کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • xewji مقاله ۶
  • برخوردی ملایم با کشیشان عصبانی

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • برخوردی ملایم با کشیشان عصبانی
  • تجربه‌های شاهدان یَهُوَه
  • مطالب مشابه
  • آنان در دنیایی ناآرام به صلح دسترسی پیدا کردند
    برج دیده‌بانی ۱۹۹۶
  • فواید جهانی موعظه با چرخ‌دستی
    خدمت و راه زندگی ما مسیحیان—‏جزوهٔ کار و آموزش—۲۰۱۸
  • روش‌هایی جدید برای موعظه در اماکن عمومی
    خدمت ما شاهدان ۲۰۱۳
  • ایمان عظیم یک سردار سپاهی
    بزرگترین انسان همهٔ اعصار
لینک‌های بیشتر
تجربه‌های شاهدان یَهُوَه
xewji مقاله ۶
یک کشیش عصبانی نشریات را از چرخ‌دستی به اطراف پرت می‌کند و زوجی با آرامش در آنجا ایستاده‌اند

برخوردی ملایم با دو کشیش عصبانی

یک سرپرست حوزه به نام آرتور از یکی از جماعت‌های شاهدان یَهُوَه در کشور ارمنستان دیدن می‌کرد.‏ او متوجه شد که آن جماعت هنوز در فعالیت موعظهٔ چرخ‌دستی که از طریق آن نشریات مسیحی به نمایش گذاشته می‌شود،‏ شرکت نکرده‌اند.‏ آرتور و همسرش آنا،‏ به همراه یک برادر دیگر به نام ژیرایر یک چرخ‌دستی را در شهری کوچک قرار دادند.‏ هدف آنان تشویق برادران و خواهران برای انجام این نوع خدمت موعظه بود.‏ بنابراین محلی پر رفت‌وآمد را برای گذاشتن آن چرخ‌دستی انتخاب کردند.‏

عابرین فوراً علاقه نشان دادند و نشریه برداشتند.‏ اما این روش موعظهٔ جدید توجه مخالفان را نیز به خود جلب کرد.‏ دو کشیش به چرخ‌دستی نزدیک شدند و یکی از آنان بدون هیچ اخطاری با لگد چرخ‌دستی را واژگون کرد.‏ بعد یک سیلی به صورت آرتور زد و عینک او بر زمین افتاد.‏ آرتور،‏ آنا و ژیرایر تلاش کردند که او را آرام کنند،‏ ولی تلاش آنان نتیجه‌ای نداشت.‏ آن کشیشان چرخ‌دستی را لگدمال کردند،‏ نشریات آن را به اطراف پراکنده ساختند و بعد از فحّاشی به شاهدان و تهدید آنان،‏ از آنجا رفتند.‏

آرتور،‏ آنا و ژیرایر برای شکایت به ادارهٔ پلیس محلی مراجعه کردند.‏ آنان برگهٔ شکایت خود را تحویل دادند و با بعضی از مأموران پلیس و کارکنان آنجا اندکی در مورد کتاب مقدّس گفتگو کردند.‏ سپس آن سه شاهد به دفتر افسر ارشد پلیس انتقال داده شدند.‏ قصد آن افسر در ابتدا فقط کسب اطلاعات در خصوص جزئیات شکایت بود؛‏ اما وقتی دید آرتور که مردی درشت‌اندام و قوی‌هیکل بود،‏ با وجود خوردن سیلی با آنان درگیر نشده بود،‏ به جای پرسیدن سؤالات بیشتر در مورد پرونده،‏ جویای عقاید شاهدان شد.‏ او به مدت چهار ساعت با آنان در این رابطه گفتگو کرد!‏ آن افسر چنان تحت تأثیر قرار گرفت که با صدای بلند گفت:‏ «عجب دین خوبی!‏ من هم می‌خوام شاهد یَهُوَه بشم!‏»‏

آرتور و آنا موعظه در عموم را از سر می‌گیرند

آرتور و آنا

روز بعد وقتی آرتور دوباره موعظه با چرخ‌دستی را از سر گرفت،‏ مردی که اتفاقات روز قبل را دیده بود به سمت او آمد.‏ آن مرد آرتور را به خاطر حفظ خویشتنداری و اجتناب از درگیری تحسین کرد.‏ او اضافه کرد که دیدن آن اتفاق باعث شده که دیگر برای کشیشان احترامی قائل نباشد.‏

آن افسر ارشد در بعدازظهر همان روز از آرتور خواست که دوباره به ادارهٔ پلیس مراجعه کند؛‏ اما به جای بررسی پرونده،‏ سؤالات بیشتری در مورد کتاب مقدّس داشت و دو پلیس دیگر هم با آنان هم‌صحبت شدند.‏

آرتور روز بعد دوباره آن پلیس را ملاقات کرد تا تعدادی ویدیو بر اساس کتاب مقدّس به او نشان دهد.‏ آن افسر از سایر مأموران پلیس درخواست کرد که برای دیدن ویدیوها به آنان بپیوندند.‏

به این ترتیب در نتیجهٔ بدرفتاری آن کشیشان،‏ برای اولین مرتبه به عدهٔ زیادی از مأموران پلیس شهادت خوبی داده شد.‏ به‌راستی که رفتار شاهدان یَهُوَه تأثیری مثبت بر آنان گذاشت.‏

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی