واید ترس از خدای حقیقی
«من یَهُوَه خدای تو هستم و ترا تعلیم میدهم تا سود ببری و ترا براهیکه باید بروی هدایت مینمایم.» — اشعیا ۴۸:۱۷.
۱. ترس خدایی میتوانست مانع وقوع چه مصیبتهایی شود؟
اگر آدم ترس خدایی را پرورش داده بود، این ترس میتوانست او را از انجام گناهی که منجر به مرگ ابدی خود وی شد و هزاران سال غم و غصه را برای فرزندانش به بار آورد، باز دارد. اگر قوم باستان اسرائیل به پند یَهُوَه گوش فرا داده و از او میترسیدند و او را دوست میداشتند، این قوم به اسارت بابل برده نمیشدند، و پسر خدا را هم رد نمیکردند و به سبب ریختن خون او مقصر شناخته نمیشدند. اگر دنیای امروزه از خدا میترسید، هیچ فساد دولتی یا تجاری، هیچ جرمی، و هیچ جنگی وجود نمیداشت. — امثال ۳:۷.
۲. چرا ما باید با وجود اوضاع و احوال دنیای اطرافمان، ترس خدایی را پرورش دهیم؟
۲ ولی بدون توجه به آنچه که دنیای اطراف ما انجام میدهد، ما به عنوان یک فرد، خانواده، و جماعتهای خادمان یَهُوَه میتوانیم از پرورش ترس از خدای حقیقی فایده ببریم. این موضوع در هماهنگی با یادآوریی است که موسی به قوم اسرائیل کرد: «یَهُوَه خدایت از تو چه میخواهد جز اینکه از یَهُوَه خدایت بترسی و در همهٔ طریقهایش سلوک نمائی و او را دوست بداری و یَهُوَه خدای خود را بتمامئ دل و بتمامئ جان خود عبادت نمائی. و اوامر خداوند . . . را . . . برای خیریّتت . . . نگاه داری.» (تثنیه ۱۰:۱۲،۱۳) برخی از فوایدی که هنگام ترس از یَهُوَه، خدای حقیقی، به دست میآوریم، کدامند؟
حکمت — گرانبهاتر از طلا
۳. الف) نخستین فایدهای که میتوانیم به دست آوریم، چیست؟ ب) مفهوم مزمور ۱۱۱:۱۰ چیست؟
۳ نخستین فایده، حکمت واقعی است. مزمور ۱۱۱:۱۰ چنین بیان میکند: «ترس خداوند ابتدای حکمت است.» این چه مفهومی دارد؟ حکمت، توانایی استفادهٔ موفقیتآمیز از دانش برای حل مشکلات، دفع خطر، و دستیابی به هدفهای معینی است. حکمت شامل قضاوت عاقلانه نیز میشود. اولین بخش، پایه و ابتدای چنین حکمتی، ترس از یَهُوَه است. چرا؟ زیرا تمام آفرینش، کار دستهای اوست. به او وابسته است. او به بشر ارادهٔ آزاد بخشید، ولی این توانایی را نداد که قدمهای خود را به طور موفقیتآمیزی جدا از راهنمایی او، هدایت کند. (یوشع ۲۴:۱۵؛ ارمیا ۱۰:۲۳) فقط چنانچه به این عوامل پایه در مورد زندگی پی برده و در هماهنگی با آنها زندگی کنیم، میتوانیم موفقیت ابدی داشته باشیم. اگر دانش ما دربارهٔ یَهُوَه به ما اطمینانی غیر قابل تزلزل بدهد که ارادهٔ خدا به طور حتم با موفقیت به انجام میرسد و قول و توانایی او برای پاداش وفاداری قابل اطمینان است، آنگاه ترس خدایی، ما را برمیانگیزد تا حکیمانه عمل کنیم. — امثال ۳:۲۱-۲۶؛ عبرانیان ۱۱:۶.
۴، ۵. الف) چرا تحصیلات دانشگاهی مردی جوان، او را بدون حکمت واقعی رها کرد؟ ب) چگونه این مرد و همسرش بعداً حکمت واقعی را به دست آوردند، و این امر از چه طریقی زندگی آنان را تغییر داد؟
۴ به مثالی توجه کن. چند دههٔ قبل، مردی جوان در دانشگاه ساسکچوان کانادا، درس میخواند. یکی از برنامههای درسی، زیستشناسی بود، و تکامل به او آموخته شد. او پس از فارغالتحصیلی، در رشتهٔ فیزیک اتمی تخصص یافت و برای ادامهٔ مطالعات خود در دانشگاه تورنتو، بورسی گرفت. هنگام مطالعه، شواهد حیرتانگیزی را در مورد نظم و طراحی در ساختمانهای اتمی مشاهده میکرد. اما هیچ جوابی به سؤالهای او داده نمیشد: چه کسی تمام اینها را طراحی کرده است؟ چه وقت؟ و چرا؟ آیا او بدون این جوابها اصلاً میتوانست از دانش خود به طور حکیمانه در دنیایی که در آن هنگام در جنگ بود، استفاده کند؟ چه چیزی او را راهنمایی میکرد؟ ملیگرایی؟ اشتیاقی برای پاداشهای مادی؟ آیا او واقعاً به حکمت واقعی دست یافته بود؟
۵ این مرد جوان، مدت کوتاهی پس از فارغالتحصیل شدنش، به اتفاق همسرش، مطالعهٔ کتاب مقدس را با شاهدان یَهُوَه شروع کرد. آنها از کلام خدا شروع به دریافت پاسخهایی کردند که قبلاً به آنها نرسیده بودند. آفریننده، یَهُوَه خدا را شناختند. هنگامی که دربارهٔ موسی در دریای سرخ و دانیال و همراهانش در بابل خواندند، به این اهمیت پی بردند که نه از انسان، بلکه از خدا بترسند. (خروج ۱۴:۱۰-۳۱؛ دانیال ۳:۸-۳۰) چنین ترس خداییی توأم با محبت واقعی نسبت به یَهُوَه، آنها را برانگیخت. طولی نکشید که کل مسیر زندگیشان تغییر کرد. این مرد جوان بالاخره کسی را که صنعت دستش را در زیستشناسی مطالعه کرده بود، شناخت. او شروع به درک مقصود کسی کرد که انعکاس حکمتش را در مطالعهٔ فیزیک مشاهده کرده بود. او به جای اینکه دانشش را در تولید ابزاری به کار ببرد که همنوعانش را نابود میکرد، خواهان این بود که به اتفاق همسرش به دیگران کمک کند تا خدا و همنوعان خویش را دوست داشته باشند. آنها به عنوان اعلامکنندگان ملکوت خدا وارد خدمت تماموقت شدند. سپس در مدرسهٔ کتاب مقدس برج دیدهبانی جلعاد شرکت کردند و به عنوان میسیونر اعزام شدند.
۶. چنانچه دارای حکمتی باشیم که در ترس از یَهُوَه ریشه دارد، از چه کارهای کوتهبینانهای خودداری خواهیم کرد، و به جای آنها چه کاری را انجام خواهیم داد؟
۶ البته همه نمیتوانند میسیونر شوند. ولی همهٔ ما میتوانیم از حکمتی که در ترس از یَهُوَه ریشه گرفته است، برخوردار شویم. اگر ما این حکمت را پرورش دهیم، مشتاقانه مجذوب فلسفههای اشخاصی که در اصل فقط حدس میزنند که مفهوم زندگی چیست، نخواهیم شد. خودمان را وقف مطالعهٔ کتاب مقدس میکنیم، کتابی که از سوی سرچشمهٔ زندگی، یَهُوَه خدا، کسی که میتواند زندگی ابدی را به ما بدهد، الهام شده است. (مزمور ۳۶:۹؛ کولسیان ۲:۸) ما به جای اینکه بندگان سیستم تجاریی شویم که خود آن نیز در آستانهٔ تباهی دست و پا میزند، در تمام مدتی که رابطهٔ خود را با خدا مقدمترین چیز در زندگی میسازیم، به این پند یَهُوَه که به خوراک و پوشاک قانع باشیم، توجه خواهیم کرد. (۱تیموتاؤس ۶:۸-۱۲) به جای اینکه طوری عمل کنیم که گویی آیندهٔ ما به این بستگی دارد که در این دنیا وضعیت مرفهی داشته باشیم، به این کلام یَهُوَه معتقد خواهیم بود که به ما میگوید، دنیا و شهوات آن درگذر است لکن کسی که به ارادهٔ خدا عمل میکند تا به ابد باقی میماند. — ۱یوحنا ۲:۱۷.
۷. الف) چگونه امثال ۱۶:۱۶ به ما کمک میکند تا حس متعادلی درمورد ارزشها داشته باشیم؟ ب) اگر انجام ارادهٔ خدا را هستهٔ اصلی زندگیمان بسازیم، چه پاداشهایی برای ما به همراه خواهد داشت؟
۷ امثال ۱۶:۱۶ ما را تشویق کرده و به درستی چنین بیان میکند: «تحصیل حکمت [حکمتی که با ترس از یَهُوَه آغاز میشود] از زر خالص چه بسیار بهتر است، و تحصیل فهم از نقره برگزیدهتر.» چنین حکمت و فهمی ما را برمیانگیزد که انجام ارادهٔ خدا را هستهٔ اصلی زندگیمان بسازیم. و کاری که خدا در این دوره از تاریخ بشر به خادمان خود سپرده است، چیست؟ موعظهٔ ملکوت او و کمک به افراد بیریا تا شاگردان واقعی عیسی مسیح شوند. (متی ۲۴:۱۴؛ ۲۸:۱۹،۲۰) این کاریست که رضایت واقعی و سعادت بسیار را به عنوان پاداش حاصل میکند. بنابراین، کتاب مقدس با دلیلی نیکو میگوید: «خوشابحال کسیکه حکمترا پیدا کند.» — امثال ۳:۱۳.
حفاظی در مقابل خطاکاری
۸. الف) دومین فایدهای را که از ترس از خدا حاصل میشود، نام ببر. ب) ما در مقابل چه بدیی محافظت میشویم؟ پ) چگونه ترس خدایی، نیروی محرک قدرتمندی میشود؟
۸ دومین فایدهٔ ترس از خدا این است که ما بدین ترتیب در مقابل انجام آنچه که بد است، حفاظت میشویم. کسانی که عمیقاً به خدا احترام میگذارند، برای خود تصمیم نمیگیرند که چه کاری خوب و چه کاری بد است. آنها آنچه را که خدا میگوید خوب است، بد نمیبینند، چیزهایی را هم که خدا میگوید بد هستند، طوری در نظر نمیگیرند که خوب هستند. (مزمور ۳۷:۱،۲۷؛ اشعیا ۵:۲۰،۲۱) به علاوه، شخصی که توسط ترس خدایی برانگیخته میشود، فقط با دانستن آنچه که یَهُوَه میگوید خوب یا بد است، باز نمیایستد. چنین شخصی چیزی را دوست دارد که یَهُوَه دوست دارد و از چیزی متنفر است که یَهُوَه از آن تنفر دارد. در نتیجه، او در هماهنگی با معیارهای خدا عمل میکند. پس همانطور که در امثال ۱۶:۶ بیان میشود، «بترس خداوند از بدی اجتناب میشود.» اینگونه ترس خدایی، نیروی محرک قدرتمندی میشود تا شخص، کاری را که ممکن است با توان خود قادر به انجام آن نباشد، به انجام برساند.
۹. چگونه تمایل شدید زنی در مکزیک به این موضوع که خدا را نرنجاند، بر تصمیم او اثر گذاشت، و با چه پیامدی؟
۹ حتی اگر ترس خدایی فقط در حال پرورش یافتن در فرد باشد، میتواند او را تقویت کند تا از انجام کاری که برای بقیهٔ عمرش موجب پشیمانی میشود، خودداری نماید. برای مثال، یک زن حامله در مکزیک، از یکی از شاهدان یَهُوَه در مورد سقط جنین سؤال کرد. آن شاهد، آیههای متعددی را برای آن زن خواند و سپس چنین استدلال کرد: «زندگی برای آفریدگار خیلی مهم است، حتی زندگی آنهایی که هنوز متولد نشدهاند.» (خروج ۲۱:۲۲،۲۳؛ مزمور ۱۳۹:۱۳-۱۶) آزمایشات درمانگاه از این خبر میدادند که بچهٔ او ممکن است غیرطبیعی باشد. اما در آن وقت، آن زن به وسیلهٔ آنچه که در کلام خدا مشاهده کرده بود، برانگیخته شده و تصمیم گرفت که بچهاش را به دنیا بیاورد. دکتر وی از ملاقات دوبارهٔ او امتناع کرد، و شوهرش تهدید کرد که وی را ترک خواهد نمود، ولی او قاطع بود. او به موقع دختری به دنیا آورد، دختری که طبیعی، سالم، و زیبا بود. حس سپاسگزاری، او را برانگیخت و جویای شاهدان شد، و آنها با او شروع به مطالعهٔ کلام خدا کردند. او و شوهرش در عرض یک سال تعمید یافتند. چند سال بعد، در یک کنگرهٔ ناحیهای، خوشحال از دیدار دوبارهٔ اولین شاهدی که به ملاقاتشان رفته بود، دختر دوستداشتنی چهارسالهٔ خود را به او معرفی نمودند. احترام واقعی برای خدا و تمایل شدید به نرنجاندن او، به طور حتم تأثیرات زیادی بر زندگی شخص میگذارد.
۱۰. ترس خدایی میتواند مردم را مجهز کند تا خود را از چه نوع خطاکاریی رها سازند؟
۱۰ ترس خدایی، ما را در مقابل دامنهٔ وسیعی از خطاکاری مجهز میکند. (۲قرنتیان ۷:۱) هنگامی که این ترس به طور صحیحی پرورش داده میشود، میتواند به شخص کمک کند تا به گناهان مخفیانهای که فقط او و یَهُوَه از آن باخبرند، خاتمه دهد. میتواند او را یاری دهد تا خود را از بندگی سوء استفاده از مشروبات الکلی یا مواد مخدر رها سازد. شخصی در آفریقای جنوبی که سابقاً به مواد مخدر معتاد بود، چنین توضیح داد: «در حین اینکه دانش خدا را کسب میکردم، ترس از آزردن یا رنجاندن او را نیز در خود میپروراندم. میدانستم که او به من نگاه میکند، و آرزو داشتم که مورد خشنودی او قرار بگیرم. این احساس، مرا برانگیخت تا مواد مخدری را که در اختیار داشتم در توالت ریخته و از بین ببرم.» ترس خدایی، هزاران انسان دیگر را به طریقی مشابه یاری کرده است. — امثال ۵:۲۱؛ ۱۵:۳.
حفاظی در مقابل ترس از انسانها
۱۱. ترس سالم از یَهُوَه، میتواند ما را در مقابل کدام دام عمومی محافظت کند؟
۱۱ ترس سالم از خدا همچنین ما را در مقابل ترس از انسان محافظت میکند. اکثر مردم، کم و بیش گرفتار ترس از انسان میباشند. حتی رسولان عیسی مسیح، هنگامی که او توسط سربازان در باغ جتسیمانی دستگیر شد، وی را رها کرده و فرار کردند. بعداً، پطرس در حیاط خانهٔ کاهن اعظم، در حالی که تعادل خود را از دست داده و در چنگ ترس افتاده بود، منکر این شد که یکی از شاگردان عیسی است و حتی او را میشناسد. (مرقس ۱۴:۴۸-۵۰،۶۶-۷۲؛ یوحنا ۱۸:۱۵-۲۷) اما به رسولان کمک شد که دوباره تعادل روحانی خود را به دست آورند. از طرف دیگر، در روزگار یهویاقیم پادشاه، چنان ترس بر اوریّا پسر شمعیا چیره شد که خدمت خود را به عنوان نبی یَهُوَه رها کرد و از کشور گریخت، ولی با این حال باز هم بازداشت و کشته شد. — ارمیا ۲۶:۲۰-۲۳.
۱۲. الف) امثال ۲۹:۲۵ به چه حفاظی در مقابل ترس از انسان اشاره میکند؟ ب) توکل بر خدا چطور بیشتر میشود؟
۱۲ چه چیزی میتواند به شخص کمک کند تا بر ترس از انسان چیره شود؟ امثال ۲۹:۲۵ پس از این اخطار که «ترس از انسان دام میگستراند،» چنین میافزاید: «امّا هر که بر خداوند توکّل نماید سرافراز خواهد شد.» کلید آن، توکل به یَهُوَه است. چنین توکلی بر پایهٔ دانش و تجربه قرار دارد. ما با مطالعهٔ کلام او، دلیل درستی راههای یَهُوَه را مشاهده میکنیم، و از رویدادهایی مطلع میشویم که قابلیت اعتماد او، قطعیت قولهایش (از جمله قول رستاخیز)، محبت و قدرت متعالش را نشان میدهند. سپس هنگامی که برطبق این دانش عمل کنیم، کارهایی را که یَهُوَه امر میکند انجام دهیم و با قاطعیت، از آنچه که به ما اخطار میدهد، امتناع کنیم، توجه محبتآمیز و قابلیت اعتماد او را به طور مستقیم خواهیم دید. ما شخصاً این گواه را مشاهده میکنیم که قدرت او برای انجام ارادهاش عمل میکند. بنابراین اطمینان ما به او بیشتر میشود، و همراه با آن، محبت ما نسبت به او و شوق صمیمانهمان برای اجتناب از رنجاندن او افزایش مییابد. چنین توکلی، بر پایهای محکم ساخته میشود، و به عنوان حصاری در مقابل ترس از انسان به کار میآید.
۱۳. چگونه ترس خدایی به ما در کار دنیوی، خانه و مدرسهمان کمک میکند؟
۱۳ چنانچه کارفرمایی به علت اینکه از شرکت در کارهای ریاکارانهٔ شغلی امتناع میکنیم، ما را تهدید به از دست دادن کارمان کند، توکل ما بر یَهُوَه، توأم با ترس خدایی، ما را برای انجام کاری که درست است مصمم میسازد. (با میکاه ۶:۱۱،۱۲ مقایسه شود.) اینگونه ترس خدایی، هزاران نفر از مسیحیان را قادر میسازد تا در رویارویی با مخالفت اعضای بیاعتقاد خانواده استقامت نشان دهند. این ترس همچنین به جوانانی که به مدرسه میروند، شهامت میدهد که خود را به عنوان شاهد یَهُوَه بشناسانند، و آنها را تقویت میکند تا از عهدهٔ استهزای همکلاسیهایی که معیارهای کتاب مقدس را مسخره میکنند، برآیند. بدین ترتیب، شاهدی نوجوان چنین گفت: «آنچه که آنها فکر میکنند واقعاً اهمیت ندارد. آنچه که یَهُوَه فکر میکند مهم است.»
۱۴. چگونه خادمان یَهُوَه قادر هستند حتی هنگامی که زندگیشان تهدید میشود، با پیروزی بیرون بیایند؟
۱۴ همین عقیدهٔ راسخ، به مسیحیان حقیقی نیرو میدهد تا حتی هنگامی که زندگیشان تهدید میشود، محکم طریقهای یَهُوَه را حفظ کنند. آنها میدانند که باید انتظار آزار و شکنجه را از جانب دنیا داشته باشند. آنها درک میکنند که رسولان شلاق خوردند و خود عیسی توسط مردان شریر زده و کشته شد. (مرقس ۱۴:۶۵؛ ۱۵:۱۵-۳۹؛ اعمال ۵:۴۰؛ با دانیال ۳:۱۶-۱۸ مقایسه شود.) اما خادمان یَهُوَه اطمینان کامل دارند که او میتواند آنها را تقویت کند تا تحمل نمایند؛ و یَهُوَه — اگر لازم باشد حتی توسط رستاخیز به زندگی در دنیای جدید خود — حتماً به کسانی که وفادار هستند پاداش خواهد داد. محبت آنها نسبت به خدا توأم با ترس خدایی، به شدت آنها را برمیانگیزد تا از انجام هر کاری که سبب رنجش وی شود، خودداری کنند.
۱۵. چه چیزی شاهدان یَهُوَه را قادر ساخت که در اردوگاههای نظامی نازی، تمامیت خود را حفظ کنند؟
۱۵ این انگیزه، شاهدان یَهُوَه را قادر ساخت تا با ترسی که در اردوگاههای نظامی نازی در طول دهههای ۳۰ و ۴۰ حکمفرما بود، مقابله کنند. آنها پند عیسی را که در لوقا ۱۲:۴،۵ یافت میشود، از صمیم قلب پذیرفتند: «ای دوستان من بشما میگویم از قاتلان جسم که قدرت ندارند بیشتر از این بکنند ترسان مباشید. بلکه بشما نشان میدهم که از کِه باید ترسید از او بترسید که بعد از کشتن قدرت دارد که بجهنّم بیفکند بلی بشما میگویم از او بترسید.» بدین ترتیب، گوستاو آوشنِر، شاهدی که در اردوگاه نظامی ساکسِن هاوزِن بود، بعداً چنین نوشت: ‹اِس.اِس. آگوست دیکمَن را با شلیک گلوله کشت و تهدید کرد که اگر سند چشمپوشی از ایمانمان را امضاء نکنیم، بقیهٔ ما را نیز میکشد. هیچیک از ما امضاء نکرد. ما از رنجاندن یَهُوَه بیشتر از گلولههای آنها میترسیدیم.› ترس از انسان منجر به سازش میشود، ولی ترس از خدا فرد را برای انجام آنچه که درست است، مصمم میسازد.
حفظ زندگی
۱۶. چه چیزی نوح را قادر ساخت که طریق صحیحی را طی دهههای پیاپی تا طوفان حفظ کند، و چه پیامدی برای خودش و خانوادهاش داشت؟
۱۶ نوح در سراسر ایام آخر دنیای پیش از طوفان زندگی کرد. یَهُوَه مصمم بود که دنیای شریر آن زمان را به سبب بدی انسان از بین ببرد. ولی در این فاصله، نوح در آن دنیایی که پر از خشونت، فساد فاحش اخلاقی، و بیاعتنایی نسبت به ارادهٔ الهی بود، میزیست. آنها با وجود موعظهٔ نوح دربارهٔ عدالت، «نفهمیدند تا طوفان آمده همه را ببرد.» (متی ۲۴:۳۹) با این حال، نوح از کاری که خدا در مقابل او قرار داده بود، دلسرد نشد. او «چنین کرد و بهر چه خدا او را امر فرمود عمل نمود.» (پیدایش ۶:۲۲) چه چیزی نوح را قادر ساخت که سالهای پیاپی درست تا طوفان، طرز عمل صحیحی را حفظ کند؟ عبرانیان ۱۱:۷ پاسخ میدهد: «به ایمان نوح چون دربارهٔ اموریکه تا آن وقت دیده نشده الهام یافته بود خداترس شد.» در نتیجه، او و همسرش و پسرانش و همسران آنها از طوفان حفظ شدند.
۱۷. الف) ما بدون توجه به اینکه دیگران چه کار میکنند، چه چیزی را باید انجام دهیم؟ ب) چرا کسانی که از یَهُوَه میترسند، مردمی واقعاً خوشحال هستند؟
۱۷ ما در دورهای زندگی میکنیم که از جهات بسیار به روزگار نوح شبیه است. (لوقا ۱۷:۲۶،۲۷) باز هم اخطاری داده میشود. مکاشفه ۱۴:۶،۷ در مورد فرشتهای سخن میگوید که در وسط آسمان پرواز میکند و مردم را از هر امت و قبیله و زبان ترغیب میکند که ‹از خدا بترسند و او را تمجید نمایند.› بدون توجه به اینکه دنیای اطراف تو چه میکند، به این کلام توجه کن، و سپس این دعوت را به دیگران ارائه بده. مانند نوح، طبق ایمان عمل کن و ترس خدایی را نشان بده. انجام این کار میتواند موجب حفظ زندگی خودت و بسیاری افراد دیگر شود. هنگامی که در بحر فوایدی فرو میرویم که کسانی که از خدای حقیقی میترسند از آنها برخوردار میشوند، میتوانیم با مزمورنویس الهامشده همعقیده باشیم که چنین سرایید: «خوشابحال کسیکه از خداوند میترسد، و در وصایای او بسیار رغبت دارد.» — مزمور ۱۱۲:۱.
چگونه پاسخ میدهی؟
◻ برخی از فواید برجستهٔ ترس از خدای حقیقی چه هستند؟
◻ چگونه حکمتی که در ترس خدایی ریشه دارد، میتواند ما را محافظت کند؟
◻ چرا ترس خدایی، ما را از بدی دور میکند؟
◻ چگونه ترس خدایی، ما را در مقابل ترس از انسان محافظت میکند؟
◻ ترس خدایی چه رابطهای با دورنمای زندگی آیندهمان دارد؟
[تصاویر در صفحهٔ ۱۶، ۱۷]
«خوشابحال کسیکه از خداوند میترسد، و در وصایای او بسیار رغبت دارد.» — مزمور ۱۱۲:۱.