شریعت پیش از مسیح
«شریعت ترا چه قدر دوست میدارم، تمامئ روز تفکّر من است.»—مزمور ۱۱۹:۹۷.
۱. چه چیز بر حرکات اجسام آسمانی حکمفرماست؟
ایوب از هنگام طفولیت احتمالاً با تعجب به ستارگان خیره میشد. چه بسا والدین وی دربارهٔ اسامی صورتهای عظیم فلکی و اطلاعاتشان در مورد قوانینی که بر حرکت صورتهای فلکی در آسمان حاکم بود، به او آموزش داده بودند. گذشته از این، مردم زمان باستان از حرکات منظم این صورتهای فلکی برای مشخص کردن تغییر فصول استفاده میکردند. اما ایوب تمام مدتی که با بهت و شگفتی به آنها خیره میشد، نمیدانست چه قوای نیرومندی این آرایش ستارگان را حفظ میکند. به این دلیل، هنگامی که یَهُوَه خدا از وی پرسید: «آیا قانونهای آسمانرا میدانی؟» بسختی توانست پاسخ گوید. (ایوب ۳۸:۳۱-۳۳) بله، قوانین بر ستارگان حکمفرما هستند—قوانینی که چنان دقیق و پیچیده میباشند که دانشمندان امروزه نیز کاملاً آنها را درک نمیکنند.
۲. چرا میتوان گفت که قانون بر تمامی آفرینش حکمفرماست؟
۲ یَهُوَه والاترین قانونگذار در عالم است. قانون بر همهٔ کارهای او حکمفرماست. پسر عزیز او «نخستزادهٔ تمامئ آفریدگان،» پیش از آنکه عالم فیزیکی وجود داشته باشد، وفادارانه از قانون پدر خویش اطاعت میکرد! (کولسیان ۱:۱۵) قانون، هادی فرشتگان نیز میباشد. (مزمور ۱۰۳:۲۰) قانون، حتی بر حیوانات که تابع احکام غریزیی هستند که آفریدگارشان در آنها برنامهریزی کرده است، نیز حکمفرما میباشد.—امثال ۳۰:۲۴-۲۸؛ ارمیا ۸:۷.
۳. الف) چرا بشر نیازمند قوانین است؟ ب) یَهُوَه به چه وسیلهای قوم اسرائیل را اداره میکرد؟
۳ دربارهٔ انسان چه میتوان گفت؟ ما با وجود اینکه از نعمت هدایایی همچون هوش، اخلاق، و روحانیت برخورداریم، اما هنوز تا حدی به قانون الهی نیازمندیم تا ما را در به کار بردن این استعدادها راهنمایی نماید. اولین والدین ما، آدم و حوا، انسانهایی کامل بودند و به این منظور قوانین کمی برای راهنمایی آنان لازم بود. محبت نسبت به پدر آسمانیشان باید دلیل کافی به آنان ارائه میداد تا با شادی و سرور اطاعت نمایند. اما آنها نافرمانی کردند. (پیدایش ۱:۲۶-۲۸؛ ۲:۱۵-۱۷؛ ۳:۶-۱۹) در نتیجه، فرزندان آنان مخلوقات گناهکاری شدند که به قوانین بیشتری نیاز داشتند تا رهنمودشان باشد. به مرور زمان، یَهُوَه از روی محبت این نیاز را برطرف ساخت. او قوانین ویژهای را به نوح داد که باید به نوبهٔ خود آنها را به خانوادهٔ خویش منتقل میکرد. (پیدایش ۹:۱-۷) قرنها بعد، خدا شریعتی کتبی و همراه با جزئیات را از طریق موسی به قوم جدید اسرائیل داد. این اولین بار بود که یَهُوَه قانون الهی را بر کل یک قوم حکمفرما ساخت. بررسی این شریعت به ما کمک خواهد کرد تا نقش مهمی را که قانون الهی در زندگی مسیحیان امروزه ایفا میکند، درک نماییم.
هدف شریعت موسوی
۴. چرا برای نسل برگزیدهٔ ابراهیم مشکل بود که به وجودآورندهٔ ذریت موعود شوند؟
۴ پولس رسول، شاگرد سختکوش شریعت، پرسید: «پس شریعت چیست؟» (غلاطیان ۳:۱۹) برای پاسخ، لازم است به خاطر بیاوریم که یَهُوَه به دوست خود، ابراهیم، قول داد که از خاندان وی ذریتی به وجود خواهد آمد که برای همهٔ ملتها برکتهای بسیاری به همراه خواهد آورد. (پیدایش ۲۲:۱۸) اما در اینجا مشکلی قرار دارد: نسل برگزیدهٔ ابراهیم، اسرائیلیان، همه افرادی نبودند که به یَهُوَه عشق میورزیدند. اکثر آنان با گذشت زمان ثابت کردند که اشخاصی لجباز و سرکش—بعضیها غیرقابل کنترل—هستند! (خروج ۳۲:۹؛ تثنیه ۹:۷) وجود چنین کسانی در میان قوم خدا، صرفاً به علت تولد یافتن در این قوم بود، نه به سبب انتخاب.
۵. الف) یَهُوَه چه چیزهایی را از طریق شریعت موسوی به اسرائیلیان آموزش داد؟ ب) شریعت به چه نحوی تنظیم شده بود تا بر پیروان آن تأثیر بگذارد؟
۵ چنین مردمی چگونه میتوانستند پدید آورندهٔ ذریت موعود بوده و از او بهرهمند گردند؟ یَهُوَه به جای اینکه آنان را مانند یک روبوت کنترل نماید، توسط قانون به آنان آموزش داد. (مزمور ۱۱۹:۳۳-۳۵؛ اشعیا ۴۸:۱۷) در واقع، واژهٔ عبری برای «شریعت،» توراه، به معنی «آموزش» است. شریعت چه چیزی را آموزش میداد؟ نخست به اسرائیلیان میآموخت که به مسیح، کسی که آنان را از وضعیت گناهکارانهشان بازخرید میکرد، نیازمندند. (غلاطیان ۳:۲۴) شریعت، ترس خدایی و اطاعت را نیز آموزش میداد. اسرائیلیان در هماهنگی با وعدهٔ ابراهیمی، قرار بود به عنوان شاهدان یَهُوَه به همهٔ امتهای دیگر دربارهٔ او شهادت دهند. بنابراین، شریعت باید مجموعهای از قوانین عالی و شکوهمند اخلاقی را که انعکاس شایستهای از یَهُوَه بود، آموزش میداد؛ به اسرائیل کمک میکرد تا خود را از اعمال فاسدی که امتهای اطرافش مرتکب میشوند، دور نگه دارد.—لاویان ۱۸:۲۴، ۲۵؛ اشعیا ۴۳:۱۰-۱۲.
۶. الف) شریعت موسوی تقریباً شامل چه تعداد مقررات میشود، و چرا این رقم نباید زیاد به نظر برسد؟ (پاورقی ملاحظه شود.) ب) از طریق مطالعهٔ شریعت موسوی به چه بینشی دست مییابیم؟
۶ پس جای تعجب نیست که شریعت موسوی شامل مقررات بسیار—بیش از ۶۰۰ قانون—میشود.a این قوانین کتبی، قلمرو پرستش، حکومت، اخلاق، عدالت، و حتی غذای روزانه و بهداشت را تعیین میکرد. اما آیا این به آن معناست که شریعت فقط انبوهی از قواعد و مقررات خشک و احکام مختصر و صریح بود؟ به هیچ وجه! تحقیقی دربارهٔ این قانوننامه، گنجینهای از بینش بر شخصیت دوستداشتنی یَهُوَه ارائه میدهد. چند نمونه را در نظر بگیر.
شریعتی که رحمت و دلسوزی را القا میکرد
۷، ۸. الف) شریعت چگونه بر رحمت و دلسوزی تأکید میکرد؟ ب) یَهُوَه چگونه شریعت را در مورد داوود به طرز رحیمانهای به اجرا درآورد؟
۷ شریعت بر رحمت و دلسوزی، بویژه نسبت به افتادگان یا درماندگان، تأکید میکرد. به محافظت از بیوهها و یتیمان توجه خاص نشان داده میشد. (خروج ۲۲:۲۲-۲۴) حیواناتی که از آنها برای کار استفاده میشد، در مقابل بیرحمی محافظت میشدند. به حقوق اساسی دارایی و مستغلات احترام گذاشته میشد. (تثنیه ۲۴:۱۰؛ ۲۵:۴) در حالی که شریعت برای قتل خواهان مجازات مرگ بود، در موارد قتل غیرعمد، موجبات رحمت را فراهم میکرد. (اعداد ۳۵:۱۱) از قرار معلوم، قاضیهای اسرائیلی برای تصمیمگیری در مورد کیفری که برای برخی از جرمها وضع میشد، بسته به طرز رفتار خطاکار، آزادی عمل داشتند.—با خروج ۲۲:۷ و لاویان ۶:۱-۷ مقایسه شود.
۸ یَهُوَه در جایی که ضرورت ایجاب میکرد، شریعت را قاطعانه به کار میبرد و هر جا که امکان داشت رحمت نشان میداد و بدین وسیله الگویی برای قاضیها قرار میداد. به داوود پادشاه که مرتکب زنا و قتل گردید، رحمت نشان داده شد. اما او از تنبیه مبرا نماند، زیرا یَهُوَه از او در برابر نتایج سخت ناشی از گناهش محافظت نکرد. با وجود این، داوود به سبب عهد ملکوت و به این دلیل که ذاتاً مرد رحیمی بود و توبه عمیقاً در قلب او وجود داشت، هلاک نگردید.—۱سموئیل ۲۴:۴-۷؛ ۲سموئیل ۷:۱۶؛ مزمور ۵۱:۱-۴؛ یعقوب ۲:۱۳.
۹. محبت چه نقشی را در شریعت موسوی ایفا میکرد؟
۹ از این گذشته، شریعت موسوی بر محبت تأکید میکرد. تصور کن که یکی از ملتهای کنونی دارای قانونی باشد که در واقع محبت را ملزم میکرد! بنابراین، شریعت موسوی نه تنها قتل را ممنوع کرد، بلکه دستور داد: «همسایهٔ خود را مثل خویشتن محبّت نما.» (لاویان ۱۹:۱۸) نه تنها رفتار نادرست را نسبت به غریبان ممنوع نمود، بلکه دستور داد: «او را مثل خود محبّت نما زیرا که شما در زمین مصر غریب بودید.» (لاویان ۱۹:۳۴) نه تنها زنا را نامشروع اعلام کرد، بلکه دستور داد که شوهر، زن خویش را مسرور سازد! (تثنیه ۲۴:۵) فقط در کتاب تثنیه، حدود ۲۰ مرتبه از واژههایی که بیانگر صفت محبت هستند، استفاده شده است. یَهُوَه اسرائیلیان را در مورد محبت گذشته، حال، و آیندهٔ خود مطمئن ساخت. (تثنیه ۴:۳۷؛ ۷:۱۲-۱۴) براستی که بزرگترین حکم شریعت موسوی این بود: «یَهُوَه خدای خود را بتمامئ جان و تمامئ قوّت خود محبّت نما.» (تثنیه ۶:۵) عیسی گفت که تمامی شریعت به این حکم، و حکم دیگر یعنی محبت نسبت به همسایه یا همنوع خود وابسته است. (لاویان ۱۹:۱۸؛ متی ۲۲:۳۷-۴۰) جای تعجب نیست که مزمورنویس چنین نوشت: «شریعت ترا چه قدر دوست میدارم، تمامئ روز تفکّر من است.»—مزمور ۱۱۹:۹۷.
سوء استفاده از شریعت
۱۰. یهودیان اکثراً با چه دیدی به شریعت موسوی مینگریستند؟
۱۰ از اینرو چقدر تأسفآور است که اسرائیل از شریعت موسوی چندان قدردانی نمیکرد! مردم از شریعت نافرمانی کردند، آن را ندیده گرفته، یا به فراموشی سپردند. آنها پرستش پاک را با اعمال مذهبی ملتهای دیگر که انزجارآور بود آلوده ساختند. (۲پادشاهان ۱۷:۱۶، ۱۷؛ مزمور ۱۰۶:۱۳، ۳۵-۳۸) و آنها به طرق دیگر نیز به شریعت خیانت نمودند.
۱۱، ۱۲. الف) پس از روزگار عزرا، چگونه گروههایی از رهبران دینی به شریعت لطمه وارد آوردند؟ (کادر ملاحظه شود.) ب) چرا خاخامهای باستان «ساختن حصار پیرامون شریعت» را ضروری یافتند؟
۱۱ برخی از بدترین لطمهها به شریعت را همان افرادی وارد آوردند که ادعا میکردند آن را تعلیم داده و حفظ مینمایند. این موضوع پس از روزگار عزرای کاتب و وفادار در قرن پنجم ق.د.م. رخ داد. عزرا بسختی بر ضد نفوذ فاسدکننده از سوی ملتهای دیگر، مبارزه کرد و بر خواندن و آموزش دادن شریعت تأکید نمود. (عزرا ۷:۱۰؛ نحمیا ۸:۵-۸) برخی از معلمان شریعت ادعا میکردند که جای پای عزرا را دنبال میکنند و آنچه را که «کنیسهٔ بزرگ» نامیده شد، تشکیل دادند. این دستور در میان بیانات آن بود: «حصاری پیرامون شریعت بساز.» این معلمان چنین میاندیشیدند که شریعت مانند باغی گرانبهاست. آنها برای اینکه هیچ احدی با عدم رعایت قوانین این باغ به آن تجاوز نکند، قوانین بیشتری، یعنی «شریعت شفاهی» را به وجود آوردند تا مانع مردم شوند که به چنین خطایی نزدیک گردند.
۱۲ عدهای ممکن است استدلال کنند که رهبران یهودی برای چنین احساسی دلیل موجهی داشتند. نیروهای خارجی، بخصوص یونان، پس از روزگار عزرا بر یهودیان تسلط یافتند. گروههایی از رهبران دینی برای مبارزه با نفوذ فلسفه و فرهنگ یونان، در میان یهودیان به پا خاستند. (کادر فوق ملاحظه شود.) سرانجام، بعضی از این گروهها به رقابت برخاستند و به عنوان معلمان شریعت، حتی از کهانت لاوی پیشی گرفتند. (با ملاکی ۲:۷ مقایسه شود.) در سال ۲۰۰ ق.د.م. قوانین شفاهی کم کم به زندگی یهودیان راه یافت. در ابتدا قرار نبود که این قوانین به تحریر درآیند، مبادا با شریعت کتبی برابر تلقی شوند. اما بتدریج، طرز فکر انسانی بر طرز فکر الهی تقدم یافت تا اینکه سرانجام، این «حصار» در واقع به خود «باغی» که باید از آن محافظت میکرد، آسیب رساند.
آلودگی عقاید فریسی
۱۳. عدهای از رهبران دینی یهود، برای ایجاد قوانین بسیار چه دلیل موجهی داشتند؟
۱۳ خاخامها این دلیل و برهان را آوردند که چون تورات، یا شریعت موسوی، کامل است، باید شامل پاسخ به هرگونه پرسشی که ممکن است مطرح شود، باشد. براستی که این امت از خود احترامی نشان نمیدادند. در واقع، این دلیل و برهان به خاخامها آزادی عمل میداد تا استدلال ماهرانهٔ بشری را به کار ببرند، و چنین به نظر برسانند که کلام خدا اساس قواعد هرگونه موضوعی است—برخی موضوعات شخصی، و برخی دیگر صرفاً موضوعات سطحی و پیش پا افتاده.
۱۴. الف) چگونه رهبران دینی یهودی، احکام نوشتههای مقدس را در مورد تمایز از امتها، به حد افراطی که رابطهای با نوشتههای مقدس نداشت، بزرگ کردند؟ ب) چه چیز نشانگر این است که قواعد خاخامها در محافظت مردم یهودی از نفوذ کافران شکست خورد؟
۱۴ رهبران دینی به کرات احکام نوشتههای مقدس را برمیداشتند و آنها را به حد افراط بزرگ جلوه میدادند. مثلاً، شریعت موسوی متمایز بودن از امتها را تشویق میکرد، اما خاخامها نوعی بیاعتنایی نامعقولانه را نسبت به هر چه که غیریهودی بود، موعظه میکردند. آنها آموزش میدادند که یک یهودی نباید رمهٔ خود را در مهمانسرای یک غیریهودی رها کند، زیرا غیریهودیان «به سبب جماع با حیوانات مورد سوء ظن قرار دارند.» به یک زن یهودی نباید اجازه داده میشد که به زنی غیریهودی که در حال زایمان است کمک نماید، زیرا در این صورت «به تولد یک بچهٔ بتپرست کمک میکرد.» از آنجایی که خاخامها نسبت به سالنهای ورزشی یونانی کاملاً بدگمان بودند، همهٔ تمرینهای ورزشی را ممنوع کردند. تاریخ ثابت میکند که هیچ یک از این کارها سهم چندانی در محافظت یهودیان از اعتقادات ملل بیگانه نداشت. در حقیقت، خود فریسیان اصل تعلیمی کافرانهٔ یونانی، یعنی فناناپذیری نفس را تعلیم دادند!—یوشع ۱۰:۲۸.
۱۵. رهبران دینی یهودی چگونه قوانینی را که به پاکیزگی و زنای با محارم مربوط میشدند، تحریف کردند؟
۱۵ فریسیان قوانین پاکیزگی را نیز تحریف کردند. گفته میشود که اگر فریسیان فرصت پیدا میکردند، حتی خود خورشید را هم پاک میکردند. قانون آنان شامل این موضوع میشد که تأخیر در «قضای حاجت» انسان را ناپاک میکند! شستن دست، به آیین پیچیدهای، با قواعدی از این قبیل که کدام دست باید اول شسته شود و چگونه، تبدیل گردید. زنان بویژه ناپاک در نظر گرفته میشدند. خاخامها بر اساس این حکم در نوشتههای مقدس که کسی با هیچ خویشاوند خونی «نزدیکی ننماید» (در واقع قانونی بر ضد زنای با محارم)، حکم کردند که یک شوهر نباید پشت سر زن خویش راه میرفت؛ نباید در بازار با او حرف میزد.—لاویان ۱۸:۶.
۱۶، ۱۷. قانون شفاهی چگونه حکم رعایت سَبت هفتگی را شرح و بسط داد، و نتیجهٔ آن چه بود؟
۱۶ تقلید مسخرهآمیز قانون شفاهی از قانون سَبْت، بویژه انگشتنماست. خدا حکم سادهای را به اسرائیل داد: در هفتمین روز هفته هیچ کاری انجام مده. (خروج ۲۰:۸-۱۱) اما، قانون شفاهی پا فراتر گذاشته و به توصیف تقریباً ۳۹ نوع کار مختلف ممنوعه، از جمله بستن یا باز کردن یک گره، دوختن دو تا کوک، نوشتن دو حرف عبری و غیره، پرداخت. سپس هر یک از این کارهای ممنوعه، قواعد بیحد و حصر دیگری را ملزم میساخت. چه گرههایی ممنوع بودند و چه گرههایی مجاز؟ قانون شفاهی با قواعدی دلخواه، پاسخگوی اینگونه پرسشها بود. درمان به عنوان کاری ممنوعه در نظر گرفته شد. برای مثال، جا انداختن دست یا پایی شکسته در سَبت ممنوع بود. کسی که دنداندرد داشت میتوانست برای خوشمزه کردن طعم غذا از سرکه استفاده کند، اما نباید دندانش را با سرکه، آب میکشید. این کار ممکن بود دنداندرد او را خوب کند!
۱۷ بدین ترتیب، قانون سَبت زیر صدها قاعدهٔ ساختهٔ دست بشر دفن شد، و برای اکثر یهودیان مفهوم روحانی خود را از دست داد. هنگامی که عیسی مسیح، «مالک روز سبت،» معجزات چشمگیر و دلگرمکنندهای را در روز سَبت به اجرا درآورد، کاتبان و فریسیان بیاعتنایی نشان دادند. آنها فقط به این دقت میکردند که به نظر میرسد او مقررات آنان را نادیده میگیرد.—متی ۱۲:۸، ۱۰-۱۴.
درس گرفتن از کارهای ابلهانهٔ فریسیان
۱۸. نتیجهٔ افزودن رسوم و قوانین شفاهی به شریعت موسوی چه بود؟ با مثالی شرح بده.
۱۸ به طور خلاصه، میتوانیم بگوییم که این رسوم و قوانین افزودهشده، همانند گلگونهها که به بدنهٔ کشتی میچسبند، به شریعت موسوی متصل شدند. یک صاحب کشتی نهایت سعی و کوشش خود را به عمل میآورد تا این موجودات مزاحم را از کشتی خود بتراشد و بکَند، زیرا سرعت کشتی را کم کرده و رنگ ضدزنگ آن را خراب میکنند. به همین ترتیب نیز، رسوم و قوانین شفاهی، شریعت را دست و پاگیر کردند و آن را در معرض استفادهٔ نادرست و تضعیف تدریجی قرار دادند. اما خاخامها به جای تراشیدن و کندن اینگونه قوانین فرعی، پیوسته آنها را افزایش دادند. هنگامی که مسیح برای تکمیل شریعت آمد، «کشتی» چنان از «گلگونهها» پوشیده شده بود که بسختی شناور میشد! (با امثال ۱۶:۲۵ مقایسه شود.) این رهبران دینی به جای حفاظت از عهد شریعت، مرتکب کارهای ابلهانهای شدند که خیانت به آن بود. با وجود این، چرا «حصار» متشکل از قانون و مقررات آنان فرو ریخت؟
۱۹. الف) چرا «حصار پیرامون شریعت» فرو ریخت؟ ب) چه چیز نشانگر آن است که رهبران دینی یهود فاقد ایمان واقعی بودند؟
۱۹ رهبران یهودیت نتوانستند درک کنند که پیکار علیه فساد در دل انجام میشود نه بر صفحههای کتابهای قانون. (ارمیا ۴:۱۴) کلید پیروزی محبت است—محبت به یَهُوَه، قانون او، و اصول عادلانهٔ او. چنین محبتی باعث میشود تا از آنچه که یَهُوَه متنفر است، تنفری مشابه داشته باشیم. (مزمور ۹۷:۱۰؛ ۱۱۹:۱۰۴) آنانی که دلشان بدین نحو مملو از محبت است، در این دنیای فاسد، نسبت به قوانین یَهُوَه وفادار باقی میمانند. رهبران دینی یهود از این امتیاز بزرگ برخوردار بودند که ایجاد و القای چنین محبتی را به مردم بیاموزند. چرا آنها در انجام این کار شکست خوردند؟ بدیهی است، آنها فاقد ایمان بودند. (متی ۲۳:۲۳، پاورقی ترجمهٔ دنیای جدید، انگل.) اگر آنها ایمان داشتند که قدرت روح خدا در دل انسانهای وفادار فعال است، لزومی نداشت که حس کنند باید زندگی دیگران را سخت کنترل نمایند. (اشعیا ۵۹:۱؛ حزقیال ۳۴:۴) آنها ایمان را القا نکردند چون فاقد آن بودند؛ آنها با احکام ساختهٔ دست بشر بار بر دوش مردم گذاشتند.—متی ۱۵:۳، ۹؛ ۲۳:۴.
۲۰، ۲۱. الف) یک چهارچوب ذهنی خشک و متمرکز به رسوم، چه تأثیر کلیی بر یهودیت داشت؟ ب) از آنچه که برای یهودیت رخ داد، چه درسی میآموزیم؟
۲۰ آن رهبران یهودی محبت را رواج ندادند. رسوم آنان دینی را به وجود آورد که برای حفظ ظاهر، درگیر ظاهرسازیها و اطاعت ماشینوار بود—زمینی مناسب و حاصلخیز برای تزویر و دورویی. (متی ۲۳:۲۵-۲۸) قوانین و مقررات آنان دلایل بیشماری برای قضاوت دیگران مهیا میکرد. از اینرو فریسیان مغرور و مستبد، خود را محق دانستند که از خود عیسی مسیح نیز انتقاد نمایند. آنها هدف اصلی شریعت را در دیدرس نداشتند و یگانه مسیح واقعی را رد کردند. در نتیجه، او مجبور شد به امت یهود بگوید: «اینک خانهٔ شما برای شما ویران گذارده میشود.»—متی ۲۳:۳۸؛ غلاطیان ۳:۲۳، ۲۴.
۲۱ ما در اینجا چه درسی میآموزیم؟ واضح است که یک چهارچوب ذهنی خشک و متمرکز به رسوم، موجب پرستش پاک یَهُوَه نمیشود! اما آیا این به آن معناست که امروزه پرستندگان یَهُوَه نباید اصلاً قوانین و مقرراتی را دارا باشند، جز در صورتی که این قوانین به طور دقیق و با جزئیات در نوشتههای مقدس نوشته شده باشند؟ خیر. برای پاسخی کامل، بگذار در مقالهٔ بعدی این موضوع را بررسی کنیم که عیسی مسیح چگونه قانونی جدید و بهتر را جایگزین شریعت موسوی نمود.
[پاورقی]
a البته، این تعداد هنوز در مقایسه با نظامهای قانونی ملتهای امروزی رقم ناچیزی است. برای مثال، در اوایل سال ۱۹۹۰، قوانین فدرال ایالات متحده بیش از ۱۲۵۰۰۰ صفحه را پر کرد، و هر ساله هزاران قانون جدید به آن افزوده میشود.
آیا میتوانی توضیح دهی؟
◻ قانون الهی چگونه بر همهٔ آفرینش حکمفرماست؟
◻ هدف اصلی شریعت موسوی چه بود؟
◻ چه چیز نشانگر این است که شریعت موسوی بر رحمت و دلسوزی تأکید میکرد؟
◻ چرا رهبران دینی یهود قوانین و مقررات بیشماری را به شریعت موسوی افزودند، و نتیجهٔ این کار چه بود؟
[کادر در صفحهٔ ۲۰]
رهبران دینی یهود
کاتبان: خود را جانشینان عزرا و شرحدهندگان شریعت میپنداشتند. بر طبق کتاب تاریخی دربارهٔ یهودیان، «همهٔ کاتبان، اشخاصی بلندمرتبه نبودند، و کوششهای آنان به منظور بیرون کشیدن مفاهیم به اصطلاح نهفته در قانون، اغلب به اصول و قواعد بیمعنا و قید و بندهای ابلهانه تبدیل میشد. این قید و بندها بوسیلهٔ عرف و سنتی که طولی نکشید بصورت حاکمی ستمگر و بیامان درآمد، تأیید شدند.»
هاسیدیم: این نام به معنی «زاهدان» یا «مقدسان» میباشد. برای اولین بار در حدود سال ۲۰۰ ق.د.م. از آنان به عنوان یک طبقه ذکر شد که از لحاظ سیاسی قدرتمند بودند و در مقابل ظلم و بیدادگری نفوذ یونان، با تعصب از پاکی شریعت دفاع میکردند. هاسیدیم به سه گروه تقسیم شد: فریسیان، صدوقیان، و اسینیان.
فریسیان: برخی محققین بر این عقیده هستند که این نام از واژههای «جداشدگان» یا «جداییطلبان» مشتق شده است. آنها در واقع در تلاش همهجانبهٔ خویش برای جدا بودن از ملل بیگانه تعصب به خرج میدادند، اما همچنین برادری خود را از مردم عادی یهودی که از پیچیدگیهای قانون شفاهی آگاهی نداشتند، جدا—و برتر—میدیدند. یک تاریخنویس دربارهٔ فریسیان چنین گفت: «آنها در مجموع با انسان مثل بچهها برخورد میکردند، و به کوچکترین جزئیات رعایت آیین و مناسک، حالت تشریفاتی داده، به توضیح آنها میپرداختند.» گفتهٔ محقق دیگری از این قرار است: «فریسیسم انبوهی از قوانین شرعی را بوجود میآورد که همهٔ موقعیتها را تحت پوشش قرار میداد، با این نتیجهٔ اجتنابناپذیر که آنها مسائل کماهمیت را بزرگ جلوه میدادند و با این کار مسائل پراهمیت را ناچیز میشمردند (متی. ۲۳:۲۳).»
صدوقیان: گروهی که رابطهٔ نزدیکی با طبقهٔ اشراف و کهانت داشتند. آنها مخالفان سرسخت کاتبان و فریسیان بودند، و میگفتند که قانون شفاهی از اعتبار شریعت کتبی برخوردار نیست. میشنا خود نشانگر این امر است که آنها در این مبارزه شکست خوردند: «برای [رعایت] سخنان کاتبان، سختگیری بیشتری به کار میرود تا [رعایت] کلام [نوشتهشدهٔ] شریعت.» بعدها تلمود که شامل تفسیر بسیاری بر قانون شفاهی میشد، تا آنجا پیش رفت که گفت: «سخنان کاتبان . . . گرامیتر از سخنان تورات میباشند.»
اسینیان: گروهی از ریاضتکشان که خود را در اجتماعات مجزا، منزوی میکردند. بر طبق واژهنامهٔ مفسر در مورد کتاب مقدس، اسینیان حتی از فریسیان نیز انحصاریتر بودند و «گاهگاهی از خود فریسیان هم فریسیتر میشدند.»