَخاب با او مخالفت کرد و گفت:‏ «مردی دیگر هست،‏ میکایا نام .‏ .‏ .‏ که به واسطهٔ او می‌توان از خداوند مسئلت کرد.‏ اما من از او بیزارم،‏ زیرا همیشه دربارهٔ من به بدی نبوّت می‌کند نه به نیکویی.‏» با این حال،‏ آن‌ها با میکایا مشورت کردند و همان طور که اَخاب انتظار داشت،‏ او گفت که اتفاقات بدی برای اَخاب می‌افتد!‏ اما اَخاب به جای این که توبه کند،‏ میکایا را به زندان انداخت.‏ (‏۱پاد ۲۲:‏۷-‏۹،‏ ۲۳،‏ ۲۷‏)‏ با این وجود،‏ نتوانست جلوی تحقق پیشگویی او را بگیرد.‏ مطابق گفتهٔ میکایا،‏ اَخاب در آن جنگ کشته شد.‏—‏۱پاد ۲۲:‏۳۴-‏۳۸‏.‏

۲۴-‏۳۰ اکتبر

گنج‌هایی در کلام خدا | ۲پادشاهان ۱-‏۲

‏«در آموزش دادن نمونه بود»‏

ب۱۵ ۱۵/‏۴ ص ۱۳ ¶۱۵

پیران جماعت و آموزش برادران برای پذیرش مسئولیت

۱۵ گزارش اِلیشَع،‏ جانشین ایلیّا نشان می‌دهد که امروزه برادران چگونه می‌توانند به پیران با تجربه حرمت نهند.‏ پس از این که ایلیّا و اِلیشَع در اَریحا،‏ گروهی از انبیا را دیدند،‏ پیاده به سمت رود اردن رفتند.‏ در آنجا «ایلیّا ردای خویش را گرفت و آن را پیچیده،‏ آب را زد که به این طرف و آن طرف شکافته شد.‏» پس از این که از بستر خشک رودخانه گذشتند،‏ همچنان با یکدیگر «گفتگو می‌کردند.‏» واضح است که در آن زمان اِلیشَع تصوّر نکرد که دیگر همه چیز را می‌داند.‏ تا زمان رفتن ایلیّا،‏ اِلیشَع به هر سخن او توجه می‌کرد و از او آموزش می‌گرفت.‏ سپس ایلیّا در گردبادی صعود کرد.‏ پس از آن،‏ اِلیشَع به رود اردن بازگشت و در آنجا با ردای ایلیّا آب را زد و گفت:‏ «یَهُوَه خدای ایلیّا کجاست؟‏» آنگاه بار دیگر آب به دو طرف شکافته شد.‏—‏۲پاد ۲:‏۸-‏۱۴‏.‏

ب۱۵ ۱۵/‏۴ ص ۱۳ ¶۱۶

پیران جماعت و آموزش برادران برای پذیرش مسئولیت

۱۶ آیا توجه کردید که اولین معجزهٔ اِلیشَع دقیقاً آخرین معجزهٔ ایلیّا بود؟‏ چرا این امر اهمیت دارد؟‏ ظاهراً،‏ اِلیشَع احساس نکرد که چون جانشین ایلیّا شده است،‏ باید همان موقع شیوه‌ای جدید به کار بَرد.‏ بلکه با به کار بستن شیوهٔ معلّمش ایلیّا به او احترام نشان داد و این امر اعتماد دیگر انبیا را به اِلیشَع جلب کرد.‏ (‏۲پاد ۲:‏۱۵‏)‏ اما بعدها،‏ طی ۶۰ سال خدمت اِلیشَع،‏ به عنوان نبی،‏ یَهُوَه او را بر آن داشت که حتی بیشتر از ایلیّا معجزاتی به ظهور رساند.‏ شما که آموزش می‌بینید از این موضوع چه درسی می‌گیرید؟‏

گوهرهای روحانی

ب۰۵ ۱/‏۸ ص ۹ ¶۲

نکاتی از کتاب دوّم پادشاهان

۲:‏۱۱—‏منظور از اینکه ایلیّا «در گردبادی به آسمان صعود نمود» چیست؟‏ در اینجا منظور از آسمان نه سیّارات و کُرات دیگر است و نه مکانی که خدا و فرشتگانش در آن به سر می‌برند.‏ (‏تثنیه ۴:‏۱۹؛‏ مزمور ۱۱:‏۴؛‏ متّیٰ ۶:‏۹؛‏ ۱۸:‏۱۰‏)‏ منظور از «به آسمان صعود» کرد این است که به هوا برده شد.‏ (‏مزمور ۷۸:‏۲۶؛‏ متّیٰ ۶:‏۲۶‏)‏ ظاهراً ارابه‌ای آتشین ایلیّا را از نقطه‌ای از زمین به نقطهٔ دیگری انتقال داد،‏ و ایلیّا مدتی در آنجا به سر برد.‏ شاهد این امر آن است که ایلیّا چند سال بعد نامه‌ای به یَهُورام پادشاه یهودا ارسال نمود.‏—‏۲تواریخ ۲۱:‏۱،‏ ۱۲-‏۱۵‏.‏

۳۱ اکتبر–‏۶ نوامبر

گنج‌هایی در کلام خدا | ۲پادشاهان ۳-‏۴

‏«پسرت را بردار»‏

ب۱۷/‏۱۲ ص ۴ ¶۷

‏‹می‌دانم که برخواهد خاست›‏

۷ دومین رستاخیز را اِلیشَع،‏ جانشین ایلیّای نبی انجام داد.‏ زنی سرشناس از قوم اسرائیل در شونَم نسبت به اِلیشَع بسیار بخشنده بود و از او مهمان‌نوازی کرد.‏ یَهُوَه خدا آن زن را که بچه‌دار نمی‌شد و همین طور شوهر سالخورده‌اش را از طریق اِلیشَع نبی پاداش داد و به آنان پسری بخشید.‏ چند سال بعد پسر آنان درگذشت و مادرش شدیداً سوگوار شد.‏ او با اجازهٔ همسرش حدود ۳۰ کیلومتر راه پیمود تا اِلیشَع را بر کوه کَرمِل ببیند.‏ اِلیشَع خادم خود جِیحَزی را جلوتر از خود به شونَم فرستاد.‏ اما جِیحَزی نتوانست آن پسر را به زندگی بازگرداند.‏ سپس اِلیشَع به همراه مادر آن پسر از راه رسید.‏—‏۲پاد ۴:‏۸-‏۳۱‏.‏

ب۱۷/‏۱۲ ص ۵ ¶۸

‏‹می‌دانم که برخواهد خاست›‏

۸ اِلیشَع در خانهٔ آن زوج در کنار جسد آن پسر به یَهُوَه خدا دعا کرد.‏ یَهُوَه دعای اِلیشَع را شنید و آن پسر را به طور معجزه‌آسایی به زندگی بازگرداند.‏ آن مادر وقتی دید که پسرش زنده است غرق در شادی شد!‏ ‏(‏۲پادشاهان ۴:‏۳۲-‏۳۷ خوانده شود.‏)‏ آن مادر احتمالاً به یاد داشت که حَنّا نیز مدتی نازا بود و بعدها وقتی پسرش سموئیل را به خیمهٔ عبادت برد چنین دعا کرد:‏ «خداوند .‏ .‏ .‏ به گور فرو می‌برد و برمی‌خیزاند.‏» (‏۱سمو ۲:‏۶‏)‏ یَهُوَه خدا آن پسر را در شونَم از مرگ برخیزاند و ثابت کرد که می‌تواند مردگان را رستاخیز دهد.‏

گوهرهای روحانی

it‏-‏۲-‏E‏ ص ۶۹۷ ¶۲

نبی

‏«پسران انبیا.‏»‏ کتاب گرامر عبری گِزِنیوس توضیح می‌دهد که کلمهٔ عبری بِن (‏پسرِ)‏ و بِنِه (‏پسرانِ)‏ می‌تواند به معنی عضوی از یک صنف،‏ جامعه،‏ قبیله یا گروه مشخص باشد.‏ (‏مثلاً ترجمهٔ تحت‌اللفظی «یکی از عطّاران» در نِحِمیا ۳:‏۸ «پسرِ عطّاران» است.‏)‏ بنابراین «پسران انبیا» ظاهراً به دوره‌ای آموزشی برای انبیا،‏ یا به جمعی از انبیا اشاره دارد.‏ چنین گروه‌هایی از انبیا در بِیت‌ئیل،‏ اَریحا و جِلجال وجود داشتند.‏ (‏۲پا ۲:‏۳،‏ ۵؛‏ ۴:‏۳۸‏؛‏ با ۱سم‍ ۱۰:‏۵،‏ ۱۰ مقایسه شود.‏)‏ سموئیل در رامه گروهی از آن‌ها را رهبری می‌کرد (‏۱سم‍ ۱۹:‏۱۹،‏ ۲۰‏)‏ و احتمالاً اِلیشَع هم مسئولیت مشابهی داشت.‏ (‏۲پا ۴:‏۳۸؛‏ ۶:‏۱-‏۳‏؛‏ با ۱پا ۱۸:‏۱۳ مقایسه شود.‏)‏ گزارشات نشان می‌دهد که «پسران انبیا» ظاهراً زندگی ساده‌ای داشتند،‏ چون برای خودشان خانه می‌ساختند و از دیگران ابزار قرض می‌کردند.‏ آن‌ها با هم زندگی می‌کردند و غذا می‌خوردند،‏ اما ممکن بود یکی از آن‌ها برای انجام مسئولیتی به جایی فرستاده شود.‏—‏۱پا ۲۰:‏۳۵-‏۴۲؛‏ ۲پا ۴:‏۱،‏ ۲،‏ ۳۹؛‏ ۶:‏۱-‏۷؛‏ ۹:‏۱،‏ ۲‏.‏

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی