کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • ب۹۷ ۱/‏۱۲ ص ۱۴-‏۱۸
  • ایمان ما را به عمل وامی‌دارد!‏

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • ایمان ما را به عمل وامی‌دارد!‏
  • برج دیده‌بانی ۱۹۹۷
  • عنوان‌های فرعی
  • مطالب مشابه
  • ظاهربینی و تبعیض با ایمان سازگاری ندارد
  • ‏«رحم بر داوری مفتخر میشود»‏
  • ایمان اعمال نیکو را ایجاد می‌کند
  • بر زبان تسلط داشته باش!‏
  • با حکمتی که از بالا است عمل کن
  • ایمان همراه با عمل به درستکاری می‌انجامد
    برج دیده‌بانی (‏برای مطالعه در جماعات)‏ ۲۰۲۳
  • به وعده‌های خدا ایمان ورزید
    برج دیده‌بانی (‏برای مطالعه در جماعات)‏ ۲۰۱۶
  • آیا واقعاً به انجیل ایمان داری؟‏
    برج دیده‌بانی ۲۰۰۳
  • آیا ایمانی قوی داری؟‏
    برج دیده‌بانی ۲۰۰۳
لینک‌های بیشتر
برج دیده‌بانی ۱۹۹۷
ب۹۷ ۱/‏۱۲ ص ۱۴-‏۱۸

ایمان ما را به عمل وامی‌دارد!‏

‏«میبینی که ایمان [ابراهیم] با اعمال او عمل کرد و ایمان از اعمال کامل گردید.‏»‏‏—‏یعقوب ۲:‏۲۲‏.‏

۱،‏ ۲.‏ اگر ایمان داشته باشیم چگونه عمل خواهیم کرد؟‏

بسیاری از مردم می‌گویند که به خدا ایمان دارند.‏ لذا ابراز ایمان به تنهایی همانند جسد بی‌جان است.‏ یعقوب شاگرد می‌نویسد:‏ «ایمان .‏ .‏ .‏ اگر اعمال ندارد در خود مرده است.‏» او همچنین گفت،‏ ابراهیم خداترس ایمان داشت،‏ ایمانی که «با اعمال او عمل کرد.‏» (‏یعقوب ۲:‏۱۷،‏ ۲۲‏)‏ از این سخن چه می‌توانیم استنباط کنیم؟‏

۲ اگر ایمان حقیقی داشته باشیم نه فقط آنچه را که در جماعات مسیحی می‌شنویم باور می‌کنیم بلکه ایمان خود را نیز نشان می‌دهیم زیرا ما شاهدان فعال یَهُوَه هستیم.‏ بلی،‏ ایمان ما را بر آن می‌دارد که کلام خدا را در زندگی خود به اجرا بگذاریم؛‏ ایمان ما را به عمل وامی‌دارد.‏

ظاهربینی و تبعیض با ایمان سازگاری ندارد

۳،‏ ۴.‏ چگونه ایمان باید بر نحوهٔ رفتار ما با دیگران تأثیر بگذارد؟‏

۳ اگر ایمان واقعی به خدا و مسیح داشته باشیم ظاهربین نبوده،‏ میان افراد تبعیض قائل نمی‌شویم.‏ (‏یعقوب ۲:‏۱-‏۴‏)‏ بعضی از افرادی که یعقوب رسالهٔ خود را خطاب به ایشان نوشت فاقد انصافی بودند که از مسیحیان حقیقی انتظار می‌رود.‏ (‏رومیان ۲:‏۱۱‏)‏ به این سبب یعقوب می‌گوید:‏ «ایمان خداوند ما عیسی مسیح ربّ‌الجلالرا با ظاهربینی مدارید.‏» چنانچه بی‌ایمانی ثروتمند با انگشتران طلا و لباس نفیس و بی‌ایمان «فقیری نیز با پوشاک ناپاک» به جماعت می‌آمدند،‏ از هر دو ایشان می‌بایست بخوبی استقبال می‌شد لیکن آن مسیحیان به فرد ثروتمند توجه خاصی نشان می‌دادند.‏ آنان به بی‌ایمانان ثروتمند جاهای «نیکو» را می‌دادند و به بی‌ایمانان فقیر می‌گفتند که بایستند و یا بر روی زمین کنار پای شخصی بنشینند.‏

۴ یَهُوَه قربانی فدیهٔ عیسی مسیح را هم برای ثروتمندان و هم برای فقرا تدارک دید.‏ (‏۲قرنتیان ۵:‏۱۴‏)‏ بنابراین،‏ اگر فقط به ثروتمندان نظر لطف داشته باشیم،‏ از ایمان به مسیح منحرف شده‌ایم زیرا مسیح ‹فقیر شد تا ما از فقر او دولتمند شویم.‏› (‏۲قرنتیان ۸:‏۹‏)‏ مبادا به این طریق برای انسانها ارزش تعیین کنیم—‏با انگیزه‌ای نادرست بعضی افراد را محترم بشماریم.‏ خدا تبعیض قائل نمی‌شود لیکن اگر ما جانبداری نموده،‏ تبعیض قائل شویم آنوقت ‹با خیالات فاسد داوری کرده‌ایم.‏› (‏ایوب ۳۴:‏۱۹‏)‏ اگر هدف ما جلب رضایت خدا باشد،‏ مسلماً وسوسه نخواهیم شد که تبعیض یا استثنا قائل شده،‏ ‹مردمرا بجهة سود بپسندیم.‏›—‏یهودا ۴،‏ ۱۶‏.‏

۵.‏ چه کسانی را خدا برگزیده است تا «دولتمند در ایمان» باشند،‏ و رفتار ثروتمندان مادی اغلب چگونه است؟‏

۵ یعقوب هویت ثروتمندان حقیقی را مشخص می‌کند و خوانندگان رسالهٔ خود را ترغیب می‌کند که به همه به یکسان محبت کنند.‏ (‏یعقوب ۲:‏۵-‏۹‏)‏ ‹خدا فقیران اینجهانرا برگزیده است تا دولتمند در ایمان و وارث ملکوت بشوند.‏› دلیل آن این است که معمولاً فقرا بیشتر در مقابل بشارت واکنش مساعد نشان می‌دهند.‏ (‏۱قرنتیان ۱:‏۲۶-‏۲۹‏)‏ بطور کلی،‏ طبقهٔ ثروتمند مادی در خصوص قرض،‏ دستمزد و اقدامات قانونی به دیگران ستم می‌کند.‏ آنان در مورد مسیح شرورانه سخن می‌گویند و ما را از آنجایی که نام مسیح را بر خود داریم،‏ مورد اذیت و آزار قرار می‌دهند.‏ لذا بگذار در اطاعت از «آنشریعت ملوکانه» مصمم باشیم،‏ شریعتی که محبت به همنوع را واجب می‌شمرد —‏ محبت یکسان نسبت به ثروتمند و فقیر.‏ (‏لاویان ۱۹:‏۱۸؛‏ متی ۲۲:‏۳۷-‏۴۰‏)‏ این انتظار خدا از ماست،‏ بنابراین ظاهربینی یا تبعیض قائل شدن «گناه» است.‏

‏«رحم بر داوری مفتخر میشود»‏

۶.‏ اگر به دیگران ترحم نورزیم چگونه قانون را نقض کرده‌ایم؟‏

۶ اگر ظاهربین بوده،‏ بدون ترحم تبعیض قائل شویم قانون را نقض کرده‌ایم.‏ (‏یعقوب ۲:‏۱۰-‏۱۳‏)‏ با اقدام نادرستی در این جهت نسبت به کل قوانین خدا خطا می‌ورزیم.‏ اگر فردی اسرائیلی مرتکب زنا نمی‌شد لیکن دست به دزدی می‌زد،‏ این عمل وی تخطی از شریعت موسی به حساب می‌آمد.‏ ما مسیحیان «بشریعت آزادی» مورد داوری قرار می‌گیریم—‏توسط شریعت قومی آزاد یعنی اسرائیل روحانی در عهد تازه که شریعت آن در دل ایشان جای دارد.‏—‏ارمیا ۳۱:‏۳۱-‏۳۳‏.‏

۷.‏ چرا کسانی که همواره تبعیض قائل می‌شوند نمی‌توانند انتظار رحمت از جانب خدا را داشته باشند؟‏

۷ اگر ادعا کنیم که ایمان داریم و در عین حال همواره تبعیض قائل شویم آنوقت در خطری جدی قرار داریم.‏ داوری انسانهای بی‌محبتی که ترحم ندارند بدون رحمت به عمل خواهد آمد.‏ (‏متی ۷:‏۱،‏ ۲‏)‏ یعقوب می‌گوید:‏ «رحم بر داوری مفتخر میشود.‏» در صورتی که هدایت روح‌القدس یَهُوَه را بپذیریم و در تمام اعمال خود ترحم نشان دهیم،‏ وقتی مورد قضاوت و داوری قرار بگیریم محکوم نخواهیم شد.‏ در عوض،‏ به ما رحم خواهد شد و به این نحو بر عدالت خشک یا داوری سخت نصرت یافته،‏ مقبول واقع خواهیم شد.‏

ایمان اعمال نیکو را ایجاد می‌کند

۸.‏ شخصی که می‌گوید ایمان دارد لیکن عمل ندارد در چه وضعیتی قرار دارد؟‏

۸ ایمان علاوه بر اینکه ما را به انسانهایی بامحبت و رحیم تبدیل می‌کند،‏ اعمال نیکو را در ما ایجاد می‌نماید.‏ (‏یعقوب ۲:‏۱۴-‏۲۶‏)‏ البته،‏ ایمانی ظاهری که عملی به همراه نداشته باشد ما را نجات نخواهد داد.‏ درست است که با عمل نمودن به شریعت نمی‌توانیم وضعیت عادلانه‌ای در مقابل خدا داشته باشیم.‏ (‏رومیان ۴:‏۲-‏۵‏)‏ در اینجا یعقوب دربارهٔ اعمالی صحبت می‌کند که به موجب ایمان و محبت انجام می‌گیرند،‏ نه به موجب یک قانون‌نامه.‏ اگر چنین خصوصیاتی ما را برانگیزد صرفاً برای هم‌ایمانان محتاج آرزوی چیزهای خوب نمی‌کنیم.‏ ما به خواهر و برادر بدون پوشاک و گرسنهٔ خود اعانت و کمک مادی می‌رسانیم.‏ یعقوب می‌پرسد:‏ ‹اگر به برادری محتاج بگویی:‏ «بسلامتی برو و گَرْم و سیر شو» لیکن مایحتاج وی را تدارک نبینی،‏ چه نفعی دارد؟‏› هیچ نفعی ندارد.‏ (‏ایوب ۳۱:‏۱۶-‏۲۲‏)‏ اینگونه «ایمان» مرده است!‏

۹.‏ چه چیزی نشان می‌دهد که ما ایمان داریم؟‏

۹ ممکن است تا حدی با قوم خدا در معاشرت باشیم ولی فقط با اعمالی که از دل برمی‌آید می‌توانیم ادعای خود را به ایمانداری ثابت کنیم.‏ اگر تعلیم تثلیث را رد نموده و به خدای واحد حقیقی اعتقاد پیدا کرده‌ایم،‏ کاری بس پسندیده انجام داده‌ایم.‏ معهذا اعتقاد محض،‏ ایمان نمی‌شود.‏ «شیاطین نیز ایمان دارند» و از ترس «میلرزند» چرا که نابودی در انتظار ایشان است.‏ اگر ما واقعاً ایمان داریم،‏ ایمان ما را به انجام کارهایی همچون موعظهٔ بشارت و تهیهٔ غذا و پوشاک برای هم‌ایمانان نیازمندمان وامی‌دارد.‏ یعقوب می‌پرسد:‏ «ولیکن ای مرد باطل [که از معرفت دقیق خدا پر نگشته‌ای]،‏ آیا میخواهی دانست که ایمان بدون اعمال باطل است؟‏» بلی،‏ ایمان عمل را ایجاب می‌کند.‏

۱۰.‏ چرا ابراهیم ‹پدر همهٔ ایمان‌آورندگان› نامیده شده است؟‏

۱۰ ایمان ابراهیم،‏ پطریارک خداترس،‏ وی را به عمل واداشت.‏ ابراهیم،‏ ‹پدر همهٔ ایمان‌آورندگان،‏› ‹به اعمالْ عادل شمرده شد وقتیکه پسر خود اسحق را بقربانگاه گذرانید.‏› (‏رومیان ۴:‏۱۱،‏ ۱۲؛‏ پیدایش ۲۲:‏۱-‏۱۴‏)‏ اگر ابراهیم ایمان نمی‌داشت که خدا قادر است اسحاق را رستاخیز داده،‏ وعدهٔ خود را در خصوص ذریت وی تکمیل کند،‏ آنوقت چه؟‏ در آن صورت ابراهیم هرگز اقدام به قربانی نمودن پسر خود نمی‌کرد.‏ (‏عبرانیان ۱۱:‏۱۹‏)‏ «ایمان» ابراهیم از طریق «اعمال [مطیعانهٔ وی] کامل گردید.‏» بدینسان «آن نوشته [‏پیدایش ۱۵:‏۶‏] تمام گشت که میگوید ابراهیم بخدا ایمان آورد و برای او به عدالت محسوب گردید.‏» عمل ابراهیم یعنی اقدام او به قربانی کردن اسحاق بر کلام خدا صحه گذاشت که گفته بود،‏ ابراهیم فردی عادل و درستکار است.‏ ابراهیم با عمل ایمان،‏ محبت خود را به خدا نشان داد و «دوست خدا نامیده شد.‏»‏

۱۱.‏ راحاب چگونه ایمان خود را نشان داد؟‏

۱۱ ابراهیم ثابت کرد «که انسان از اعمال عادل شمرده میشود نه از ایمان تنها.‏» این موضوع در مورد راحاب،‏ فاحشه‌ای در اَریحا نیز صدق می‌کرد.‏ راحاب ‹از اعمال عادل شمرده شد وقتیکه قاصدان [اسرائیلی] را پذیرفته براهی دیگر روانه نمود،‏› در نتیجه آنان توانستند از چنگ دشمنان کنعانی بگریزند.‏ پیش از ملاقات جاسوسان اسرائیلی،‏ راحاب یَهُوَه را به عنوان خدای حقیقی قبول کرده بود،‏ همچنین اظهارات بعدی آن زن و ترک روسپیگری گواهی بود بر ایمان وی.‏ (‏یوشع ۲:‏۹-‏۱۱؛‏ عبرانیان ۱۱:‏۳۱‏)‏ یعقوب بعد از ذکر دومین نمونه از ایمانی که در عمل نشان داده شده است،‏ می‌گوید:‏ «زیرا چنانکه بدن بدون روح مرده است همچنین ایمان بدون اعمال نیز مرده است.‏» در جسد شخص مرده نیروی محرک یا «روح» وجود ندارد و او هیچ کاری انجام نمی‌دهد.‏ صرفاً اظهار ایمانداری،‏ درست مانند جسد مرده بی‌جان و بی‌فایده است.‏ لذا اگر ایمان واقعی داشته باشیم،‏ چنین ایمانی ما را به انجام اعمال خدایی برمی‌انگیزد.‏

بر زبان تسلط داشته باش!‏

۱۲.‏ پیران جماعت چه باید انجام دهند؟‏

۱۲ سخن گفتن و تعلیم دادن نیز می‌تواند گواهی بر ایمان باشد،‏ لهذا خویشتنداری امری ضروریست.‏ (‏یعقوب ۳:‏۱-‏۴‏)‏ پیران به عنوان معلمین در جماعت متعهد وظیفهٔ خطیری بوده،‏ شدیداً در برابر خدا مسئولند.‏ از این رو،‏ آنان باید انگیزه‌ها و صلاحیتهای خود را متواضعانه مورد سؤال و بررسی قرار دهند.‏ این مردان،‏ علاوه بر معرفت و توانایی باید محبت زیادی به خدا و هم‌ایمانان خود داشته باشند.‏ (‏رومیان ۱۲:‏۳،‏ ۱۶؛‏ ۱قرنتیان ۱۳:‏۳،‏ ۴‏)‏ نصیحت پیران باید بر اساس کتاب مقدس باشد.‏ چنانچه پیری در تعلیم خود خطا ورزد و این مسئله مشکلاتی را برای دیگران ایجاد کند،‏ خدا به واسطهٔ مسیح بسختی او را داوری خواهد کرد.‏ بنابراین،‏ پیران باید فروتن باشند و کلام خدا را با سعی تمام مطالعه کرده،‏ وفادارانه به آن تمسک جویند.‏

۱۳.‏ چرا در سخن گفتن لغزش می‌خوریم؟‏

۱۳ حتی معلمین مجرب و عالی—‏در واقع،‏ همهٔ مسیحیان—‏‹بسیار میلغزند› زیرا ما همگی ناکامل هستیم.‏ لغزش در کلام یکی از مکررترین و مخرب‌ترین قصورات و اشتباهات ماست.‏ یعقوب می‌گوید:‏ «اگر کسی در سخن گفتن نلغزد او مرد کامل است و میتواند عنان تمام جسد خود را بِکَشَدْ.‏» بر خلاف عیسی مسیح،‏ ما نمی‌توانیم تسلط کامل بر زبان خود داشته باشیم.‏ اگر قادر به چنین کاری می‌بودیم،‏ می‌توانستیم دیگر اعضای بدن خویش را نیز تحت تسلط درآوریم.‏ ما با استفاده از لگام یا عنان،‏ اسبان را به هر سو هدایت می‌کنیم،‏ حتی کشتیی که از باد سخت رانده می‌شود به وسیلهٔ سکانی کوچک به جهتی که سکان‌دار اراده کند گردانده می‌شود.‏

۱۴.‏ یعقوب چگونه بر ضرورت تلاش به جهت مسلط شدن بر زبان تأکید می‌کند؟‏

۱۴ همهٔ ما باید صادقانه اقرار کنیم که تسلط پیدا کردن بر زبان نیاز به تلاش واقعی دارد.‏ (‏یعقوب ۳:‏۵-‏۱۲‏)‏ دهنه یا عنان اسب در مقایسه با قد و قوارهٔ خود اسب بسیار کوچک است؛‏ به همین ترتیب یک سکان در مقایسه با کشتی.‏ زبان انسان نیز در مقایسه با بدن وی عضوی کوچک است،‏ با وجود این،‏ «سخنان کبرآمیز میگوید.‏» از آنجایی که کتاب مقدس بوضوح نقل می‌کند به خود بالیدن و تکبر موجب نارضایتی خدا می‌شود،‏ بگذار برای اجتناب و پرهیز از آن به خدا روی آورده،‏ کمک او را بجوییم.‏ (‏مزمور ۱۲:‏۳،‏ ۴؛‏ ۱قرنتیان ۴:‏۷‏)‏ همچنین بگذار در مواقعی که دیگران ما را به خشم می‌آورند جلوی زبان خود را گرفته،‏ به خاطر بیاوریم که جرقهٔ کوچکی می‌تواند جنگلی را به آتش بکشاند.‏ همانطور که یعقوب اشاره می‌کند،‏ «زبان آتشی است» که می‌تواند زیان فراوانی به بار آورد.‏ (‏امثال ۱۸:‏۲۱‏)‏ بلی،‏ «آنعالَمِ ناراستی» زبان عنان‌گسیخته است!‏ هر گونه خصلت شرورانه در این دنیای خدانشناس با زبان هرز مرتبط می‌باشد.‏ چنین زبانی مسئول اعمالی همچون تهمت و تعلیم دروغ است که لطمه و آسیب فراوانی به انسانها می‌زند.‏ (‏لاویان ۱۹:‏۱۶؛‏ ۲پطرس ۲:‏۱‏)‏ چه فکر می‌کنی؟‏ آیا نباید ایمان‌مان ما را بر آن دارد که به جهت تسلط بر زبان منتهای تلاش خود را انجام دهیم؟‏

۱۵.‏ زبان عنان‌گسیخته چه خساراتی می‌تواند به بار آورد؟‏

۱۵ زبان بی‌لگام کاملاً ‹ما را میآ‌لاید.‏› برای نمونه،‏ اگر به طور مکرر دروغ‌مان فاش شود احتمالاً نزد دیگران به اسم دروغگو شناخته می‌شویم.‏ لهذا چگونه زبان لگام‌گسیخته ‹دائرهٔ کائنات [هستی و زندگی] را میسوزاند›؟‏ به این شکل که زندگی را به دوره و روند شرورانه‌ای تبدیل می‌کند.‏ اگر فردی جلوی زبان خود را نگیرد می‌تواند کل جماعت را نگران و آشفته کند.‏ یعقوب به «جهنم،‏» وادی هنوم،‏ اشاره می‌کند.‏ زمانی در وادی هنوم کودکان را قربانی می‌کردند اما بعدها،‏ آن دره تبدیل به مکانی شد که در آنجا زباله‌های اورشلیم را می‌سوزاندند.‏ (‏ارمیا ۷:‏۳۱‏)‏ به این ترتیب،‏ جهنم سمبول انهدام و نابودی است.‏ به عبارتی می‌توان گفت که زبان عنان‌گسیخته قدرت نابودکنندهٔ خود را از جهنم می‌گیرد.‏ اگر عنان زبان خویش را نکشیم احتمال می‌رود شعله‌های آتشی که می‌افروزیم شخص خودمان را از بین ببرد.‏ (‏متی ۵:‏۲۲‏)‏ امکان دارد حتی ما را به علت ناسزاگویی از جماعت اخراج کنند.‏—‏۱قرنتیان ۵:‏۱۱-‏۱۳‏.‏

۱۶.‏ با نظر به لطمه‌ای که زبان عنان‌گسیخته می‌تواند وارد آورد،‏ چه باید انجام دهیم؟‏

۱۶ احتمالاً از خواندن کلام خدا به این مسئله پی برده‌ای که یَهُوَه فرمان داد،‏ بشر باید بر حیوانات حکومت کند.‏ (‏پیدایش ۱:‏۲۸‏)‏ بشر نیز تاکنون انواع مخلوقات را رام کرده است.‏ برای مثال،‏ انسان از بازهای تربیت‌شده برای شکار استفاده کرده است.‏ احتمالاً مار نیز از جملهٔ ‹خزندگانی› (‏انجیل شریف )‏ است که یعقوب به آنها اشاره می‌کند.‏ افسونگران مار این موجود را تحت تسلط خود درآورده‌اند.‏ (‏مزمور ۵۸:‏۴،‏ ۵‏)‏ بشر حتی بر نهنگان فرمان می‌راند،‏ اما ما انسانهای گناهکار نمی‌توانیم زبان خود را کاملاً رام کنیم.‏ معهذا باید از حرفهای زشت و ناسزا،‏ زخم زبان و تهمت اجتناب کنیم.‏ زبان هرز و عنان‌گسیخته همچون وسیله‌ای خطرناک و زهرآگین می‌باشد.‏ (‏رومیان ۳:‏۱۳‏)‏ متأسفانه در ابتدای مسیحیت،‏ معلمین کاذب با استفاده از زبان خود موجب شدند تعدادی از مسیحیان از خدا روی‌گردان شوند.‏ بنابراین،‏ هرگز نباید اجازه دهیم که تحت تأثیر بیانات کینه‌توزانه،‏ زهرآلود و مرتد قرار گیریم،‏ چه شفاهی،‏ چه کتبی.‏—‏۱تیموتاؤس ۱:‏۱۸-‏۲۰؛‏ ۲پطرس ۲:‏۱-‏۳‏.‏

۱۷،‏ ۱۸.‏ یعقوب ۳:‏۹-‏۱۲ به کدام بی‌ثباتی اشاره می‌کند و در این خصوص چه باید بکنیم؟‏

۱۷ ایمان به خدا و میل به راضی نمودن او،‏ از ما در مقابل ارتداد محفاظت می‌کند و مانع می‌شود که از زبان خود به طور نادرست و بی‌ثباتی استفاده کنیم.‏ یعقوب در اشاره به بی‌ثباتی عده‌ای در استفاده از زبان می‌گوید:‏ ‹خدا و پدر را بآ‌ن [زبان] متبارک میخوانیم و بهمان مردمانرا که بصورت خدا آفریده شده‌اند لعن میگوئیم.‏› (‏پیدایش ۱:‏۲۶‏)‏ یَهُوَه پدر ماست،‏ به این مفهوم که «بهمگان حیات و نَفَس و جمیع چیزها می‌بخشد.‏» (‏اعمال ۱۷:‏۲۴،‏ ۲۵‏)‏ یَهُوَه همچنین از نظر روحانی پدر مسیحیان مسح‌شده است.‏ همهٔ ما از لحاظ صفات و خصوصیات ذهنی و اخلاقی از جمله محبت،‏ عدالت و حکمت «بصورت خدا» خلق شده‌ایم که این مسئله ما را از حیوانات متمایز می‌سازد.‏ بنابراین،‏ کسانی که به یَهُوَه ایمان دارند چگونه باید رفتار کنند؟‏

۱۸ لعن گفتن مردمان به این معنی است که لعنت الهی را از آسمان برای انسانها استدعا کنیم.‏ از آنجایی که ما نبی ملهم از جانب خدا نیستیم و اختیار لعنت کردن کسی را نداریم،‏ چنین سخنی نمایانگر تنفر ما بوده،‏ متبارک خواندن و عبادت خدا را بی‌فایده می‌نماید.‏ از این رو،‏ شایسته نیست که «برکت و لعنت» از یک دهان بیرون آید.‏ (‏لوقا ۶:‏۲۷،‏ ۲۸؛‏ رومیان ۱۲:‏۱۴،‏ ۱۷-‏۲۱؛‏ یهودا ۹‏)‏ چه گناه بزرگی خواهد بود اگر در جلسات آواز خود را به حمد و ستایش خدا برآوریم و بعد،‏ در مورد هم‌ایمانان‌مان بدگویی کنیم!‏ از یک چشمه آب شیرین و شور جاری نمی‌شود.‏ همانطور که امکان ندارد «درخت انجیر زیتون یا درخت مَو انجیر بار آورد،‏» چشمهٔ شور نیز نمی‌تواند آب شیرین را موجود سازد.‏ ما باید سخنان نیکو بگوییم اما اگر همواره سخنان شور و آزارنده از زبانمان جاری باشد،‏ معلوم است که ایرادی روحانی در ما وجود دارد.‏ در صورتی که به این کار عادت کرده باشیم،‏ ضروری است که در دعا از یَهُوَه تمنای یاری کنیم تا بتوانیم این نحو سخن گفتن را خاتمه دهیم.‏—‏مزمور ۳۹:‏۱‏.‏

با حکمتی که از بالا است عمل کن

۱۹.‏ چنانچه تحت حکمت آسمانی باشیم چه تأثیری بر دیگران می‌گذاریم؟‏

۱۹ برای سخن گفتن و عمل کردن به سبک و روشی که درخور ایمانداران باشد،‏ همهٔ ما نیاز به حکمت داریم.‏ (‏یعقوب ۳:‏۱۳-‏۱۸‏)‏ اگر ترس توأم با احترام از خدا داشته باشیم،‏ او حکمت یا توانایی استفادهٔ صحیح از معرفت آسمانی را به ما عطا می‌کند.‏ (‏امثال ۹:‏۱۰؛‏ عبرانیان ۵:‏۱۴‏)‏ کلام خدا نحوهٔ ابراز ‹تواضع حکمت› را به ما می‌آموزد.‏ چنانچه متواضع باشیم،‏ موجب اشاعه و تداوم صلح در جماعت خواهیم شد.‏ (‏۱قرنتیان ۸:‏۱،‏ ۲‏)‏ کسانی که فکر می‌کنند معلمینِ بزرگِ هم‌ایمانان خود هستند و در این باره فخر می‌فروشند،‏ ‹بضدّ حقیقت مسیحی دروغ می‌گویند› که خودپسندی ایشان را محکوم می‌کند.‏ (‏غلاطیان ۵:‏۲۶‏)‏ «حکمت» این اشخاص «دنیوی» است—‏خاص انسانهای گناهکار و بیگانه با خدا.‏ چنین حکمتی «نفسانی» یا حیوانی و محصول تمایلات جسمانی است.‏ آن حکمت همچنین «شیطانی» است چرا که ارواح شریر مغرور و متکبرند!‏ (‏۱تیموتاؤس ۳:‏۶‏)‏ پس بگذار از روی حکمت و تواضع رفتار کنیم تا جوی ایجاد نشود که در آن ‹امور زشتی› همچون تهمت زدن و تبعیض قائل شدن رونق بگیرد.‏

۲۰.‏ حکمت آسمانی را چگونه توصیف می‌کنی؟‏

۲۰ «آنحکمت که از بالا است اوّل طاهر است» و ما را از لحاظ اخلاقی و روحانی منزه و پاکیزه می‌گرداند.‏ (‏۲قرنتیان ۷:‏۱۱‏)‏ آن حکمت «صلح‌آمیز» است و ما را به تعاقب صلح برمی‌انگیزد.‏ (‏عبرانیان ۱۲:‏۱۴‏)‏ حکمت آسمانی از ما انسانی «ملایم» و معقول می‌سازد نه شخصی متعصب و سرسخت.‏ (‏فیلپیان ۴:‏۵‏)‏ آن حکمتی که از بالا است «نصیحت‌پذیر» بوده،‏ مشوق اطاعت از تعالیم الهی و همکاری با سازمان یَهُوَه می‌باشد.‏ (‏رومیان ۶:‏۱۷‏)‏ همچنین حکمتی که از بالا است ما را تبدیل به انسانهایی می‌کند رحیم و دلسوز.‏ (‏یهودا ۲۲،‏ ۲۳‏)‏ آن حکمت پر از «میوهای نیکو» است و ما را بر آن می‌دارد که به دیگران توجه نموده،‏ اعمالی موافق با نیکویی،‏ عدالت و حقیقت انجام دهیم.‏ (‏افسسیان ۵:‏۹‏)‏ به عنوان انسانهایی صلح‌جو،‏ ما از «میوهٔ عدالت» برخورداریم که تحت سلامتی یا اوضاع صلح‌آمیز رشد و نمو می‌کند.‏

۲۱.‏ مطابق یعقوب ۲:‏۱–‏۳:‏۱۸ ایمان‌مان به خدا باید ما را به انجام چه اعمالی وادارد؟‏

۲۱ بنابراین،‏ کاملاً بدیهی است که ایمان ما را به عمل وامی‌دارد.‏ با داشتن ایمان،‏ به انسانهایی منصف،‏ رحیم و فعال در کارهای نیکو مبدل می‌شویم.‏ ایمان به ما کمک می‌کند تا بر زبان خود مسلط شویم و با حکمت آسمانی عمل کنیم.‏ اما مسائل دیگری نیز مطرح است که از خواندن این رساله دستگیرمان می‌شود.‏ یعقوب نصایح دیگری برایمان دارد که ما را یاری می‌کند به نحوی شایستهٔ اشخاصی که به یَهُوَه ایمان دارند رفتار کنیم.‏

چگونه پاسخ می‌دهی؟‏

◻ چرا تبعیض قائل شدن عملی اشتباه است؟‏

◻ ایمان و عمل چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟‏

◻ چرا تسلط بر زبان اینقدر مهم است؟‏

◻ حکمت آسمانی را توصیف کن.‏

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی