مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
© 2022 International Bible Students Association
۱-۷ مه
گنجهایی در کلام خدا | ۲تواریخ ۱۷-۱۹
«مثل یَهُوَه خصوصیات خوب دیگران را ببینید»
آیا دل خود را به آنچه نوشته شده است میسپارید؟
۷ در مورد یِهوشافاط پسر آسا چه میتوان گفت؟ او خصوصیات خوب بسیاری داشت و با اعتماد و توکل به یَهُوَه خدا کارهای نیک بسیاری صورت داد. اما او نیز تصمیمات اشتباهی گرفت. برای مثال یِهوشافاط ترتیبی داد که پسرش با دختر اَخاب پادشاه شریر ازدواج کند. همچنین با وجود هشدار میکایای نبی به اَخاب پیوست و علیه اَرامیان جنگید. در آن جنگ چیزی نمانده بود که یِهوشافاط کشته شود، او زخمی شد و به اورشلیم بازگشت. (۲توا ۱۸:۱-۳۲) آنگاه یِیهوی نبی از او پرسید: «آیا شایسته است که شریران را یاری دهی و کسانی را که از خداوند بیزارند، دوست بداری؟»—۲تواریخ ۱۹:۱-۳ خوانده شود.
بر محبت پایدار یَهُوَه تأمّل کنید
۸ یَهُوَه میخواهد که ما او را به درستی بشناسیم و دریابیم که ما را دوست دارد و فرای ناکاملیهای ما به ما مینگرد. در واقع یَهُوَه در پی نیکوییهای ماست. (۲توا ۱۶:۹) برای مثال، رفتار او با یَهوشافات، پادشاه یهودا این امر را نشان میدهد. یک بار یَهوشافات نابخردانه عمل کرد و با اَخاب، پادشاه اسرائیل همدست شد و بر ضدّ اَرامیان در راموتجِلعاد جنگ کرد. با این که ۴۰۰ پیامبر کاذب، اَخاب شریر را از موفقیتش مطمئن ساختند، میکایا، پیامبر یَهُوَه شکست قطعی او را پیشگویی کرد. اَخاب در آن جنگ کشته شد و یَهوشافات جان سالم به در برد. زمانی که به اورشلیم بازگشت به دلیل همدستیاش با اَخاب توبیخ شد. با این همه، یِیهوی نبی پسر حَنانی به یَهوشافات گفت: «چیزهای نیکویی نیز در تو هست.»—۲توا ۱۸:۴، ۵، ۱۸-۲۲، ۳۳، ۳۴؛ ۱۹:۱-۳.
۹ یَهوشافات در ابتدای حکمرانیاش، صاحبمنصبان، لاویان و کاهنان را بر آن داشت که در تمامی شهرهای یهودا سفر کنند و به تابعین حکومتش قوانین یَهُوَه را تعلیم دهند. این کار چنان مؤثر بود که ترس خداوند در مردمِ قومهای اطراف نیز به وجود آمد. (۲توا ۱۷:۳-۱۰) درست است که یَهوشافات ناعاقلانه عمل کرد، اما یَهُوَه چشمش را بر کارهای نیکی که او کرده بود، نبست. این گزارش کتاب مقدّس این امر را به ما یادآوری میکند که اگر ما با وجود ناکاملیهایمان با تمام دل در فکر خشنود ساختن یَهُوَه باشیم، او همچنان به ما محبت دارد، آری محبت او به ما پایدار است.
گوهرهای روحانی
یَهُوَه را با دلی کامل خدمت کنید
۱۰ یِهوشافاط «در راههای پدرش آسا گام برمیداشت.» (۲توا ۲۰:۳۱، ۳۲) چگونه؟ او همچون پدرش آسا قوم را ترغیب کرد که یَهُوَه خدا را پرستش کنند. او افرادی را گسیل داشت تا «کتاب شریعت خداوند» را به قوم تعلیم دهند. (۲توا ۱۷:۷-۱۰) حتی به منطقهٔ کوهستانی اِفرایم در قلمرو پادشاهی شمالی اسرائیل رفت تا مردم را «به سوی یَهُوَه خدای پدرانشان» بازگرداند. (۲توا ۱۹:۴) یِهوشافاط پادشاهی بود که یَهُوَه خدا را «به تمامی دل خویش میطلبید.»—۲توا ۲۲:۹.
۱۱ یَهُوَه خدا میخواهد که امروزه مردم سراسر دنیا در مورد او تعلیم بگیرند و همهٔ ما میتوانیم در این فعالیت سهیم باشیم. آیا این هدف شماست که هر ماه کلام خدا را به دیگران آموزش دهید تا آنان نیز بر آن شوند یَهُوَه خدا را از دل خدمت کنند؟ با تلاش بیشتر و برکت یَهُوَه خدا شاید شما نیز بتوانید با کسی کتاب مقدّس را مطالعه کنید. آیا این هدف شماست و برای آن دعا میکنید؟ آیا حاضرید با کسی مطالعه کنید حتی اگر لازم باشد از اوقات فراغت خود صرفنظر کنید؟ همچون یِهوشافاط که برای کمک به مردم و بازگشت آنان به پرستش حقیقی به اِفرایم رفت، ما نیز میتوانیم به آنان که در خدمت موعظه دیگر فعال نیستند، یاری رسانیم. پیران جماعت نیز به کسانی یاری میرسانند که از جماعت اخراج شدهاند اما اعمال گناهآلودشان را کنار گذاشتهاند.
۸-۱۴ مه
گنجهایی در کلام خدا | ۲تواریخ ۲۰-۲۱
«به یَهُوَه خدای خود ایمان داشته باشید»
با همبستگی در مقابل مشکلات روزهای آخر این دنیا ایستادگی کنیم
۸ در روزگار یَهُوشافاط «گروه عظیمی» از سرزمینهای همجوارِ قوم اسرائیل سر دشمنی با اسرائیلیان گذاشتند. (۲توا ۲۰:۱، ۲) خادمان خدا سعی نکردند به قدرت خود بر این دشمن پرقدرت غلبه یابند، بلکه به یَهُوَه توکّل جستند و این بسیار قابل تحسین بود. (۲تواریخ ۲۰:۳، ۴ خوانده شود.) همچنین هر فرد اسرائیلی تلاش نکرد خود راهحلی برای این مسئله بیابد، بلکه همه گرد هم آمدند و چنان که کتاب مقدّس میگوید: ‹تمامی یهودا با اطفال و زنان و پسران خود به حضور خداوند ایستادند.› (۲توا ۲۰:۱۳) تلاش همهٔ آنان اعم از پیر و جوان این بود که با ایمان، به راهنماییهای یَهُوَه عمل کنند. در نتیجه یَهُوَه نیز از آنان در مقابل دشمنشان محافظت کرد. (۲توا ۲۰:۲۰-۲۷) سرمشق خوب اسرائیلیان به ما میآموزد که چگونه باید در مقابل مشکلات عمل کنیم. نظر شما چیست؟
شما زوجهایی که تازه ازدواج کردهاید به خدمتتان اولویت دهید
۷ یَهُوَه از طریق یک لاوی به نام یَحَزیئیل به یِهوشافاط گفت: «موضع خود را نگاه داشته، استوار بایستید و نجاتِ خداوند را که با شما خواهد بود، مشاهده کنید.» (۲توا ۲۰:۱۳-۱۷) این روش جنگ، خیلی عجیب به نظر میرسید! اما این فرمان یَهُوَه بود، نه یک انسان! برای همین، یِهوشافاط کاملاً به یَهُوَه اعتماد کرد و فرمانش را انجام داد. وقتی یِهوشافاط و لشکرش به میدان نبرد رفتند، او در ردیف اول به جای جنگجویان ماهر، افراد غیرمسلّحی را گذاشت که برای یَهُوَه سرود بخوانند. یَهُوَه هم همان طور که به یِهوشافاط قول داده بود، لشکر دشمن را شکست داد.—۲توا ۲۰:۱۸-۲۳.
گوهرهای روحانی
it-۱-E ص ۱۲۷۱ ¶۱-۲
یِهورام
یِهورام به کارهای خوب پدرش یِهوشافاط ادامه نداد. یکی از دلایل آن این بود که تحت تأثیر همسرش عَتَلیا قرار گرفت. (۲پا ۸:۱۸) او شش برادرش و بعضی از امیران اسرائیل را کشت و مردم یهودا را به بتپرستی کشاند. (۲تو ۲۱:۱-۶، ۱۱-۱۴) در دوران سلطنت یِهورام در داخل و بیرون قلمرواش درگیریهایی وجود داشت. اول اَدوم، بعد لِبنه بر ضدّ یهودا شورش کردند. (۲پا ۸:۲۰-۲۲) ایلیای نبی در نامهای به یِهورام هشدار داد: «یَهُوَه به مردمت، پسرانت، همسرانت و تمام اموالت ضربهای بزرگ خواهد زد. تو به بیماریهای زیاد، منجمله بیماری روده مبتلا خواهی شد. این بیماری به حدّی خواهد بود که رودههایت در اثر آن، روزبهروز بیرون میآید.»—۲تو ۲۱:۱۲-۱۵.
تمام اینها اتفاق افتاد. یَهُوَه اجازه داد که فلسطیها و اعراب یهودا را تصرّف کنند و پسران و زنان یِهورام را با خود ببرند. اما به خاطر عهدی که با داوود بسته بود اجازه داد که فقط کوچکترین پسر یِهورام، یِهوآحاز (اَخَزیا) باقی بماند. ‹بعد از همهٔ اینها، یَهُوَه رودههای یِهورام را به بیماری علاجناپذیری مبتلا کرد. بعد از دو سال، رودههایش به دلیل آن بیماری بیرون آمد و او با درد و رنج زیاد مرد. هیچ کس از مرگ او افسوس نخورد. او را در شهر داوود دفن کردند، اما نه در آرامگاه پادشاهان.› بعد از او پسرش اَخَزیا پادشاه شد.—۲تو ۲۱:۷، ۱۶-۲۰؛ ۲۲:۱؛ ۱تو ۳:۱۰، ۱۱.
۱۵-۲۱ مه
گنجهایی در کلام خدا | ۲تواریخ ۲۲-۲۴
شجاعت خصوصیتی باارزش برای یَهُوَه
یَهُوآش تحت تأثیر دوستان بد یَهُوَه را ترک کرد
در اورشلیم، شهری که معبد خدا در آن قرار داشت اتفاقات وحشتناکی در حال رخ دادن بود. اَخَزْیای پادشاه کشته شده بود. عَتَلْیا مادر اَخَزْیا پسران پادشاه را که نوههایش هستند میکشد! چرا عَتَلْیا نوههای خود را میکشد؟ چون میخواهد به جای آنها حکومت کند.
ولی یکی از نوههای عَتَلْیا یعنی یَهُوآش نوزاد نجات یافت و مادربزرگش عَتَلْیا از این موضوع خبری نداشت. یَهُوآش نوزاد چطوری نجات یافت؟ عمهٔ یَهُوآش به نام یَهُوشَبَع او را در معبد خدا پنهان کرد. کاهن اعظم یَهُویاداع شوهر یَهُوشَبَع است. برای همین یَهُوشَبَع توانست نوازد را در معبد پنهان کند. آن زن و شوهر در جایی امن از یَهُوآش به خوبی مراقبت میکردند.
یَهُوآش تحت تأثیر دوستان بد یَهُوَه را ترک کرد
آنها شش سال یَهُوآش را مخفیانه در معبد نگهداری کردند. در آنجا بود که او در بارهٔ یَهُوَه خدا و قوانینش آموخت. بالاخره، یَهُوآش به سن هفت سالگی رسید و یَهُویاداع برای پادشاه ساختن یَهُوآش دست به کار شد. یَهُویاداع چه کاری کرد؟ برای عَتَلْیا آن ملکهٔ بیرحم چه اتفاقی افتاد؟
یَهُویاداع مخفیانه پیش محافظین رفت. آنها محافظین مخصوصی بودند که در آن زمان از پادشاهان اورشلیم محافظت میکردند. او به آنها گفت که با کمک همسرش، پسر اَخَزْیای پادشاه را نجات داده است. بعد یَهُوآش را به محافظین مخصوص نشان داد که بدانند او صاحب برحق تخت پادشاهی است. پس دست به کار شدند تا یَهُوآش را پادشاه کنند.
یَهُویاداع کاهن، یَهُوآش را به بیرون معبد آورد و تاج پادشاهی را بر سرش گذاشت. مردم هم «دست زدند و گفتند: ‹زنده باد پادشاه!› » محافظین هم دورتادور یَهُوآش را احاطه کرده بودند تا از او محافظت کنند. وقتی عَتَلْیا صدای شادی و فریاد مردم را شنید با سرعت آمد تا مخالفت کند. اما یَهُویاداع به محافظین فرمان میدهد عَتَلْیا را بکشند.—۲پادشاهان ۱۱:۱-۱۶، مژ.
it-۱-E ص ۳۷۹ ¶۵
کفن و دفن، محل دفن
یِهویاداع، کاهن اعظم با این که از خانوادهٔ سلطنتی نبود «در شهر داوود در کنار پادشاهان» دفن شد.—۲تو ۲۴:۱۵، ۱۶.
گوهرهای روحانی
it-۲-E ص ۱۲۲۳ ¶۱۳
زَکَریا
۱۲. زَکَریا پسر کاهن اعظم یِهویاداع بود. بعد از مرگ یِهویاداع، یِهوآشِ پادشاه به جای گوش کردن به پیامبران یَهُوَه به توصیههای اشتباه گوش کرد و از پرستش پاک دور شد. زَکَریا پسرعمهٔ یِهوآش (۲تو ۲۲:۱۱) مستقیم به مردم هشدار داد اما آنها به جای توبه او را در صحن معبد سنگسار کردند. او در حال مرگ به یِهوآش گفت: «یَهُوَه تو را به سزای کارهایت برساند.» این گفته به تحقق رسید. سوریه به یهودا صدمات زیادی وارد کرد و خادمان یِهوآش او را کشتند، چون «خون پسران یِهویاداعِ کاهن را ریخته بود.» در ترجمهٔ سِپتواِجینْت یونانی و ترجمهٔ وُلگیت به زبان لاتین آمده که به خاطر انتقامِ خونِ «پسر» یِهویاداع، یِهوآش را کشتند. اما در متون ماسورائی و ترجمهٔ پشیتا به زبان سُریانی واژهٔ «پسران» استفاده شده که احتمالاً نشانهٔ احترام به مقام زَکَریاست که پیامبر و کاهن بود.—۲تو ۲۴:۱۷-۲۲، ۲۵.
۲۲-۲۸ مه
گنجهایی در کلام خدا | ۲تواریخ ۲۵-۲۷
«یَهُوَه میتواند خیلی بیشتر از آن را به تو بدهد.»
it-۱-E ص ۱۲۶۶ ¶۶
یِهوآش
یِهوآش صد هزار جنگجوی دلاور به اَمَصیا پادشاه یهودا داد تا با اَدومیان بجنگد. اما «مردی از طرف خدای حقیقی» به پادشاه یهودا گفت این جنگجویان را مرخص کن تا بروند. با وجود این که پادشاه به آن سربازان ۳۴۰۰ کیلو نقره (۶۶۰٬۶۰۰ دلار) پرداخته بود، آنها خیلی عصبانی شدند؛ چون احتمالاً دیگر نمیتوانستند غنیمت جنگی جمع کنند. برای همین به شهرهای یهودا از سامره تا بِیتحورون حمله کردند و همهٔ شهرها را غارت کردند.—۲تو ۲۵:۶-۱۰، ۱۳.
طعم نیکویی یَهُوَه را «بچشید»
۱۶ به خاطر یَهُوَه ازخودگذشتگی کنید. ما برای خشنود کردن یَهُوَه لزوماً نباید از تمام رفاه و راحتی خود بگذریم. (جا ۵:۱۹،۲۰) اما اگر برای افزایش خدمتمان حاضر به ازخودگذشتگی نباشیم، مثل مردی میشویم که در مَثَل عیسی، تنها به فکر رفاه خودش بود و به خدا اهمیت نمیداد. (لوقا ۱۲:۱۶-۲۱ خوانده شود.) برادری به نام کریستین از فرانسه میگوید: «من در گذشته به یَهُوَه و خانوادهام اولویت نمیدادم.» او و همسرش تصمیم گرفتند که خدمت پیشگامی را شروع کنند. ولی برای رسیدن به این هدف باید از شغلشان استعفا میدادند. آنها برای تأمین مخارجشان، به کار نظافت مشغول شدند و یاد گرفتند که به یک زندگی ساده قانع باشند. آیا ازخودگذشتگی آنها ارزشش را داشت؟ کریستین میگوید: «ما الآن از خدمت موعظه خیلی لذّت میبریم. دیدن این که مطالعهها و بازدیدهایمان یَهُوَه را بهتر میشناسند شادی زیادی به ما میدهد.»
گوهرهای روحانی
ب۰۷ ۱۲/۱۵ ص ۱۰ ¶۱-۲
نقش یک مسیحی باتجربه در زندگیمان
عُزّیا در ۱۶ سالگی پادشاه شد. او بر پادشاهی جنوبی یهودا حکمرانی میکرد. پادشاهی او بیشتر از ۵۰ سال، از قرن نهم تا هشتم قبل از میلاد طول کشید. او از جوانی «کارهایی را که در نظر یَهُوَه درست بود، انجام میداد.» دلیلش این بود که «زَکَریا ترس از خدای حقیقی را به عُزّیا میآموخت و او تا زمانی که زَکَریا زنده بود، به خدا خدمت میکرد. در تمام مدتی که عُزّیا به یَهُوَه خدمت میکرد، خدای حقیقی او را موفق میساخت.»—۲تواریخ ۲۶:۱، ۴، ۵.
غیر از این گزارش اطلاعات دیگری از زَکَریا نداریم. اما میدانیم که او به خوبی «ترس از خدای حقیقی» را به آن پادشاه جوان یاد میداد. در یک کتاب مرجع آمده، واضح است که زَکَریا «اطلاعات خوبی از نوشتههای مقدّس داشت، در امور روحانی تجربهٔ زیادی داشت و میتوانست اطلاعاتش را در اختیار دیگران بگذارد.» یک محقق کتاب مقدّس در مورد زَکَریا میگوید: «او با پیشگوییها خوب آشنا بود، … مردی باهوش، باایمان و درستکار بود و ظاهراً تأثیر زیادی روی عُزّیا داشت.»
۲۹ مه–۴ ژوئن
گنجهایی در کلام خدا | ۲تواریخ ۲۸-۲۹
«حتی اگر پدر یا مادرت الگوی خوبی برایت نبودهاند، باز هم میتوانی به یَهُوَه خدمت کنی»
دوستان نزدیک یَهُوَه را سرمشق خود سازید
۸ برخلاف روت، حِزْقیا در قومی متولد شد که قوم وقفشدهٔ یَهُوَه خدا بود. اما همهٔ اسرائیلیان هماهنگ با وقفشان زندگی نمیکردند. نمونهٔ آن پدر حِزْقیا، آحازِ پادشاه است. این پادشاهِ شریر، معبد یَهُوَه خدا در اورشلیم را بیحرمت ساخت و مردم یهودا را به پرستش خدایان کاذب کشاند. حتی آحاز برخی برادران حِزْقیا را زنده سوزاند و برای خدایان قربانی کرد. بهراستی حِزْقیا دوران کودکی سختی داشت.—۲پاد ۱۶:۲-۴، ۱۰-۱۷؛ ۲توا ۲۸:۱-۳.
دوستان نزدیک یَهُوَه را سرمشق خود سازید
۹ رفتار بد آحاز میتوانست باعث شود که حِزْقیا پسرش نسبت به یَهُوَه خدا خشمگین شود و به او پشت کند. برخی که سختیهای بسیار کمتری متحمّل شدهاند تصوّر میکنند که پیشینهٔ آنان دلیل موجهی است که در دلشان نسبت به یَهُوَه خدا خشمگین باشند یا نسبت به سازمانش غیظ و کینه به دل راه دهند. (امث ۱۹:۳) برخی نیز معتقدند چون خانوادهای ناهنجار داشتهاند به زندگیای بد محکومند و حتی شاید تصوّر کنند جز تکرار اشتباهات والدینشان راه دیگری در زندگی ندارند. (حز ۱۸:۲، ۳) آیا چنین اعتقاداتی صحیح است؟
۱۰ به هیچ وجه! شرححال حِزْقیا این امر را ثابت میکند. از آنجا که بیعدالتی و شرارت این دنیای فاسد از طرف خدا نیست، پس هیچ دلیل موجهی نیز برای خشم و دلخوری از خدا وجود ندارد. (ایو ۳۴:۱۰) درست است که والدین میتوانند بر زندگی فرزندانشان، چه در جهت خوب و چه بد، تأثیر بسیاری داشته باشند. (امث ۲۲:۶؛ کول ۳:۲۱) اما نباید تصوّر کرد که پیشینهٔ خانوادگی یک شخص تعیینکنندهٔ شیوهٔ زندگی اوست. برعکس، یَهُوَه به همهٔ ما هدیهای بسیار باارزش داده است و آن حق انتخاب است. ما آزادیم که خود بین خوب و بد هر آنچه اراده کنیم، برگزینیم و شخصیت خود را شکل دهیم. (تث ۳۰:۱۹) حِزْقیا چگونه از این هدیهٔ الٰهی بهره گرفت؟
۱۱ با این که حِزْقیا پسر یکی از بدترین پادشاهان یهودا بود، او خود یکی از بهترین آنان شد. (۲پادشاهان ۱۸:۵، ۶ خوانده شود.) حِزْقیا نخواست که راه بد پدرش را پیش گرفته از او تأثیر گیرد، بلکه خواست که افراد دیگری بر او تأثیر بگذارند. اِشَعْیا، میکاه و هوشَع در آن زمان به عنوان پیامبر خدمت میکردند. میتوان تصوّر کرد که حِزْقیای پادشاه به گفتههای الهامی این مردان وفادار گوش میسپرد و اجازه میداد که نصایح و تذکرهای یَهُوَه بر دلش راه یابد. به این ترتیب حِزْقیا بر آن شد تا اعمال و خطاهای بزرگی را که پدرش مرتکب شده بود، اصلاح کند. او معبد را پاک ساخت، برای گناهان قوم قربانی گذراند و بتپرستی را قاطعانه و به شکلی گسترده از میان برداشت. (۲توا ۲۹:۱-۱۱، ۱۸-۲۴؛ ۳۱:۱) زمانی که حِزْقیا با مشکلات بزرگ و هراسآوری همچون تهدید حملهٔ سِنحاریب، پادشاه آشور به اورشلیم روبرو شد، شجاعت و ایمانی قوی از خود نشان داد. او برای نجات به یَهُوَه خدا توکل کرد و قومش را در حرف و عمل قوّت بخشید. (۲توا ۳۲:۷، ۸) بعدها زمانی که حِزْقیا به دلیل غرورش نیاز به اصلاح داشت، خود را متواضع ساخت و توبه کرد. (۲توا ۳۲:۲۴-۲۶) پس میتوان دید که حِزْقیا اجازه نداد که گذشتهٔ او زندگیاش را تباه سازد و از آیندهای روشن محروم شود. حِزْقیا ثابت کرد که دوست یَهُوَه خداست و نمونهای که میتوان از او سرمشق گرفت.
گوهرهای روحانی
ناتان پشتیبان پرستش پاک
ناتان، پرستندهٔ وفادار یَهُوَه، خواست داود را در ساختن اوّلین مکانِ ثابت پرستش مشتاقانه تأیید کرد. ولی از قرار معلوم، ناتان نظر شخصی خود را بیان کرده بود، نه سخن یَهُوَه را. آن شب یَهُوَه به ناتان نبی دستور داد پیامی به داود ابلاغ کند. این پیام برخلاف سخن ناتان بود چرا که یَهُوَه گفت: داود معبد خدا را نخواهد ساخت ولی یکی از پسرانش این افتخار را خواهد یافت. با این حال، یَهُوَه از طریق ناتان با داود عهدی بست که کرسیاش «تا به ابد استوار خواهد ماند.»—۲سمو ۷:۴-۱۶.
عقیدهٔ ناتان در رابطه با بنای معبد با خواست یَهُوَه هماهنگ نبود. با این حال، این نبی فروتن ارادهٔ یَهُوَه را بدون گله و شکایت پذیرفت و از آن حمایت کرد. وقتی خدا ما را اصلاح میکند، حقیقتاً شایسته است نمونهٔ عالی ناتان را سرمشق دهیم! از ادامهٔ خدمت ناتان در سِمت نبی متوجه میشویم که او لطف یَهُوَه را از دست نداد. در واقع، او و جاد نبی به الهام یَهُوَه، داود را برای سازماندهی ۴۰۰۰ نوازنده در معبد راهنمایی کردند.—۱توا ۲۳:۱-۵؛ ۲توا ۲۹:۲۵.
۵-۱۱ ژوئن
گنجهایی در کلام خدا | ۲تواریخ ۳۰-۳۱
«گرد هم آمدن با خواهران و برادرانمان به نفع ماست»
it-۱-E ص ۱۱۰۳ ¶۲
حِزِقیا
شور و اشتیاق برای خدمت به یَهُوَه. حِزِقیا در ۲۵ سالگی پادشاه شد. او فوراً نشان داد که چه شور و اشتیاقی در خدمت به یَهُوَه دارد. اولین اقدام او تعمیر و بازگشایی معبد بود. بعد لاویان و کاهنان را جمع کرد و گفت: «آرزوی قلبی من است که عهدی با یَهُوَه خدای اسرائیل ببندم.» او عهد بست که قوم به یَهُوَه وفادار بماند، چون عهد شریعت در یهودا نادیده گرفته شده بود و دوباره در آنجا برقرار شد. حِزِقیا با هیجان لاویان را سازماندهی کرد و ترتیباتی داد که دوباره سرودهای حمد و ستایش همراه با موسیقی خوانده شود. ماه نیسان بود اما معبد، کاهنان و لاویان هنوز برای جشن پِسَح آماده نبودند. تا روز ۱۶ نیسان، آنها معبد را تمیز و پاک کردند و همهٔ وسایل معبد را سر جایشان برگرداندند. اول امیران قربانیها را آوردند تا برای اهل خانهٔ پادشاه، برای مکان مقدّس و برای یهودا به عنوان قربانی گناه تقدیم کنند. بعد مردم هزاران قربانی سوختنی تقدیم کردند.—۲تو ۲۹:۱-۳۶.
it-۱-E ص ۱۱۰۳ ¶۳
حِزِقیا
طبق قانون شریعت اگر کسی نمیتوانست پِسَح را در زمان معمولش برگزار کند، این امکان را داشت که آن را یک ماه بعد برگزار کند. حِزِقیا از این قانون استفاده کرد، چون مردم ناپاک بودند و نمیتوانستند پِسَح را در زمان معمولش برگزار کنند. او علاوه بر این که مردم یهودا را به این مراسم دعوت کرد، به سراسر اسرائیل از بِئِرشِبَع تا دان هم نامه فرستاد. پیامرسانها در تمام سرزمین اِفرایِم و مَنَسّی و حتی تا زِبولون از شهری به شهر دیگر رفتند، اما خیلیها آنها را مسخره و تحقیر کردند. با این حال، افرادی از طایفههای اَشیر، مَنَسّی و زِبولون خود را فروتن کردند و به اورشلیم آمدند. بسیاری از پرستندگان یَهُوَه که اسرائیلی نبودند هم در این مراسم شرکت کردند. برای کسانی که در پادشاهی شمالی زندگی میکردند و طرفدار پرستش حقیقی بودند، شرکت در این مراسم احتمالاً کار آسانی نبود، چون آنها هم مثل پیامرسانها با مخالفت و تمسخر روبرو میشدند. دلیل همهٔ این سختیها این بود که اکثر اسرائیلیان در ده طایفه غرق بتپرستی شده بودند و همین طور مورد اذیت و آزار آشوریها قرار میگرفتند.—۲تو ۳۰:۱-۲۰؛ اعد ۹:۱۰-۱۳.
it-۱-E ص ۱۱۰۳ ¶۴-۵
حِزِقیا
اسرائیلیان با شادی فراوان عید نان فطیر را برای هفت روز برگزار کردند. این مراسم به قدری شادیبخش بود که تمام جماعت تصمیم گرفتند، هفت روز دیگر به برگزاری عید ادامه دهند. حتی در چنین موقعیت سختی هم یَهُوَه قومش را برکت داد. برای همین کتاب مقدّس میگوید: «مردم در اورشلیم خیلی شاد بودند، چون از زمان سلیمان، پسر داوود، پادشاه اسرائیل چنین اتفاقی در اورشلیم نیفتاده بود.»—۲تو ۳۰:۲۱-۲۷.
مردم از روی احساسات در این گردهمایی شرکت نکردند، بلکه میخواستند پرستش پاک دوباره برقرار شود. تمام اسرائیلیانی که آنجا بودند قبل از این که به خانههایشان برگردند، به شهرهای یهودا رفتند و ستونهای مقدّس را خرد کردند، تیرکهای مقدّس را بریدند و مکانهای بلند پرستش و مذبحها را در تمام یهودا و بنیامین و در اِفرایِم و مَنَسّی کاملاً خراب کردند. (۲تو ۳۱:۱) حِزِقیا هم مار مسیای را که موسی ساخته بود، خرد کرد؛ چون اسرائیلیان از آن بت ساخته بودند و برایش قربانی میسوزاندند. به این شکل او نمونهٔ خوبی از خود بجا گذاشت. (۲پا ۱۸:۴) بعد از این مراسم، حِزِقیا میخواست که پرستش پاک همچنان ادامه پیدا کند. برای همین او کاهنان و لاویان را طبق تقسیمبندیشان تعیین کرد تا هر کدام وظیفهٔ خود را در معبد انجام دهند. او به مردم فرمان داد که طبق شریعت سهم مخصوص کاهنان و لاویان را بدهند، یعنی یکدهم رمه و گوسفندان، چیزهای مقدّس و نوبر محصولاتشان. مردم هم با جان و دل این کار را کردند.—۲تو ۳۱:۲-۱۲.
گوهرهای روحانی
«حال که اینها را میدانید، خوشا به حال شما اگر آنها را به جا آورید»
۱۴ مورد دیگری که عمق فروتنی ما را نشان میدهد، این است که با علاقه به سخنان دیگران گوش دهیم. در یعقوب ۱:۱۹ آمده است که باید ‹در شنیدن تند باشیم.› یَهُوَه خود در این خصوص بهترین نمونه برای ماست. (پیدا ۱۸:۳۲؛ یوش ۱۰:۱۴) توجه کنید که از گزارشی که در خروج ۳۲:۱۱-۱۴ آمده است چه میآموزیم. (خوانده شود.) هر چند یَهُوَه به اظهار نظر موسی نیازی نداشت، به او فرصت داد تا احساس خود را بیان کند. ما انسانها معمولاً به سخنان کسی که طرز فکری اشتباه داشته است توجه نمیکنیم؛ چه رسد به این که به آن عمل کنیم! اما یَهُوَه صبورانه به سخنان کسانی که با ایمان به او دعا میکنند، گوش میدهد.
۱۵ هر یک از ما باید از خود سؤال کند: ‹اگر یَهُوَه تا این حد فروتن است که به سخن انسانها گوش میدهد، چنان که به سخن ابراهیم، راحیل، موسی، یوشَع، مانوح، ایلیّا و حِزْقیا گوش داد، آیا من هم نباید با فروتنی به تمام برادرانم احترام گذارم و به نظراتشان گوش دهم و حتی مطابق پیشنهادهای خوبشان عمل کنم؟ آیا کسی در جماعت یا خانوادهٔ من هست که الآن نیاز به توجه من داشته باشد؟ برای او چه کار باید بکنم؟ و چه کار خواهم کرد؟›—پیدا ۳۰:۶؛ داو ۱۳:۹؛ ۱پاد ۱۷:۲۲؛ ۲توا ۳۰:۲۰.
۱۲-۱۸ ژوئن
گنجهایی در کلام خدا | ۲تواریخ ۳۲-۳۳
«در سختیها به دیگران قوّت قلب بدهید»
it-۱-E ص ۲۰۴ ¶۵
آشور
سِنحاریب. سِنحاریب، پسر سَرگُن دوم پادشاه آشور، در چهاردهمین سال حکمرانی حِزِقیای پادشاه، (۷۳۲ ق.م.) به یهودا حمله کرد. (۲پا ۱۸:۱۳؛ اش ۳۶:۱) حِزِقیا در مقابل پادشاه آشور سرکشی کرد و حاضر نبود زیر یوغ بردگی آشوریان رود، چون آحاز پدرش باعث آن بود. (۲پا ۱۸:۷) سِنحاریب به همهٔ شهرهای یهودا حمله کرد و ظاهراً ۴۶ شهر را تصرّف کرد (با اِشَعْیا ۳۶:۱، ۲ مقایسه شود.) و از اردوگاه خود در لاکیش از حِزِقیا یک تُن طلا (۱۱٬۵۶۰٬۰۰۰ دلار) و ۱۰ تُن نقره (۱٬۹۸۲٬۰۰۰ دلار) طلب کرد. (۲پا ۱۸:۱۴-۱۶؛ ۲تو ۳۲:۱؛ با اِشَعْیا ۸:۵-۸ مقایسه شود.) با این که حِزِقیا این مبلغ را پرداخت، سِنحاریب بعضی از مأموران عالیرتبهاش را فرستاد و خواستار تصرّف بیقید و شرط اورشلیم شد. (۲پا ۱۸:۱۷–۱۹:۳۴؛ ۲تو ۳۲:۲-۲۰) بعد از آن یَهُوَه فرشتهاش را فرستاد و ۱۸۵٬۰۰۰ سرباز آشوری را در یک شب کشت. پادشاه آشور آنجا را ترک کرد و به نِینَوا برگشت. (۲پا ۱۹:۳۵، ۳۶) بعدها دو پسر سِنحاریب او را کشتند و پسرش اِسَرحَدّون به جای او پادشاه شد. (۲پا ۱۹:۳۷؛ ۲تو ۳۲:۲۱، ۲۲؛ اش ۳۷:۳۶-۳۸) این اتفاقات به جز نابودی لشکر آشور در یکی از منشورهای سِنحاریب و اِسَرحَدّون ثبت شده است.
تحقق امروزی هفت شبان و هشت سَرور
۱۲ یَهُوَه همیشه راغب است به ما کمک کند. با این حال، از ما میخواهد کوشش خود را در حل مشکل بکنیم. حِزْقیّا با «سرداران و شجاعان خود مشورت کرد» و به اتفاق آنان تصمیم گرفت که «آب چشمههای بیرون شهر را مسدود نماید. . . . پس [حِزْقیّا] خویشتن را تقویت داده، تمامی حصار را که شکسته بود، تعمیر نمود و آن را تا برجها بلند نمود و حصار دیگری بیرون آن بنا کرد . . . و اسلحهها و سپرهای بسیاری ساخت.» (۲توا ۳۲:۳-۵) یَهُوَه در آن زمانِ بحرانی برای حفاظت و شبانی قومش از مردانی شجاع مانند حِزْقیّا، سرداران و انبیا استفاده کرد.
تحقق امروزی هفت شبان و هشت سَرور
۱۳ اقدام بعدی حِزْقیّا حتی مهمتر از مسدود کردن آبها و ساختن دیوارهای شهر بود. حِزْقیّا، شبانی مراقب و دلسوز، قوم را جمع و ایمانشان را قوی کرد. او گفت: «از پادشاه آشور و تمامی جمعیتی که با وی هستند، ترسان و هراسان مشوید! زیرا آنکه با ماست از آنکه با وی است قویتر میباشد. با او بازوی بشری است و با ما یَهُوَه خدای ما است تا ما را نصرت دهد و در جنگهای ما جنگ کند.» (۲توا ۳۲:۷، ۸الف) حقیقتاً که چه سخنان تقویتکنندهای! حِزْقیّا به قوم یادآوری کرد که یَهُوَه برایشان خواهد جنگید. «سخنان حزقیا قوم را دلگرم کرد و همگی جرأت یافتند.» (۲توا ۳۲:۸ب، کتاب مقدّس به زبان دری) توجه کنید که «سخنان حزقیا» باعث قوّت قلب قوم شد. بلی، پیشگویی یَهُوَه در رابطه با شبانان نیکو در مردانی مانند حِزْقیّا، سرداران، مردان شجاع و نیز میکاه و اِشَعْیای نبی مصداق یافت.—میکاه ۵:۵، ۶ خوانده شود.
گوهرهای روحانی
مفهوم توبهٔ واقعی چیست؟
۱۱ یَهُوَه به دعاهای مَنَسی جواب داد. او از دعاهای مَنَسی متوجه شد که از صمیم دل توبه کرده است. برای همین، او را بخشید و دوباره بر تخت سلطنت نشاند. مَنَسی هم از این فرصت استفاده کرد تا نشان دهد که واقعاً توبه کرده است. او برخلاف اَخاب، اعمالش را اصلاح کرد، جلوی پرستش کاذب را گرفت و پرستش حقیقی را ترویج داد. (۲تواریخ ۳۳:۱۵، ۱۶ خوانده شود.) او برای این کار به شجاعت نیاز داشت، چون سالها برخلاف اصول یَهُوَه عمل کرده بود. مَنَسی در سنین پیری تلاش کرد تا اشتباهات گذشتهاش را جبران کند. او احتمالاً الگوی خوبی برای نوهاش یوشیا بود. چون وقتی یوشیا پادشاه شد، مطابق اصول یَهُوَه عمل کرد.—۲پاد ۲۲:۱، ۲.
۱۲ ما از نمونهٔ مَنَسی چه یاد میگیریم؟ او فروتن شد، در دعا از یَهُوَه طلب بخشش کرد و اعمالش را تغییر داد. همچنین سخت تلاش کرد تا اشتباهات گذشتهاش را جبران کند، یَهُوَه را بپرستد و به دیگران هم کمک کند که به یَهُوَه نزدیک شوند. نمونهٔ مَنَسی نشان میدهد که هر چقدر هم خطایمان جدّی باشد، اگر از صمیم دل توبه کنیم، یَهُوَه آمادهٔ بخشش ماست.—مز ۸۶:۵.
۱۹-۲۵ ژوئن
گنجهایی در کلام خدا | ۲تواریخ ۳۴-۳۶
«آیا از کلام خدا نهایت استفاده را میبرید؟»
it-۱-E ص ۱۱۵۷ ¶۴
حُلده
حِلقیا، کاهن اعظم کتاب شریعت را موقع تعمیر خانهٔ یَهُوَه پیدا کرد. به محض این که یوشیای پادشاه، کلامی را که در کتاب شریعت آمده بود شنید، گروهی را فرستاد تا از یَهُوَه سؤال کنند. پس آنها پیش حُلدهٔ نبیه رفتند. حُلده به آنها گفت چون قوم خدا از کلامی که در این کتاب نوشته شده است اطاعت نکردند و به یَهُوَه پشت کردند، یَهُوَه بر سرشان بلاهایی میآورد. حُلده همین طور گفت چون یوشیای پادشاه خودش را در حضور یَهُوَه فروتن کرده است او هیچ کدام از این بلاها را نخواهد دید، به اجدادش خواهد پیوست و در آرامش دفن خواهد شد.—۲پا ۲۲:۸-۲۰؛ ۲تو ۳۴:۱۴-۲۸.
برای خانهٔ یَهُوَه غیرت داشته باشیم
۲۰ هنگام بازسازی معبد که به دست یُوشیّای پادشاه سازماندهی شده بود حِلْقیّا، کاهن اعظم ‹کتاب تورات یَهُوَه را که به واسطهٔ موسی (نازل شده) بود، پیدا کرد.› او این کتاب را به شافان، منشی دربار سپرد. شافان نیز آن را برای یُوشیّا خواند. (۲تواریخ ۳۴:۱۴-۱۸ خوانده شود.) این کار چه نتیجهای داشت؟ یُوشیّا اندوهگین شد و فوراً جامهٔ خود را درید و به مردان دستور داد که به درگاه یَهُوَه دعا کنند و از او مسئلت جویند. خدا از طریق حُلْدَهٔ نبیه برخی مناسک شرکآمیزی را که در یهودا انجام میشد محکوم کرد. تلاشهای جدّی یُوشیّا برای برچیدن بتپرستی مورد توجه یَهُوَه قرار گرفت. یَهُوَه علیرغم بلای هولناکی که برای قوم تعیین کرده بود یُوشیّا را مورد لطف خود قرار داد. (۲توا ۳۴:۱۹-۲۸) ما از این گزارش چه میآموزیم؟ ما نیز همانند یُوشیّا میخواهیم خواست خدا را انجام دهیم و راهنماییهای او را فوراً به گوش گیریم. همچنین با جدّیت در این باره تفکّر کنیم که اگر ارتداد و بیایمانی در میان ما نفوذ کند چه بر سرمان خواهد آمد. ما میتوانیم اطمینان داشته باشیم همان طور که یَهُوَه «غیرت» یُوشیّا را در پرستش حقیقی از نظر دور نداشت «غیرت» ما را نیز از نظر دور نخواهد داشت.
گوهرهای روحانی
آیا دل خود را به آنچه نوشته شده است میسپارید؟
۱۵ شرح حال یوشیا، پادشاه درستکار چه هشداری برای ما دارد؟ در اینجا به آنچه موجب شکست یوشیا در جنگ و در نهایت مرگ او شد، میپردازیم. (۲تواریخ ۳۵:۲۰-۲۲ خوانده شود.) یوشیا عازم جنگ با نِکو پادشاه مصر شد، با این که آن پادشاه به او گفته بود که بر ضدّ او نیست. در کتاب مقدّس آمده است که کلام نِکو «از جانب خدا» گفته شده بود، اما توضیحی داده نشده است که چرا یوشیا به جنگ نِکو رفت.
۱۶ اما یوشیا چگونه میتوانست بداند که آیا گفتهٔ نِکو به راستی از جانب یَهُوَه خدا بود؟ او میتوانست از اِرْمیا، یکی از پیامبران وفادار یَهُوَه پاسخ این پرسش را جویا شود. (۲توا ۳۵:۲۳، ۲۵) در کتاب مقدّس گفته نشده است که او چنین کرد. نِکو عازم کَرکِمیش بود و قصد او جنگ با قومی دیگر بود، نه جنگ ضدّ اورشلیم. به علاوه نِکو سخنی نابجا یا طعنهآمیز ضدّ یَهُوَه خدا یا قوم او به زبان نیاورده بود. یوشیا اشتباه قضاوت کرد که به جنگ با نِکو رفت. در این گزارش کتاب مقدّس چه درسی برای ما نهفته است؟ زمانی که با مشکلی روبرو میشویم، بجاست خواست یَهُوَه خدا را جویا شویم.
۱۷ در خصوص بروز مشکل باید تحقیق کنیم که چه اصولی از کتاب مقدّس را باید در نظر بگیریم و چگونه آنها را به شیوهای متعادل به کار بندیم. شاید در برخی موارد لازم باشد پند یا توصیهٔ پیران جماعت را جویا شویم. باید در مورد آنچه میدانیم تأمّل کنیم و در نشریاتمان به جستجوی مطالبی بیشتر در آن رابطه بپردازیم. شاید نیاز باشد اصول دیگری از کتاب مقدّس را غیر از آنچه در نظر داشتهایم به کار بندیم و پیران جماعت در این خصوص ما را یاری رسانند. برای مثال، خواهری بهخوبی میداند که وظیفه دارد خبر خوش را موعظه کند. (اعما ۴:۲۰) حال فرض کنید روزی مشخص را برای شرکت در خدمت موعظه برنامهریزی میکند. اما شوهرش که همایمان او نیست به او میگوید که مدتی است که با هم وقت نگذراندهاند و دوست دارد که با هم باشند. ممکن است او در این رابطه به آیاتی از کتاب مقدّس فکر کند، همچون آیاتی در مورد اطاعت از خدا و فرمان شرکت در خدمت موعظه. (مت ۲۸:۱۹، ۲۰؛ اعما ۵:۲۹) اما او باید اصل سَروری و اطاعت از شوهرش را نیز در نظر بگیرد و معقولانه عمل کند. (افس ۵:۲۲-۲۴؛ فیلیپ ۴:۵) آیا همسر او همیشه برای رفتن به خدمت موعظه با او مخالفت میکند یا این که تنها در آن روز خاص از او میخواهد که به موعظه نرود؟ در عین حال که همواره مد نظر داریم خواست خدا را انجام دهیم و وجدانی پاک داشته باشیم، باید معقولانه نیز عمل کنیم.
۲۶ ژوئن–۲ ژوئیه
گنجهایی در کلام خدا | عِزرا ۱-۳
«خودتان را در اختیار یَهُوَه قرار بدهید»
آیا آنچه زَکَریا دید، میبینید؟
در میان یهودیان شور و شوق موج میزد. یَهُوَه خدا «روح کوروش، شاه پارس را برانگیخت» که اسرائیلیان را که سالهای سال در بابِل در تبعید بودند، آزاد کند. پادشاه اعلام کرد که یهودیان میتوانند به وطن خود برگردند و «خانهٔ یهوه خدای اسرائیل» را بازسازی کنند. (عز ۱:۱، ۳) خبری هیجانانگیز! چون به این ترتیب پرستش خدای حقیقی در سرزمینی که به قومش داده بود، دوباره از سر گرفته میشد.
ارابهها و تاج محافظ شماست
۲ زَکَریا میدانست یهودیانی که به اورشلیم بازگشتند مردان و زنان باایمانی بودند. آنان کسانی بودند که «خدا روحشان را برانگیخته بود» تا برای بازگشت به وطنشان خانه و شغل خود را در بابل رها کنند. (عز ۱:۲، ۳، ۵) آنان سرزمینی را که برایشان آشنا بود ترک کردند و به سرزمینی رفتند که برای اکثر آنان بیگانه بود. بازسازی معبد یَهُوَه آنقدر اهمیت داشت که آن یهودیان حاضر شدند ۱۶۰۰ کیلومتر را از میان سرزمینهای ناهموار و خطرناک طی کنند.
گوهرهای روحانی
نکاتی از کتاب عَزْرا
۱:۳-۶. امروزه برخی از شاهدان یَهُوَه نیز مانند بعضی از اسرائیلیان باستان قادر نیستند به محلّی که نیاز بزرگی به مبشّر هست کوچ کنند یا وارد خدمت تماموقت شوند. اما درست مانند همان اسرائیلیان دوران عَزْرا از آنانی که قادرند به این کار بپردازند حمایت میکنند و با کمکهای مالی خود به گسترش و پیشبرد موعظهٔ ملکوت و کار شاگردسازی میافزایند.